به گزارش جام جم آنلاین، اینجا اخلاق، مایه پیشرفت مادی وظیفه شناسی، تکلیفگرایی و معیار زندگی هدفدار نیست و فقط برای جلوگیری از خواهشهای نفسانی و تحصیل منافع اجتماعی، بهبود و رفاه زندگی و رفتار موافق با عقل و همرنگی و هماهنگی با قانون نیست. (آن گونه که بیشتر دانشمندان به آن معتقدند.)
اخلاق در باور دینداران، پس از علم خداشناسی از پراهمیتترین مباحث است، زیرا هدف آفرینش، رسیدن به کمال مطلوب و رضای حضرت حق است و این مهم جز با مکارم اخلاقی ممکن نخواهد بود. اخلاق کریمه یعنی تسلط بر نفس تا جایی که آدمی جز به نیکی سخنی نگوید، تصوری جز نیکی نکند و چیزی جز نیکی نبیند و این مقام جانشینی خدا و کرامت و شخصیت انسان است. هر عملی که در این ارتباط انجام شود تا انسان را به کمال برساند، عبادت شمرده میشود. اخلاق در این دیدگاه، برخاسته از شناخت خدا، ایمان به او و التزام عملی به همه باورها و رهنمودهای دینی است، نه از روی عادت و برای خشنودی دیگران. اخلاق در مکتب ما فراتر از رعایت حال و حرمت و حقوق دیگران است بلکه خیرخواهی، ایثار، همدردی، سازگاری با همگان و مقدم داشتن دیگران بر خود است که شخصیت آدمیرا میسازد، چون بال پرواز اوست.
اخلاق دینی، ریشهدار، هدفدار و پایدار و ژرف است و انسان را با همه وجود و مظاهر، نیکو میگرداند و نمادی از خوهای پسندیده پیشاهنگان انسانیت را پیش روی پویندگان قرار میدهد و رفتار انسان را برپایه همه نیکیها و ارزشها استوار میسازد و انسان را با فرشتگان هم شأن میسازد، بلکه گامیفراتر میبرد و همه اخلاق او را پژواکی از اخلاق خدایی میگرداند. انسان را از زندگی حیوانی و اجتماعی به کرامت میرساند، همان کرامتی که خدا بشر را به آن شرافت بخشید و ممتازش ساخت. اخلاق دینی بر پایه اصالت انسان است؛ انسانی که همسنگی برایش نیست. اخلاق کریمه، انسان را از انسان اصطلاحی بودن به انسان حقیقی شدن ارتقا میدهد و به این عمل برمیانگیزاند. به او شخصیت و کیان و مَنِش انسانی میبخشد، میفهماند که نباید خود را با پیروی از خواهشها خوارسازد، نباید مقام و مرتبه خویش را فراموش کند و مبادا به هدف، رسالت و جایگاه واقعی خود، به دیده اِغماض بنگرد.
کسی که در پرتو اخلاق به مَنِش و کرامت و شخصیت انسانی رسید، هرگز نفس خویش را با نافرمانی و گناه خوار نمیسازد و کسی که به این منزلت عروج یافت، دنیا را همسنگ خویش نمیداند تا به آن خوارش گرداند و کسی که به این مقام و پرورش روح رسید، به خواهشهای نفس به دیده تحقیر مینگرد.
محاسن اخلاقی به ویژگیهایی گفته میشود که به انسان، کرامت، شخصیت والا و انسانیت میبخشد و برحسب شرایط زمان و مکان، فرهنگ، سیاست و حکومت دگرگونپذیر است، مایه حُسن روابط اجتماعی، جلب منافع مادی و رفاه و بهبود زندگی است بلکه برخاسته از خود دوستی و وظیفهشناسی است. نظم کاری و اجتماعی، آراستگی ظاهر، رعایت بهداشت فردی، تمیز و مرتب بودن، رعایت ادب، عیادت بیمار، خوشرویی و احترام به قانون را میتوان از دیگر عنوانهای آن دانست. ولی اینها هیچ ضمانتی برای انسان بودن و انسانی زیستن به وجود نمیآورد. ممکن است کسی همه این ویژگیها را داشته باشد، ولی نیرنگ باز و پرفریب، شیاد و خونخوار و تباهکاری قهار باشد. دنیای امروز با پیشرفتهای چشمگیر خود، پس از انقلابهای صنعتی، علمی، سیاسی، کارگری و فرهنگی در دو سه سده گذشته خود، توانسته است در این زمینه به اوج و نهایت ترقی نایل آید. مکارم اخلاقی (اخلاق کریمه)، به کردار ثابت، پایدار و هماهنگ با معیارهای ارزشی و موازین عقل و شرع ـ که بر اثر تکرار و تمرین در راستای زندگی فردی و اجتماعی به صورت ملکات نفسانی در آمده باشد ـ گفته میشود.
دکتر احمدعلی افتخاری
استاد دانشگاه اصولالدین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد