رازگشایی از معمای قتل پیرزن مقیم سوئیس

دو مرد جوان که پس از کشتن پیرزن ایرانی مقیم سوئیس، از حساب بانکی او 180 میلیون تومان سرقت کرده بودند، پس از دستگیری جنایت را به گردن یکدیگر انداختند.
کد خبر: ۸۶۸۰۱۳
رازگشایی از معمای قتل پیرزن مقیم سوئیس

به گزارش جام‌جم ، 31 مرداد امسال زنی جوان در تماس با ماموران کلانتری کن از کشف جسد یک زن در فضای سبز مقابل خانه‌اش خبر داد. با حضور تیم جنایی در محل، تحقیقات برای رازگشایی از قتل زن ناشناس آغاز شد.

پزشک جنایی با معاینه جسد علت مرگ زن 64 ساله را خفگی و زمان قتل را 24ساعت قبل اعلام کرد. در حالی که یک هفته از کشف جسد زن ناشناس می‌گذشت، زنی میانسال با مراجعه به کلانتری کن از ناپدید شدن مرموز خواهرش خبر داد. زن 50 ساله در شکایتش گفت: خواهرم مریم ساکن کشور سوئیس است و هر سال تابستان به ایران می‌آید. تابستان امسال نیز به تهران آمد. او از هفته قبل جوابگوی تلفن نبود. ابتدا فکر کردیم به سفر رفته اما وقتی غیبتش طولانی شد همراه برادرم به خانه‌اش رفتم. تلفن همراه مریم در خانه‌اش بود که همین موضوع نگرانی ما را بیشتر کرد.

شناسایی مقتول

با شکایت زن میانسال ماموران که احتمال می‌دادند جسد کشف شده متعلق به مریم باشد، از این زن خواستند جسد را شناسایی کند. زن 50 ساله نیز با حضور در پزشکی قانونی، جسد خواهرش را شناسایی کرد.

با شناسایی هویت مقتول خواهر او با مراجعه به دادسرای امور جنایی از سرقت 180 میلیون تومان از حساب خواهرش خبر داد و مدعی شد مریم در این مدت با پسری 24 ساله به نام نوید در ارتباط بوده و فکر می‌کنم قتل توسط پسر جوان رخ داده باشد.

با به‌دست آمدن این سرنخ، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری نوید آغاز شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد پسر 24 ساله در نزدیکی خانه مقتول مغازه ساندویچی داشته و به خانه او رفت و آمد می‌کرده اما بعد از مدتی مغازه‌اش را تعطیل کرده است.

در حالی که تحقیقات برای دستگیری نوید ادامه داشت سرانجام او اواسط آذر در یکی از استان‌های غربی شناسایی و دستگیر شد.

اعتراف به قتل

با انتقال متهم به دادسرای امور جنایی هفته گذشته تحقیقات از او آغاز شد. پسر جوان در جلسه بازپرسی با قبول اتهام سرقت از مسافر سوئیس، عامل جنایت را عماد دوستش معرفی کرد و مدعی شد: از چند سال قبل با برادرم در مغازه ساندویچی کار می‌کردم. چندماه پیش برادرم ازدواج کرد و مغازه را به من سپرد. اواخر خرداد مریم برای خرید به مغازه‌ام آمد و مشتری ما شد. بعد از حدود یک ماه زن 64 ساله از من خواست مغازه را پس دهم و با او به سوئیس بروم تا در آنجا با هم یک مغازه فست‌فود راه‌اندازی کنیم. من خام حرف‌های او شدم و مغازه را تحویل دادم. مریم مرا به شرکت یکی از فامیل‌هایش که کارهای اقامت در اروپا را انجام می‌داد معرفی کرد. چندباری به آن شرکت رفتم اما مدیر آنجا مدعی شد من شرایط رفتن به خارج را ندارم. بعد از این که نتوانستم به اروپا بروم، مریم از من خواست به دنبال مغازه‌ای بگردم تا با او شراکت کرده و کار جدیدی را شروع کنیم. چند روزی دنبال مغازه رفتم و در کرج مغازه خوبی پیدا کرد. از وی خواستم آن مغازه را اجاره کنیم که او از دادن پول خودداری کرد و گفت یک پراید بخرم و مسافرکشی کنم.

وی اضافه کرد: رفتارهای مریم باعث شده بود زندگی‌ام را از دست بدهم به همین دلیل از او کینه به دل گرفتم و نقشه سرقت از او را طراحی کردم. موضوع سرقت از حسابش را به دوستم گفتم که او ادعا کرد یکی از دوستانش به نام عماد می‌تواند در این کار کمکم کند. با مرد جوان در پارکی در اطراف صادقیه قرار گذاشتم. عماد وقتی سر قرار حاضر شد، متوجه شدم از فروشندگان مواد مخدر است. او مدعی بود با کمک دوستانش می‌تواند حساب مریم را خالی کند. یک روز کارت بانکی مریم را سرقت کردم و برای عماد بردم. او هم به بانک مقابل پارک رفت و موجودی حساب گرفت. فهمیدیم در حسابش 180 میلیون تومان پول است. دقایقی بعد مریم تماس گرفت که کارتش دست من است که من هم به دروغ گفتم شاید کارت را گم کرده است که او ادعا کرد کارت را سوزانده است. دوبار دیگر هم کارت او را سرقت کردم اما موفق به سرقت نشدیم. نمی‌دانستم چکار کنم که عماد پیشنهاد قتل مریم را مطرح کرد. ابتدا قبول نکردم اما عماد مدعی شد من فقط مریم را سر قرار بیاورم و خودش قتل را انجام می‌دهد. ساعت 8 شب به بهانه مهمانی، مریم را به محل قرار در فضای سبز نزدیک خانه‌اش بردم. وقتی میان درخت‌ها رفتیم عماد سد راهش شد و او را خفه کرد. با قتل مریم، جسد را همان جا رها کرده و با سرقت کیفش فرار کردیم. در میان راه یکی از تلفن‌های همراهش را شکستیم و داخل سطل زباله انداختیم. عماد از من خواست شب را به خانه او بروم اما می‌دانستم اگر به خانه‌اش بروم مرا هم می‌کشد؛ به همین دلیل کارت را به او دادم و شب نزد دوستم رفتم. دو روز بعد از قتل با هم قرار گذاشتیم تا پول را از حسابش خارج کنیم اما موفق به این کار نشدیم. سپس با کمک خاله یکی دوستان عماد، حساب بانکی را خالی کردیم. با پول‌های سرقتی سکه و طلا خریدیم. هیچ خبری از عماد ندارم و فقط می‌دانم او اهل یکی از استان‌های غربی است. با اظهارات پسر 24 ساله او برای تحقیقات بیشتر بازداشت و تحقیقات برای دستگیری عماد آغاز شد. با شناسایی مخفیگاه عماد در یکی از شهرهای غربی، سرانجام روز پنجشنبه عماد شناسایی و دستگیر شد.

روز گذشته با انتقال عماد به دادسرای امور جنایی او در بازجویی‌ها با انکار قتل گفت: من فقط در خالی کردن حساب نقش داشتم و نوید مرتکب قتل زن 64 ساله شده بود.

با اظهارات متهم به قتل او، با دستور محسن مدیرروستا بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی بازداشت و در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها