به گزارش جام جم سیما ، با عموپورنگ گفتوگو کردیم تا از کودکی خودش برایمان بگوید و اینکه خانوادههای امروزی با دیروز چه تفاوتهایی دارند.
در یک خانواده پرجمعیت متولد شدهاید، شما شش خواهر و برادر هستید، زندگی در خانواده پرجمعیت چطور بود؟
خیلی خوب، همراه با آرامش و خیلی لذتبخش.
لذتبخش از چه نظر؟ این سوال را از این بابت میپرسم که جامعه ما به سمت تکفرزندی پیش میرود و قاعدتا این لذت که شما از آن میگویید، از زندگی برخی حذف شده است.
بچههایی که در خانواده تکفرزند زندگی میکنند، زندگی اجتماعی را تجربه نمیکنند، به خصوص امروزه که بیشتر پدر و مادرها شاغل هستند و بچهها در بیشتر اوقات دور از آنها و تنها هستند. وقتی من بچه بودم، با خواهرها و برادرهایم زندگی گروهی را تجربه میکردیم. بازیها و شادیهای کودکانه یک نوع تمرین زندگی اجتماعی است. بچههایی که در جمع بزرگ میشوند، به نظرم خیلی بیشتر از تکفرزندها، منش اجتماعی، قدرت درک، صبر و تحملشان بیشتر میشود. ما در خانهای کوچک اما به وسعت دلهای بزرگ، رشد کردیم. ما خانوادهای متوسط بودیم، امکانات زیادی نداشتیم، اما از زندگی لذت میبردیم. همه چیز ساده اما زیبا بود، اما امروزه در عصر مدرنیته که همه چیز در حال پیشرفت و تحول است، بچهها تنهاتر شدهاند. آنها همه چیز دارند، اما قانع نیستند. همه چیز دارند، اما مدام میگویند حوصلهام سررفته است. همه اینها نتیجه زندگی ماشینی است. زمانی که ما کودک بودیم، زندگی اینقدر ماشینی نشده بود. ما با هم بودیم، اشتباهات، موفقیتها و... را در کنار هم تجربه میکردیم.
ما که نمیتوانیم تکنولوژی را از زندگی حذف کنیم. کشور ما که از آمریکا بیشتر ماشینی نشده است، اما خانوادههای آمریکایی علاقهمندند که بچه زیاد داشته باشند و خانوادهها معمولا پرجمعیت هستند. شاید در کشور ما شرایط اقتصادی باعث شده مردم کمتر به داشتن فرزند تمایل داشته باشند...
بله شرایط اقتصادی مهم است، اما در زمینه تکنولوژی به نظرم ما فرهنگ استفاده از خیلی ابزارها را بلد نیستیم. آمریکاییها و اروپاییها به بچهدار شدن علاقهمندند، چون تعریفشان از زندگی مشخص است، تفریحشان مشخص است. آنها از خوردن یک ساندویچ روی نیمکت یک پارک لذت کامل را میبرند آیا ما از این کار لذت میبریم؟ اگر قرار است هفتهای یک روز استراحت کنیم، این استراحت چگونه است؟ مشکلات اقتصادی سهم زیادی در لذت بردن یا نبردن از زندگی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت، اما اینکه مردم چرا به سمت تکفرزندی میروند، بخشی هم به دولتمردان مربوط است که شرایطی را فراهم کنند که مردم به آینده کودک خود تضمین و اعتماد داشته باشند.
احساس تنهایی گریبان آدمهای زیادی را در تمام دنیا گرفته است، در کشور خودمان بچهها احساس تنهایی میکنند؛ چون ما از زندگی سنتی فاصله گرفتهایم. دیگر مثل سابق دور هم جمع نمیشویم، شبنشینیها دارد منسوخ میشود. اگر رفت و آمدهای فامیلی زیاد باشد، حتی تکفرزندها هم کمتر احساس تنهایی میکنند. رابطهها کم شده که دلایل زیادی دارد و این نگرانکننده است.
ما در کودکی زیاد هم دنبال تعریف نبودیم.تعریف رابطه، دوستی، قوم و خویش و...
بله همه چیز ساده اما لذتبخش بود. مگر وقتی ما بچه بودیم، هر سال عید برای ما لباس نو میخریدند؟ نه! ما پولدار نبودیم، اما از داشتههایمان لذت میبردیم. ما شش تا بچه بودیم که خدا را شکر همه ما موقعیتهای خوب شغلی و خانوادگی داریم. همه اینها به دوران کودکی و خانواده سالم و خوبی برمیگردد که ما در آن رشد کردیم. پدرم یک کارگر ساده بود. اکنون همه پدر و مادرها مشغول کار هستند و بچهها را به مهدکودک میسپارند. مهدکودک نمیتواند جای خانواده را بگیرد. الان بچهها به نوعی از خانواده طرد شدهاند. مگر پدر و مادر یعنی امکانات رفاهی، لباس و... بچه به آغوش پدر و مادر و حرف زدن با آنها نیاز دارد.
و این فاجعه است که این بچههای تنهایی که در مهدکودک بزرگ شدهاند، بزودی وارد جامعه میشوند و سکاندار پُستهای مختلف جامعه میشوند.
بله، به نظر من مادر باید همه وقتش را برای فرزندش بگذارد. پدر سر کار میرود و باید هزینههای زندگی را تامین کند، اما مادر فرق دارد. یعنی چی مادرها میگویند حوصله نداریم بچهها را بزرگ کنیم و به آموزش آنها رسیدگی کنیم؟! و... مگر ما شش تا بچه نبودیم، پس چطور مادرم به همه ما میرسید. مادر باید صبر و حوصله داشته باشد. چرا باید مادر از وظیفه خودش سرباز بزند و فرزندش را به مهدکودک بسپارد؟ مادر باید بچه را بزرگ کند، نه مهدکودک! خوشبختانه در پایین شهر هنوز خانوادههای متوسط با خوشی و خوبی در کنار هم زندگی میکنند، هنوز بچههای آنها آلوده فضای مهدکودک نشدهاند، هنوز سر یک سفره دور هم مینشینند و در کنار هم هستند. به نظرم اگر اینها از مردم گرفته شود، دیگر خانواده ایرانی مفهوم ندارد.
شما آدمی با سطح انرژی و روحیه بالا هستید، این خصوصیات به دوران کودکی شما برمیگردد؟
مادر من شخصیت بسیار عالی داشت و دارد. در گفتوگوهایم معمولا از پدرم کمتر صحبت میکنم، چون آدم سختگیری بود، پدرم را دوست دارم، اما ما بچههای مامان بودیم، هرچه داریم از مادرمان داریم. پدرم مرد زحمتکشی بود، اما در بُعد تربیتی مادرم خیلی تاثیر داشت. مادرم بسیار شاد و بانمک بود و ما از مادرم آنها را دریافت میکردیم. پدر و مادر در زندگی بچهها تاثیرگذارند، اما هر کدام بیشتر وقت بگذارند، تاثیر بیشتری بر سرنوشت و روحیه بچهها خواهند داشت.
شما در خانواده متوسطی متولد شدید و رشد کردید، اما به دلیل تلاش و زحمتی که کشیدید طبیعی است که اکنون شرایط مالی و رفاهی بهتری داشته باشید. به نظرتان شهرت و پول چقدر در خوشبختی و دلگرمی آدمها موثر است؟
همه اینها وسیله هستند. همه ما آروزهایی داریم. من 20 سال است، کار میکنم. خیلی تلاش کردم به جایگاهی که دارم، برسم. «پورنگ» مخلوق داریوش فرضیایی است. در همه این سالها خیلی سعی کردم تا در کارم موفق شوم. در طول این سالها به این نتیجه رسیدم که شهرت و پول خوب است. اما اینها تو را به جایی میرسانند که متوجه شوی چه میخواستی؟ به کجا رسیدی و ماموریتت در زندگی چیست؟ راستش را بخواهید پول و شهرت مرا اشباع نمیکند. شور و شوق مردم و بخصوص کودکان و ابراز علاقه آنها به عمو پورنگ مرا راضی میکند.
اگر مجری نمیشدید، چهکاره میشدید؟
حتما معلم میشدم.
یک سوال شخصی بپرسم؟
بله.
شما ازدواج کردهاید؟
خیر.
میتوانم بپرسم چرا؟
نه! چون همه ما یک حریم شخصی داریم...
از این بابت پرسیدم که جوانهای کشور ما این روزها کمتر تمایل به تشکیل خانواده دارند...
به نظرم متخصصان باید سیاستهای کشور را در چند سال اخیر بررسی کنند و ریشه اینکه جوانان بهخصوص دخترهای جوان به سمت استقلال مالی و ازدواج نکردن پیش میروند را پیدا کنند...
شما تلاش میکنید بچههایی که به استودیو میآیند را برای ساعتی هم که شده شاد کنید. چگونه میتوان این شادی را در آنها ادامهدار کرد؟
پدر و مادرهایی که برنامه مرا میبینند، باید به ابزارهای من برای شاد کردن بچهها آشنا شده باشند. من فقط با بچهها همراه میشوم، برایشان وقت میگذارم با آنها بازی میکنم و اینها بچهها را شاد میکند. همه پدر و مادرها میتوانند خودشان را همسطح بچههایشان کنند، برای آنها شعر بخوانند با آنها بازی کنند و به همین سادگی آنها را شاد کنند. فرزند مهمترین و گرانبهاترین هدیه خداوند به پدر و مادرهاست، اما آنها بعضی اوقات این هدیه گرانبها را فراموش میکنند.
چه نصیحتی دارید به بچههایی که تنهاترند و پدر و مادرهای کمحوصله دارند؟
بچهها میتوانند با چیزهای زیادی تنهایی خود را پر کنند مثل نقاشی کردن، تماشای تلویزیون، بازیهای فکری و... بچهها! اگر میخواهید تنها نباشید از بازیهای کامپیوتری فاصله بگیرید آنها شما را بیشتر تنها میکنند.
طاهره آشیانی - روزنامه جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد