آنها همچنین میگفتند در شرایط تورمی اگر بورس ارز راهاندازی شود، مردم سپردههای خود را از بانکها برمیدارند و ارز میخرند و لذا سپردهها به سمت بازار ارز سرازیر میشود که این به معنای افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی است.
در مقابل اما موافقان بورس ارز استدلال میکردند که اگر بورس ارز پیش از این راهاندازی شده بود، عرضه ارز از سر چهارراهها جمع میشد و هزاران میلیارد تومان سرمایه به جیب عدهای سودجو نمیرفت.
اگر بورس راه بیفتد و تمام درآمدهای ناشی از صادرات غیرنفتی به بورس بیاید، سهم ارز عرضه شده توسط بخشهای غیردولتی بر سهم ارز عرضه شده توسط دولت غلبه میکند و به نوعی بازار متعادل میشود. حال با توجه به این نظرات باید گفت که تاکنون زیرساخت تشکیل بورس ارز فراهم نبود، اما با تغییر شرایط اقتصادی اکنون بهترین زمان تشکیل بورس ارز است.
هر بورسی چه بورس سهام و چه بورس کالا، دارای این مزیت است که میتواند به شفافیت بازار کمک کند و زمینه را برای احتکار ارز یا محصولات دیگر از بین ببرد.
از سوی دیگر میتواند جلوی اجحاف به تقاضا کننده ارز را نیز بگیرد. همچنین در پاسخ به نگرانی درست برخی افراد که عنوان میکنند دولت تامینکننده بزرگ ارز است و لذا تشکیل بورس در این زمینه بیحاصل است، باید گفت تشکیل یک بازار شفاف مشکلی در اقتصاد کشور ایجاد نمیکند و از هر نظر مناسب است.
چه عرضهکننده ارز دولت باشد و چه از سوی صادرکنندگان عمده در بازار عرضه شود، تفاوتی ندارد و هدف این است که این شفافیت دربازار ارز شکل بگیرد.
در شرایط تحریم این نگرانی را داشتیم که میزان ارز ارائه شده در بازار یا عرضهکنندگان آن مشخص شوند و ممکن بود با شفافیت بورس ارز، فشار تحریمها بیشتر شود اما اکنون چنین نگرانی وجود ندارد و بورس ارز میتواند مانند سایر بورسها فعالیت شفافی داشته باشد و به اقتصاد ایران کمک کند.
دکتر جعفر قادری - عضو کمیسیون برنامه بودجه و محاسبات مجلس
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد