میخواهم مستقیم به ابوسفیانِ فیلم محمد رسولالله بپردازم؛ اینکه میشود روی ماندگاریاش در سینما حساب کرد حتی اگر نقش چرک باشد. اینقدر باکیفیت شده که فکر نمیکنم بازیگری جرأت کند سراغش برود!
احساس من نیز همین را میگوید که ابوسفیانِ فیلم محمد رسولالله در سینما میماند.
با این که نسبت به زمان طولانی فیلم خیلی فرصتی برای خودنمایی هم نداشت.
حتی اگر با ابوسفیان فیلمالرساله ساخته مصطفی عقاد هم قیاس شود، حجم خیلی کمتری از این شخصیت را در فیلم خودمان داشتیم و این کار را برای بازیگر سختتر میکند.
واقعا از اول قرار بود یک ابوسفیان باشناسنامه شکل گیرد یا من زیادی اغراق میکنم؟
شخصا به عنوان یک بازیگر این نیت و تصمیم را داشتم. میخواستم سهیم باشم در بال و پردادن و ارتقای سلیقه عمومی نسبت به نقشآفرینی اینجور اشخاص.
ولی ما اطلاع چندانی در مورد این نوع شخصیتها نداریم.
البته. شما ببینید کسی اگر بخواهد دست روی شخصیت معاصر بگذارد مثلا بخواهد دکتر مصدق را بازی کند همه چیزش هست از اسناد، عکس و... . اما در مورد ابوسفیان مگر جز روایت و حدیث چیزی داریم؟ آن هم هرکسی از نگاه خودش آن را تفسیر کرده است. پس صرف این احادیث، ملاک اساسی برای من نمیتوانست باشد.
پس لابد بخشی ورای اطلاعاتی که بهشکل سند در قالب روایت تاریخی ـ مذهبی ارائه شده وجود دارد؟
من برای نقش، سعی کردم خودم را هم درگیر کنم. درواقع مجبور بودم ترکیبی ایجاد کنم از تجربیات خودم و همچنین ابوسفیانی که در تاریخ هست تا به یک نتیجه سوم که همین نقش فعلی باشد، برسم پس در نهایت شد ابوسفیان فیلم محمدرسولالله.
حالا چرا اینقدر با ابهت، تعصبی و حتی حق به جانب؟
نقشهایی که رگههای منفی دارند خیلی تک بعدی و سیاه هستند. من وقتی با مجید مجیدی صحبت کردم به این هماهنگی رسیدیم که با تعصب امروز به دیروز نگاه نکنیم. بازیگر نباید اسیر رگه منفی نقش باشد، پس باید حق به جانب بازی کند تا از سیاهی مطلق درآید بهخصوص ابوسفیان که در صدراسلام فرد مقتدری بوده و حاکم بر مکه.
تصور من این است نقش با یک کیفیت خوب درآمده است. نظرات بقیه را شنیدهاید؟
من با هرکس برخورد کردم پاسخ مثبت شنیدم. نمیخواستم از ابوسفیان فیلم مصطفی عقاد با این که آن نقش بیشتر و پررنگتر بود، چیزی کم بگذارم و واقعا هم نگذاشتم.
شما یک قیاس بین یک نقش از دو فیلم مشابه کردید. به نظرم وقتی یک نقش، فیلم، موسیقی و هر چیزی قبلا تجربه شده بهویژه به شکل خوبش، رفتن دوباره به سمت همان مصداق ریسک میخواهد و حتی گاه از پیشباختهای.
خیلی کار سختی است؛ مثلا در مورد نقش من، حتی اندازه و زمان آن خیلی نبود. فرض کنید اگر داستان محمد رسولالله راجع به بعثت پیامبر اکرم بود طبعا نقش ابوسفیان پررنگتر و قویتر میشد. ما در فیلم حتی نمیبینیم ابوسفیان زن دارد؛ زنی به اسم هند جگرخوار. اصلا زنان حرمسرا کجایند؟ فقط تک و تنها او را میبینیم. خب این کار را سخت میکند. تنها یک خط ملودی بازی برای بازیگر هست که نهتنها باید خودش را نجات بدهد بلکه باید مهر محکمی بر نقشاش نیز بزند.
شده نظر کارگردان یا عوامل را بیتعارف در اینباره سوال کرده باشید؟
خود آقای مجیدی میگفت تو ابوسفیان را ثبت کردی. خوشحالم چنین حرکتی را انجام دادم. برای یک بازیگر ایفای چنین نقشهایی بسیارجذاب است. اگر قسمتهای بعدی انشاءالله ساخته شود حتما ابوسفیان پررنگتر میشود و با زیر و بم شخصیتی او بیشتر آشنا میشویم.
البته وقتی یک فیلم پر از کاراکتر متناقض است، هرچه نقش منفی بهتر کار شود نقش مثبت نیز بهتر به چشم میآید. پس اثر مثبت دارد.
خود من هم این اعتقاد را دارم. علت دارد؛ مثلا نقشهای مثبت آثار معمول امروز ما چه سینما باشد چه سریال، خیلی بیخاصیت و خنثی هستند. هیچ کاری نمیکنند جز این که پند و اندرز بدهند. هیچ عملی انجام نمیدهند و حرکتی برای شکلگیری یک درام نمیکنند. ما فکر میکنیم تماشاگر نقش منفی را دوست ندارد، اما وقتی کار باکیفیت باشد نتیجه برعکس است. اتفاقا تماشاگر بیشتر میپسندد، چون از زاویه دیگری بدی و خوبی را میبیند.
من به جنبه دیگر محمد رسولالله بهعنوان یک فیلم تاریخی اشاره کنم. صدای بازیگر در کار تاریخی خیلی مهم است و موثر. بهخصوص این که رسا باشد؛ اما همه این قابلیت ذاتی را ندارند و گاه فیلمساز اعمال سلیقه میکند و میشود دوبله!
من در هیچ کاری اجازه دوبله نقشم را نمیدهم.
مگرقرار بود چنین اتفاقی بیفتد؟
نه، خوشبختانه چون در این فیلم مجیدی و مدیران دوبلاژ مصر بودند کسی بهتر از خودم نمیتواند جای من حرف بزند تحکم و استواری آن با نقش یکی بود. از اول قرار نبود کسی به جایم حرف بزند و اگر حتی بود من نمیپذیرفتم.
برگردم به فیلم و اینبار بپردازیم به تعامل میان عوامل ایرانی و خارجی این پروژه. اسمش را میگذارم رقابت با برترینهای دنیا شاید! این که ایرانیهای محمد رسولالله میخواستند خودی نشان دهند.
به نکته قشنگی اشاره کردی! کل ایرانیها چه پشت و چه جلوی دوربین مسأله برایشان حیثیتی بود. چون دستمزد برای ما ایرانیها اصلا اهمیتی نداشت. مبلغ چه برای من و چه بقیه آنقدر ناچیز بود که اصلا قابل بحث نیست. در یک جمع غریبه، تردید نکنید تجربه به داد آدم میرسد. در عین اینکه سینما یک زبان بینالمللی است. باورتان نمیشود من در نیم ساعت با یکی از بزرگ ترین فیلمبردارهای دنیا ـ ویتوریو استورارو ـ هماهنگ شدم، چون سینما زبانش بینالمللی است. در نتیجه وقتی آن را بشناسی دیگر کار کردن با داخلی و خارجی فرقی ندارد.
بالاخره مگر میشود تفاوتی نباشد؟ تفاوت حتی در اسم و رسم مشخص است.
کار شقالقمری انجام نمیشد که فکر کنیم ما بلد نیستم یا ناتوانیم. همین بساطی بود که ما در فیلمهایمان دنبال میکنیم. فقط به لحاظ امکانات، تجهیزات آنان کمی گستردهتر از ما بود. شخصا وقتی جلوی دوربین استورارو بازی میکردم خیلی تفاوتی نمیدیدم که حالا جلوی دوربین او باشم یا فیلمبردار مملکت خودمان.
واقعا این شکلی بود؟
واقعا این طور بود، حداقل برای من یکی. اگر هم فرض کنید چند بازیگر خارجی درجه یک میآمدند، برای من نکته ویژهای نبود. نکته خاص این بود که آدم دلش میخواست در فیلم محمد رسولالله و در این غرور سهیم باشد، حالا هرکس به سهم خودش. من نقشم ابوسفیان بود و خیلی هم آن را دوست داشتم. درست است با یک فیلم شاخص در سینمای ایران روبه رو هستیم، ولی بازهم میشود آن را نقد کرد. شما فقط بازیگر نیستید و مسلما میتوانید اظهارنظر کارشناسانه داشته باشید. نقطه نظرات بسیاری درباره بخشهای مختلف فیلم دارم، اما به وقتش!
چرا به وقتش، کی مثلا؟
چون الان در حال نمایش است و تماشاگر استقبال کرده است. گرچه با وجود بودجه کلان و تبلیغ فراوان، در قیاس استقبال کم است، اما اصلا دلم نمیخواهد کنجکاوی و اشتیاق مردم برای دیدنش را خراب کنیم. امیدوارم منتقدان هم حواسشان باشد. برخی همکاران ما و حتی منتقدان صرفا به بودجه کلان فیلم و دستاورد این بودجه اشاره میکنند.
و در مورد جوی که برخی کشورهای تندرو علیه این فیلم به وجود آوردهاند. بالاخره این هم نقدی است!
در کشورهای دیگر، تولید محمد رسولالله را سیاسی میبینند و دنبال تنش بین شیعه و سنی هستند. جالب این که من با اهل تسنن خیلی نشست و برخاست دارم. کافی است یک قدم از تهران بیرون برویم، مثلا به سمت سیستان. ببینید اهل تسنن کشور ما چقدر آدمهای بامرام، بامعرفت و نیک کرداری هستند. برعکس برخی رسانهها بهویژه خارجیها که دنبال نفاق هستند، اصلا برای اهل تسنن کشور ما این چیزها مسأله نیست.
کلیدش فکر میکنم توسط الازهر زده شد.
الازهریها خودشان را وارث پیامبر(ص) میدانند. با اینکه حتی فیلم را ندیدهاند از همان ابتدا فقط جوسازی کردند. درباره مسائل مذهبی این فیلم درحد من نیست که واردش بشوم، اما مطمئنا یک فیلم را باید از طریق خود فیلم سنجید. بالاخره بودجه، زمان و تبلیغ زیادی صرف این فیلم شده و باید همه بنشینیم و آن را قضاوت کنیم. اما نباید هنگام نمایش فیلم موضع بگیریم و این همه شور وحال و کنجکاوی مردم را از بین ببریم. اگر نظری بود باید گذاشت بعد از پایان اکران فیلم، چه فیلم محمد رسولالله باشد و چه فیلمهای دیگر. معنی این همه پیشداوری را نمیفهمم. پس ندیده مانع تماشای مخاطب نشویم.
و سوال آخرم را به اسکار اختصاص میدهم. کاری به این که محمد رسولالله درباره کیست و از کیست ندارم. شما نیز خودتان را بازیگر فیلم فرض نکنید. چقدر موافق انتخاب فیلم برای اسکار بودید؟
من فیلمهای دیگری را که نامزد ارسال به اسکار بودند، دیدهام و معتقدم قد وقواره فیلم مجید مجیدی یک سر و گردن از بقیه بالاتر است. البته فیلم محمدرسولالله یک بهت و شگفتی برای اسکار نیست، بالاخره آنها از این تیپ فیلمها داشته و دارند. اما با فهرست فیلمهای ایرانی که دیدم، به نظرم محمد رسولالله لایقتر است.
محسنغلامی (قلعهسیدی)- جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد