اما باید گفت که علم مدیریت اقتصاد خانواده تنها محدود به خانوادههای ثروتمند و مرفه نیست، بلکه برای اقشار کمدرآمد و متوسط جامعه که اتفاقا همیشه دخل و خرجشان با هم همخوانی ندارد، کاربردی و مفیدتر خواهد بود.
حال غنی باشید یا جزو افرادی محسوب شوید که به قول خودتان، به زور دستتان به دهانتان میرسد.
باید بپذیرید اگر شما ماهیانه میلیاردها تومان درآمد هم داشته باشید اگر علم مدیریت اقتصادی ندانید بیتردید پس از گذر مدت زمانی کوتاه، داشتههایتان را به جای افزایش کم خواهید کرد و این مهم نهتنها شایسته هیچ فردی نیست،بلکه هیچ کس نیز، خواهان چنین وضعیتی در اقتصاد زندگیاش نخواهد بود.
بپذیرید اگر دنیایی درآمد هم داشته باشید اما هنر اقتصاد را ندانید، همیشه در خانه اول باقی خواهید ماند.
افزایش درآمد به معنای بهبود معاش خانواده نیست، چرا که افزایش هزینهها را به دنبال خواهد داشت و در این میان، مدیریت هزینهها میتواند هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار کند.
قطعا خانوادهها نمیتوانند هنگام مواجهه با کمبود بودجههای ماهانه و سالیانهشان یک متمم بودجه بیاورند و هزینههای اضافی را حذف کنند.
بنابراین لازم است هر خانوادهای بتواند هزینههایش را مدیریت کند، به همین دلیل هرگز نباید فعالیتهای اقتصاد خانواده را شوخی انگاشت، بلکه باید با جدیت و برنامهریزی دقیق آنها را پیگیری کرد.
با این وجود میتوان گفت که ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی میتواند اقتصاد خانواده را منحصر بهفرد سازد که بهواسطه آن، تمامی اعضای خانواده موظف میشوند از سیاستهای اقتصادی خانواده در جهت پیشبرد اهدافشان تبعیت کنند.
اقتصاد آینده خانواده در گرو برنامهریزی
برنامهریزی برای آینده زندگی، بهعنوان یک رکن مهم و اساسی، در تمامی خانوادهها مطرح است. در بطن سیستم اقتصادی خانواده، هرگز نمیتوان خانواده و اقتصاد را از هم مجزا دانست.
به همین دلیل زمانی که برای هریک از آنها برنامهریزی میکنیم، ناگزیر هستیم دیگری را نیز مورد توجه قرار دهیم، در این راستا میتوان اذعان کرد که توجه به نیاز و خواستههای آینده خانواده و همچنین شناخت فرصتها و تهدیدهای اقتصادی خانواده بسیار حائز اهمیت است.
اقتصاددانان معتقدند انجام این کار مساعدت تمامی اعضای خانواده را میطلبد که میتوان با ایجاد جلسات خانوادگی بر هر یک از این موارد متمرکز شد.
انجام مشاورههای اقتصادی
مدیریت و برنامهریزی اقتصادی نیازمند علم و آگاهی است و بیتردید فقدان تواناییهای لازمه، مبین ضعف دانش در این باب است.
چه بسا بسیار مشاهده است که علت زیربنایی بسیاری از هرج و مرجهای موجود در اقتصاد خانوادههای ایرانی، نتیجه مستقیم عدم شناخت و آگاهی از علم اقتصاد است.
با اندک تاملی میتوان متوجه این امر شد که بعضا برخی از مدیران اقتصادی خانوادهها به تنهایی نمیتوانند از عهده انجام این مهم برآیند و به موجب آن نیز، خانوادههایشان را با مسائل و مشکلات اقتصادی عدیدهای مواجه میسازند.
افزایش سطح دانش اقتصادی خانواده، یکی از طرق مواجهه با این مساله است. امروزه منابع و مراجع بسیاری با موضوع اقتصاد خانواده وجود دارد، اگرچه به مدد تکنولوژی و فناوریهای نوین اطلاعاتی نیز، میتوان در زمینه اقتصاد کسب اطلاعات کرد.
اما باید به یقین پذیرفت که برگ برنده، شناخت مرجع معتبر و شایستهای است که با مراجعه و کسب مشاوره صحیح از آن بتوان گامی بلند در مسیر مدیریت اقتصادی خانواده برداشت.
از منابع بالقوه اطلاعات و مشاوره میتوان به کارشناسان اقتصادی، اعضای خانواده، همکاران شغلی و دوستان و آشنایان موفقی اشاره کرد که هر یک به نوبه خویش توانستهاند در این زمینه کسب موفقیت کنند.
زنان و مدیریت اقتصاد خانواده
مدیریت و برنامهریزی الگوهای مصرفی از جمله نقشهای مهم بانوی خانواده در امر مدیریت اقتصادی است که در جوامع سنتی این نقش، معمولا در مسیر قناعت در خانواده حرکت میکرد.
کارشناسان اقتصادی، مصرف را کلید فهم تحولات اجتماعی میدانند، چرا که بر این اساس بهتر میتوان واقعیت خانواده را شناخت.
با توجه به این که در سالهای اخیر سطح زندگی افراد در جامعه دچار تغییرات اساسی شده است، بنابراین لازم است نگاه به اقتصاد خانواده را از دیدگاهی وسیع و گسترده مورد توجه قرار داد.
در قدیمالایام مصرف، صرفا یک رفتار اقتصادی مطرح میشد، به طوری که افراد غنی به لحاظ درآمد بالا، از کالاهای بیشتری نیز استفاده میکردند.
حال آن که امروزه مصرف وسیلهای برای خودنمایی است که معمولا افراد نیز با توسل به آن سعی میکنند شخصیت خود را به دیگران نشان دهند؛ در حقیقت مصرف به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است.
حال، با توجه به جایگاهی که زن در خانواده بهعنوان مادر و فردی که در انتقال ارزشهای اخلاقی به نسل بعد، نقش بسزایی دارد، میتواند در اصلاح الگوی مصرف هم موثر واقع شود.
بیتردید اگر در خانوادهای مصرف و استفاده از کالاهای مصرفی، توسط بانوی خانواده مدیریت نشود، دیری نمیگذرد که اقتصاد خانواده دچار مشکل میشود.
همان طور که نقش زن در جامعه سنتی دیروز و قناعت بسیار چشمگیر بود، در جوامع مدرن امروز نیز نقش زن در گرایش یا عدم گرایش اعضای خانواده به مصرفگرایی افراطی حائز اهمیت است.
بانوی خانواده با استفاده از جایگاه احساسی و عاطفی ویژه خویش در خانواده، میتواند روی الگوی مصرف و نظام اقتصادی خانواده غلبه و تاثیر مستقیم مثبتی اعمال نماید.
فرزندان، یکی از حلقههای مهم در اقتصاد خانواده
نقش فرزندان بهعنوان یکی از مصرفکنندگان عمده و همچنین جایگاه آنان در آینده اقتصاد خانوادهها، مبین این امر است که باید به آموزش صحیح و هدایت فرزندان در مدیریت اقتصادی خانواده توجه ویژهای مبذول داشت.
بیگمان فرزندان در مدیریت اقتصادی خانواده جایگاه بس مهمی دارند که با ارائه آموزشهای لازم به آنان و ارتقای سطح عمومی دانش اقتصادی اعضای خانواده میتوان زمینه خوبی برای تصمیمگیریهای صحیح اقتصادی ایجاد کرد.
بیتردید با رهبری صحیح و به جا در اقتصاد خانواده، میتوان خصوصیات جمعگرایی، صرفهجویی، مسئولیتپذیری، صداقت، دلسوزی و دیگر خصوصیات مثبت را رشد و پرورش داد.
متخصصان علوم اقتصادی معتقدند هدایت فرزندان در مسیر شناخت مسائل، مشکلات، محدودیتها و کمبودهای اقتصادی میتواند در واقعیتنگری و همچنین در اصلاح رفتار مالی آنان نقش مهمی ایفا کند.
تعامل مناسب و روحیه همکاری بین اعضای خانواده از یک سو و اولویتبندی نیازهای اقتصادی از سوی دیگر موجب تقویت و سلامت اقتصاد خانواده میشود.
نسرین صفری - روانشناس و مدرس دانشگاه
ضمیمه چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد