به گزارش جام جم سیما،حداقل بخشی از اهالی و مخاطبان جدی سینما این بار به واسطه شاخصههای تازهای که دراین برنامه بهوجود آمده با علاقه و اشتیاق بیشتری پای تنها برنامه جدی سینمای ایران در تلویزیون مینشینند.
هفت قدیم
برای این که بدانیم برنامه هفت سری جدید چقدر درجذب مخاطب و تاثیرگذاری روی سینمای ایران موفق بوده است ابتدا باید نگاهی به آنچه این برنامه بوده است، بیندازیم.
هفت با فریدون جیرانی آغاز شد و به نظر میرسید سازندگان آن بیش از آنکه به فکر ساخت برنامهای بابرد و تاثیرگذاری عمیق باشند درصدد تولید یک مجله سینمایی هستند و درنهایت هم محصول تولیدیشان مجلهای سینمایی در قدوقواره مجلههای سینمایی عامهپسند دهه 70 هجری شمسی بود که البته نمیتوانست مخاطب قرن بیست و یکمی و امروزی را راضی کند.
هفت در زمان جیرانی با وجود تمام تبحر و تخصص ودانش کارگردانی چون او برنامه از مد افتاده بود، اما جالب است که وقتی عنان این کار به تیم بعدی سپرده شد همگان به این نتیجه رسیدند که ایکاش جیرانی کماکان هفت را با همان سلیقه قدیمی خودش میساخت.
محمود گبرلو هم بسیار تلاش کرد تا برنامهاش را بر همان مدار برنامه قبلی نگاه دارد، اما به خاطر پارهای از اتفاقات این مساله خیلی به چشم نیامد و دستاندرکاران شبکه سه مصمم شدند این برنامه را با حال و هوای تازهای روی آنتن بفرستند.
هفت جدید
اما هفت جدید با بهروز افخمی با وجود ایرادات ساختاری از نظر یک برنامه تلویزیونی محسناتی دارد که برنامههای قبلی فاقد آنها بودند.
خوبیهایی که باعث شده که لااقل علاقهمندان و مخاطبان جدی سینما جمعه شبها برای ساعاتی هم که شده تلویزیونهای منزلشان را تحت اختیار درآورند.
این درست است که برنامه هفت سری جدید از نظر ظاهر شبیه یک ساختمان نیمهکاره میماند که اگر از پنج فرسخیاش رد شوی لباسها و سر و صورتت گرد و خاکی میشود.
اما در همین ساختمان نیمهکاره افخمی توانسته در همان تک اتاق با کمترین امکانات فضایی را فراهم کند که حرفهای خوبی زده شود.
بیایید با هم روراست باشیم. ما ایرانیها واقعا نسبت به بسیاری از جوامع و بهخصوص جوامع غربی تفاوتهای آشکاری داریم.
شاید یک غربی اصلا پابه اتاقی بیدر و پیکر در ساختمانی نیمهکاره نگذارد، اما ما ایرانیها اگر یک نفر در همان ساختمان یک املت ساده و یک لیوان چای آن هم در یک ظرف مربا برایمان بریزد.
اما این کار را با روی خوش و صداقت و از صمیم قلب انجام دهد برایمان میشود بهترین غذا و نوشیدنی دنیا و اگر طرف بتواند کاری بکند که چندکلام حرف حساب رد و بدل شود که دیگر شبمان تکمیل است.
افخمی امروز همان صاحبخانهای است که با کمترین امکانات با مخاطبان و مهمانانش مواجه میشود، اما صداقت و عشقی در چهرهاش هویداست که باعث میشود از پشت آن چهره که با چین و چروک قراردادی تازه بسته و موی سیاهی دیگر در آن نمیروید.
مثل یک کودک مشتاق و محتاج با مخاطبان ارتباط برقرار کند. درواقع این همان کودکی است که با عشق بیحد و حصرش مجانین و سرگشتگان زیادی را در طول تاریخ صد و اندی ساله از سینما و پرده نقرهای ساخته است.
هفت برای...؟
تا همین چندی قبل یکی از بزرگترین دغدغههای موجود اهالی سینما این بود که چه کسی هفت را اجرا کند و امروز بهروز افخمی نشان میدهد که بهترین گزینه واقعا کسی جز خود او نبوده است.
او با تجاربی گرانبها در تلویزیون، سینما و حتی سیاست پا به این برنامه گذاشته است و در این مسیر دشوار آزمون و خطا هر هفته برنامهاش را روتوش کرده و ایراداتش را برطرف میکند.
البته او کار دشواری داشته و خبر بد این است که کارش دشوارتر هم خواهد شد، چرا که هرروز بیشک توقعات تازهای نسبت به او و برنامه هفت بهوجود خواهد آمد.
او ابتدا هفت قدیمی را کاملا تخریب کرد، اما دقیقا مثل هر پیمانکار و معماری که هدف بزرگی دارد نیازمند مصالح و سرمایهای است که امیدواریم تا انتها در اختیارش قرار گیرد.
پس باید هفت را با همین ساختار بصری که شبیه اتاقی است که در زمینی بزرگ و بهطور موقت ساخته شده بپذیریم و فقط به آنچه در درون این اتاق حقیرانه، اما با صدق و صفا میگذرد، توجه کنیم.
هفت علیه...؟
البته برخی از منتقدان برنامه هفت را برنامهای میدانند که تیشه برداشته و میخواهد تلاش بهترین دوره مدیریت سینمایی کشور را از ریشه بزند. به نظر این طیف از منتقدان منظورشان دوره طلایی دهه 60 و مدیریت استادانی همچون دکتر بهشتی است.
در اینکه در آن دوران چه اتفاقی افتاده را میگذاریم برای کارشناسان و اهل فن ولی مگر در دهه 60 چند فیلم خوب ساخته شد؟ در دهه 60 اگر پیریزی انجام شد و ریلگذاری شد خب نتیجهاش همینی است که امروز میبینیم.
اگر آن زمان خوب کاشتهاند که باید اکنون خوب درو کنیم و اگر نه...؟! با این وصف اینکه اجازه ندهیم حتی طلاییترین دورههای سینمای یک کشور مورد نقد اساسی قرار بگیرد و حتی با مخالفت روبهرو شود نیز نتیجهای جز خرابی بیشتر به بار نخواهد آورد.
این که این برنامه هدف خاصی را دنبال میکند و مثلا معتقد است که ماجرای مخالفت با سینمای نفتی یک ماجرای رسانهای و زرد است نیز در حیطه وظایف این برنامه است همانطور که فلان سایت میتواند این برنامه یا هر هدف بزرگ و کوچکی را در سینما به نقد بکشد.
هفت در راستای سینما
هفت با وجود برخی ایرادات در ساختارش بهعنوان یک برنامه تلویزیونی ـ سینمایی محاسنی دارد که امیدوارکننده و قابل ستایش است.
این هفت صادقانهترین و سینماییترین برنامه هفتی است که ساخته شده است. این برنامه سعی دارد به هیچ گروه و طیف خاصی بهجز خود سینما وابسته نباشد.
امیرجعفری در گزارشی در همین برنامه با لبخندی دلنشین و از روی تمسخر گفت: «میگن سینما داره نابود میشه...» واقعیت این است که خب از نظر امیرجعفری معلوم است که سینما حالش خوب است.
چرا که او دارد فیلمش را بازی میکند و بهمراتب از سالها قبل دستمزد بالاتری میگیرد و بدون اینکه رقابت و نقد حرفهای در کار باشد روز به روز محبوبتر میشود.
اما در یک سینمای پویا حتی اگر پاچینو باشید و تمرین نکنید آن هم بهطور شبانهروز، اگر به روز نباشید حتما از گردونه خارج خواهید شد ضمن این که با وجود فضایی باز و حضور رقبای تازه نفس حتی اگر تمام موارد را رعایت کنید شاید بازهم در رقابت کم بیاورید.
اما در سینمایی که میگویند رو به موت است نیازی به رقابت، تمرین، کار و تلاش نیست، کافی است با فلان تهیهکننده، فلان سرمایه داری که اصلا نمیداند سینما چیست یا فلان دستیار کارگردان دوست باشید تا تبدیل به ستارهای شوید که فکر میکند سینمای ایران سینمایی پویا و رو به رشد است.
راه دشوار افخمی
بهروز افخمی پا در راه دشواری گذاشته است هرچند در این راه شاید هنوز تیمی کامل و قوی در اختیار ندارد. با این وصف و با توجه به شناختی که از او وجود دارد به نظر میرسد که هفت، هفته به هفته برنامهای پختهتر و جذابتر شود.
افخمی کسی نیست که مقابل فلان ستاره یا فلان بازیگر یا مقام مسئول چهارزانو بنشیند و دست و پایش را گم کند و تمام وقت برنامه را به تعریف و تمجید بگذراند.
او لباس کار پوشیده و ابایی از خاکی شدن ندارد، چرا که او فرزند سینماست و عمری را در این راه صرف کرده است فقط امیدواریم در برابر ناملایمات و زخمهایی که احتمالا در طول مسیر برمیدارد
مقاوم باشد و کم نیاورد، چرا که میگویند: «آدما وقتی پیر میشن دلشونم کوچیک میشه».
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد