پیگیر که شدم گفتند در آلمان پس از این که صبحها گرمخانهها افراد را رها میکنند سیستمی برای این افراد طراحی شده تا به جای آمدن به شهر به مکانهایی در حاشیه بروند؛ جایی که خطوط مترو دارد، ناهار توزیع میکند، وسایل تفریحی جمع و جور دارد و افراد در آن میتوانند فیلم تماشا کنند یا به صورت بسیار ملایم، آموزشها و مهارتهای اولیه را کسب کنند.
نکته مهم دیگر این بود که این افراد کارتی داشتند که دریافت خدمات حمل و نقل با آن رایگان بود و مهمتر این که طوری طراحی شده بود که اگر بیخانمانها از آن استفاده نمیکردند (یعنی به مکانهای ویژه حاشیه شهر نمیرفتند) این کارت از کار میافتاد و دیگر قابل استفاده نبود.
کارآمدی این سیستم به این علت است که این قشر ترجیح میدهند به جای آمدن میان مردم عادی که به آنها دائم انگ میزنند، کلوپها و تشکیلات خاص خود را داشته باشند که در آن از انگزنی خبری نیست. ضمن این که مطمئن میشوند در مراکز ویژه خود از خدمات بهداشتی و درمانی بهرهمند میشوند، سیر خواهند بود و میتوانند حمام کنند و لباس نو و تمیز بپوشند. طبیعی است وقتی چنین مراکزی وجود دارد معتادان و بیخانمانها دیگر ظاهری ژولیده را ندارند و حتی اگر به میان مردم نیز بیایند موجب نارضایتی آنها نمیشوند چون زحمتی برای مردم ندارند.
ما نیز به این سیستم حمایتی نیاز ویژه داریم، سیستمی که مکمل گرمخانهها باشد و از سرگردانی بیخانمانها جلوگیری کند. در کشور ما مراکز کاهش آسیب زیادی وجود دارد که طبق قانون در طول شبانهروز فقط میتوانند چهارساعت دایر باشند، درحالی که این مراکز میتوانند بهعنوان یک حلقه حمایتی در کنار گرمخانهها فعالیت کنند و افراد آسیبدیده و بیسرپناه و درگیر اعتیاد را مدیریت کنند. به اعتقاد من تنها راه جمع شدن بیخانمانها از محلات این است که برای 24 ساعت آنها برنامهریزی شود.
عباس دیلمیزاده
کارشناس حوزه اعتیاد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد