شما کسی بودید که از میان طرحهای مختلف موفق شدید عنوان طراح لوگوی فیلم محمد رسولالله(ص) را از آن خود کنید. درباره نحوه انتخاب طرحهای این فیلم عظیم توضیح دهید.
با ما تماس گرفتند و گفتند برای فیلم محمد رسولالله(ص) اسم نوشته میخواهند و از ما خواستند برای داوری آثار شرکت کنیم.
دیگر داوران چه کسانی بودند؟
تا آنجا که یادم میآید آقایان ابراهیم حقیقی، صداقت جباری، مسعود نجابتی و حبیبالله صادقی بودند. خود آقای مجیدی هم بودند و نظارت میکردند. آن طور که یادم هست حدود 2700 اثر رسید در همه جای ایران فراخوان داده و از همه جا اثر فرستاده بودند. بعد نفرات اول تا سوم در مراسمی که در خانه هنرمندان برگزار شد، معرفی شدند و جوایزشان را گرفتند، اما آقای مجیدی باید انتخاب میکرد. ایشان گفتند هیچ کدام از این کارها رضایتشان را جلب نکرده است. بعد به تعداد محدودی از طراحان حرفهای مثل آقایان مصطفی اسداللهی، فرزاد ادیبی، سیدحسن موسیزاده، دامون خانجانزاده، علی وزیریان، صابر شیخرضایی، محمدرضا دوستمحمدی و ابوالفضل خسروی به صورت مستقیم سفارش داده شد. از داوران هم خواستند بنویسند. تا آنجا که به یاد دارم آقایان نجابتی و جباری نوشتند، اما آقای حقیقی گفت چون دبیر بوده بهتر است ننویسند. بنده هم نوشتم. اول یک گرافیک کار کردم که به نظرم خوب شده بود. ما 15 دقیقه از فیلم را دیده بودیم و با توجه به این موضوع، دیدم آن کار گرافیکی اولیه خیلی با صحنههای فیلم سنخیت ندارد. با در نظر گرفتن این نکته که زمان حضرت رسول(ص) این خطها نبوده و اصلا گرافیک وجود نداشته است. بعد فکرم به این رسید که اسم نوشته فیلم باید حالت قدیمی داشته باشد. برای اولین بار به فکرم رسید به جای قلم با انگشت کار کنم. قبلا جایی ندیده بودم؛ نه در ایران دیده بودم، نه خارج از ایران. چون به هر حال ما از اتفاقات خوشنویسی آگاه میشویم. انگشتم را در مرکب قهوهای زدم و روی کاغذ دستساز 750 گرم آبرنگی شروع به نوشتن کردم. این کاغذ، سه برابر کاغذهای معمولی قطر دارد و فقط برای آبرنگ از آن استفاده میشود. به خاطر این از کاغذ 750 گرمی استفاده کردم، چون میخواستم حرکت دستم را ثبت کند. این کار اگر میخواست روی کاغذ گلاسه انجام شود آن بافت نوشته را نشان نمیداد. حسم این طور میگفت. به هر حال نوشتم و پسندیدند و مورد توجه قرار گرفت.
چرا از رنگ قهوهای استفاده کردید؟
قهوهای رنگی است که کهنگی قشنگی داشته و خیلی با رنگهای فیلم سنخیت دارد. مشکی رنگی تند و تیز است و با حال و هوای فیلم نمیخواند. قهوهای کهنگی و اصالت را بهتر میتواند نشان دهد.
جایی از حس و حالتان موقع نوشتن این لوگو گفته بودید وقتی مینوشتید تن و بدنتان میلرزید.
با توجه به شرایط جامعه بعضی چیزها را نباید گفت. البته واقعیت است، اما اگر زیاد شود و رنگ و لعاب بگیرد فکر میکنند میخواهم تظاهر کنم. ولی واقعیت بود که من مثلا تن و بدنم میلرزید. انگشتانم داشت میلرزید، چون اولین بار بود این کار را میکردم و وسط کار متوجه شدم اتفاق خوبی دارد میافتد، اما زیاد که بخواهید این موضوع را پررنگش کنید رنگ و بوی تظاهر پیدا میکند. البته کسی تا به حال چیزی به من نگفته و جامعه آنقدر از من شناخت دارد که چنین فکری درباره من نمیکند، اما خودم حس میکنم نباید زیاد این موضوعات پررنگ شود. خودم بهشخصه خیلی دوست داشتم طرح من انتخاب شود. همین که نام حضرت رسول(ص) باشد باعث افتخار من است. به هر حال کار ماندگاری است و در اقصی نقاط جهان این فیلم اکران میشود.
در سالهای اخیر در حراجهای مختلف آثار شما مورد استقبال قرار گرفته و با ارقام خوبی به فروش رسیده است؛ بهخصوص کارهای با محتوای «بسمالله الرحمن الرحیم». نظرتان چیست؟
اول راه است و خودم خیلی در این حراجها شرکت نکردهام.
به هر حال کارهای شما در حراجهای عرضه شده، ممکن است به واسطه مجموعهدارها باشد.
بله، کارهایم زیاد شده و قصد دارم در حراجها شرکت کنم تا ببینیم چه میشود.
کارهای آمادهتان بیشتر خوشنویسی است یا روی نقاشیخط متمرکز هستید؟
در حال حاضر سه نمایشگاه آماده دارم و دنبال جای مناسبی در خور این آثار هستم. نه این که الان حاضر باشد، مدتها پیش آماده بوده است. یکی نقاشیخط است، یکی خوشنویسی سنتی و دیگری هم تجربههای مختلف است.
شما از استادان مطرح در جامعه خوشنویسان هستید. برخی خوشنویسان هنوز هم نقاشیخط را حاشیهای بر خوشنویسی اصیل ایرانی میدانند و رویکرد نقاشیخط را بیشتر بازاری تلقی میکنند. نظر شما چیست؟
به هر حال نظر است و نظر هر کسی محترم. ولی الان فکر میکنم اگر خوشنویسی آب و رنگی دارد، روی کاکل نقاشیخط است. یعنی با وجود نقاشیخط است که ارزش خوشنویسی ما معلوم میشود. البته کسی که نقاشیخط کار میکند باید خوشنویسی بداند. من 55 سال است کار میکنم و بیشتر این سالها خوشنویسی سنتی کار کرده ام. تا همین چند سال پیش هم خوشنویسی سنتی کار میکردم. از استاد سیدحسن میرخانی علیهالرحمه مدرکم را گرفتم. باید دید نقاشیخط را چه کسی و با چه توانمندیای کار میکند. اگر یکی از راه برسد و با قلم و مرکب رنگ را بریزد و بپاشد، فاقد ارزش است. نقاشیخط باید ریشه و اساس داشته باشد. کسی که نقاشیخط کار میکند حتما باید کار کلاسیک خط کرده باشد. کار هر کسی نیست. حالا اگر کسانی هستند که خوشنویسی سنتی را میشناسند، جامعه را میشناسند، جامعه هنری را میشناسند، چه اشکالی دارد کار نقاشیخط کنند.
درونمایه خوشنویسیها و نقاشیخطهای شما متون دینی و اسلامی است. البته کار روی این متون در خوشنویسی عرف است، اما در نقاشیخط هم بیشتر کارهای شما آیات، احادیث و متون دینی است.
خوشنویسان دنبال متنی میگردند که به آن علاقه دارند. نقاش منظرهای را میکشد که دوست دارد. خودم هم این طور هستم و تاکنون هیچ متنی را خوشنویسی نکرده ام مگر این که به آن اعتقاد و ایمان داشته باشم. ذات خوشنویسی این طور است، چون با بسمالله و ادعیه شروع میشود. حتی شعر حافظ را هم که مینویسم برایم رنگ و بوی خدایی دارد. معتقدم هنری ماندگار است که از جنس حقیقت باشد. کارهای سخیف نمیماند. شما به بزرگترین موزههای جهان هم بروید انبوهی از نسخههای خطی قرآن را میبینید. در نقاشیخط هم این روند را ادامه میدهم و اعتقاد دارم این کارها بعد از من خواهد ماند. تمام متون دیگر مانند سعدی و حافظ و مولانا هم از قرآن نشات گرفته و وقتی این ابیات را خوشنویسی میکنم باز همان حال و هوا را دارم.
ظاهرا کاری به قلم شما هم روی اسکناسهای 5000تومانی چاپ شده است.
خط شکستهای بود که چند سال پیش چاپ شده بود با این مضمون: «دانش اگر در ثریا باشد مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت». حالا برای سری جدید اسکناسهای 5000 تومانی هم عبارت «توانا بود هر که دانا بود» را به سفارش بانک مرکزی نوشتهام که هنوز این اسکناسها به بازار نیامده است.
طرحهای متبرک به نام پیامبر گرامی اسلام که در این بخش می بینید توسط برخی دیگر از اساتید گرافیک و خوشنویسی ایران برای فیلم « محمد رسول الله ص» طراحی شده است.
علی وزیریان
فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دارای لوح افتخار درجه یک هنری معادل دکتری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. شرکت در نمایشگاههای گوناگون داخلی و خارجی، تدریس در دانشکدههای هنری دانشگاه تهران، الزهرا و شاهد، مدیریت هنری نشریات، جشنوارهها و نمایشگاههای تجسمی تنها بخشی از فعالیتهای این هنرمند است.
صداقت جباری
خوشنویس و گرافیست خوشنام کشور و دارای درجه دکتری در رشته پژوهش هنر از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و درجه استادی از انجمن خوشنویسان ایران و نیز عضو انجمن طراحان گرافیک ایران است. او برنده جوایز متعدد بینالمللی از جمله سه جایزه (نستعلیق جلی، چلیپا و کتابت) در چهارمین دوره مسابقه بینالمللی خوشنویسی جهان اسلام (شیخ حمدالله) استانبول ترکیه (۱۹۹۸) شده است.
مصطفی اسداللهی
او را باید از موسسان انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران دانست. او فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبا و نیز فارغالتحصیل دانشگاه سوربن پاریس است. عضویت در هیات علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عضویت در انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، ریاست هیات مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران از سال 82 تا 85 بخشی از سوابق او است.
مسعود نجابتی
این عضو انجمن گرافیستهای ایران، سال 78 در رشته گرافیک مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه هنر فارغالتحصیل شد. نجابتی عضو انجمن خوشنویسان ایران هم هست و عمده فعالیت او در این زمینه است: طراح گرافیک و مسئول واحد انتشارات متروی تهران، طراح گرافیک مسجد جمکران، مدرس گرافیک و تایپوگرافی، دریافتکننده دیپلم افتخار اولین جشنواره خوشنویسی جهان اسلام و لوح تقدیر نمایشگاه کتابت بسمالله.
فرزاد ادیبی
این هنرمند، دانشآموخته رشته گرافیک از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران سال 73، عضو رسمی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران و مدرس دانشگاه است. او از طراحان پرکار نسل چهارم محسوب میشود که عمده فعالیتهایش در زمینه گرافیک فرهنگی ازجمله طراحی پوستر، جلدکتاب و مجله، صفحهآرایی و تصویرسازی مطبوعات و گاهی نوشتههایی درباره هنر گرافیک است.
دامون خانجانزاده
طراح گرافیک، متخصص تایپوگرافی، طراح خط و دانشآموخته کارشناسی ارشد طراحی گرافیک در دانشگاه هنر تهران است. آثار خانجانزاده تاکنون در بسیاری از نمایشگاههای انفرادی و گروهی و دوسالانههای معتبر خارجی و داخلی به نمایش در آمده و جوایز بسیاری را نصیب او کرده است.
سجاد روشنی
فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد