نظر شما درباره نامه وزیر صنعت معدن و تجارت که درباره اقتصاد مقاومتی و اجرای دستورات رهبر معظم انقلاب نوشتند، چیست؟
این خیلی مناسب است که وزیر صنعت، معدن و تجارت طی نامهای رسمی اعلام کرده است اقتصاد مقاومتی در حوزه صنعت، معدن و تجارت پیاده میشود. این اظهارنظر و اعلام آمادگی بسیار قابل تقدیر و بجاست که این وزارتخانه به عنوان متولی صنعت، معدن و تجارت ایران یا همان خط مقدم اقتصاد مقاومتی در این باره اعلام آمادگی کرده است.
به نظر شما این اعلام آمادگی کافی است یا باید موارد دیگر را هم مدنظر داشته باشیم؟
در هر استراتژی یا هر هدفگذاری، داشتن اصل یک نسخه یا برنامه یا نقشه راه لازم است، اما نباید فراموش کنیم این فقط 20 درصد راه بوده و 80 درصد آن چگونگی اجرا و نحوه اجرای تمهیدات اندیشیده شده در این زمینه است. پس این که اقتصاد مقاومتی را پس از 37 سال به عنوان نقشه راه داریم بسیار بجاست، اما این که نقشه راه را به تعالی برسانیم یعنی آن 80 درصد باقیمانده را اجرایی کنیم بسیار مهمتر است و به عوامل گستردهای بستگی دارد.
درباره این عوامل بیشتر توضیح دهید.
در این زمینه تمهیدات لازم، بسترسازی و از همه مهمتر عزم راسخ را باید در نظر داشته باشیم و مدیریت متناسب با آن را برای رسیدن به هدف در نظر بگیریم. به طور کلی حالا که بعد از 37 سال هزینههای متفاوتی برای رسیدن به این نسخه یعنی اقتصاد مقاومتی پرداخته ایم، امروز لازم است به گونهای هدفگذاری کنیم که نتیجه لازم را با درایت به دست آوریم، نه این که آنچه را برایش تاکنون هزینه کردهایم نادیده بگیریم و دوباره گرفتار شویم.
بنابراین احتیاج به یک بسترسازی و تهیه الزامات داریم به صورتی که نحوه مدیریت را باید بخوبی مدنظر داشته باشیم چون رسیدن به اهداف، عزم راسخ در سطح مدیریتی میطلبد و یک سیستم نظارت کنترل لازم است که دائم تمام جریانات برای رسیدن به اهداف تعیین شده را رصد و در صورت خروج از مسیر، راه را دوباره اصلاح کند.
آیا عزم راسخ در سیاستهای وزارت صنعت، معدن و تجارت تاکنون دیده شده است؟
اگر از زاویه فعلی نگاه کنیم آنچه تاکنون از سوی وزارت صنعت معدن و تجارت درباره اقتصاد مقاومتی انجام شده است در راستای اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی نبوده و باید کمی درباره موارد یاد شده تجدیدنظر کنیم.
پیشنهاد شما در این زمینه با توجه به تجربه وزارت چیست؟
درباره این رویه لازم است یک روحیه جهادی داشته باشیم و هرگز منفعلانه به برنامه اقتصاد مقاومتی نگاه نکنیم چون اگر به آن بیتفاوت باشیم و دائم بگوییم این سیاستها جواب نمیدهد یا این که وقت دیگری بهتر است به آن فکر کرده یا اجرایی کنیم، به خواستهها و برنامههایی که برای رسیدن به آن هزینه کردهایم هرگز دست نخواهیم یافت. از این رو باید با اعتقاد راسخ به آنچه تا امروز به عنوان نسخه اقتصاد مقاومتی به آن رسیدهایم عمل کرده و آن را اجرایی کنیم.
آیا روحیه جهادی میان مسئولان اجرایی تاکنون دیده شده است؟
درباره روحیه یاد شده معتقدم باید فرآیندی در این زمینه مدنظر باشد که این فرآیند از مجلس آغاز میشود و تا دستگاههای مجری ادامه خواهد داشت، هرچند نقش بخش خصوصی و اتاقهای بازرگانی را نباید نادیده گرفت، اما وقتی به کل این روند بخصوص در بخش مدیران میانی نگاه میکنیم، میبینیم آن روحیه جهادی و اراده راسخ وجود ندارد. چون اراده راسخ میان مسئولان رده بالای کشوری وجود داشته که برنامه یا همان نقشه راه را تعیین کردهاند. به عنوان مثال باید به دوران دفاع مقدس اشاره کنم. شرایطی که همه مردم از بالاترین سطوح مدیریتی تا ساکنان روستاهای دور افتاده دست به دست هم دادند تا به هدف اصلی یعنی دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی دست یافتیم و بر دشمنان اسلام غلبه کردیم. به همین دلیل اگر قبول کردهایم اقتصاد مقاومتی به نفع کشور و منافع ملی است باید دقیقاً همانند آن زمان، کمر همت برای رسیدن به آن ببندیم.
به نظر شما اقتصاد ایران هنوزهم پس از رفع تحریمها مورد تهدید بیگانگان و دشمنان کشورمان قرار دارد؟
بله، وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی میکنیم به این معنی است که درآمد و اقتصاد ایران ممکن است مورد تهاجم قرار گیرد به همین دلیل باید از آن دفاع کنیم. پس باید مرزهای اقتصادی ایران را مانند مرزهای جغرافیایی حفاظت کنیم تا مبادا کسی فکر نفوذ داشته باشد. اگرچه خطر نفوذ اقتصادی ممکن است بسیار سختتر باشد.
فکر میکنید سختگیری لازم درباره حفاظت از مرزهای اقتصادی انجام شده است؟
خیر؛ این سختگیری که درباره مرزهای جغرافیایی در زمان دفاع مقدس یا حتی همین امروز میبینیم در مورد دفاع از مرزهای اقتصادی کشورمان دیده نمیشود تا بتوانیم بگوییم نفوذ را به حداقل خود رسانده و برای مقابله آمادهایم. به صورتی که هنوز برخی روزنهها برای نفوذ دشمن شرایط مناسبی دارد که شاهد مثال آن هشدارهای رهبر معظم انقلاب است. چون ایشان با دید باز و آگاهی کامل به تمام حوزههای کشور واقف هستند و در صورت وجود هرگونه مشکل به مسئولان مربوط هشدار میدهند و برایشان نقشه راهی مشخص میکنند.
به نظر شما بستن راه نفوذ هنگام تحریم سختتر است یا هنگام تعامل با کشورهای غربی؟
درباره مقابله در برابر نفوذ بیگانگان هنگام تحریم باید بگویم کار بسیار سادهتر است تا وقتی قصد داریم با خارج از مرزهای ایران تعامل کنیم و همزمان هم مقاوم باشیم. درباره تحریم و مقابله با نفوذ بیگانه که لازم به یادآوری نیست ؛ چون طی 12 سال گذشته یعنی دوران تحریمهای سخت و غیربشردوستانه غرب علیه ایران دیدیم اقتصاد ایران و آرمانهای انقلاب هرگز دستخوش تغییرات نشد، زیرا تمام راههای نفوذ با هوشیاری تمام بسته شده بود، ولی درباره نفوذ اقتصادی هنگام تعامل باید بسیار هوشیارتر عمل کنیم.
شما فکر میکنید امروز که از نظر سیاسی ارتباط بیشتری با کشورهای غربی داریم هنوز هم آنها مشغول برنامهریزی برای نفوذ به ایران هستند؟
بله، به نظر من وقتی غربیها به این نتیجه رسیدند که از طریق تحریمها نمیتوانند به خواستههای خود برسند و راه نفوذی ندارند، تصمیم گرفتند از راه تعامل وارد شوند تا بتوانند بخشهای مختلف ایران را در موقعیتی حساس و در شرایطی هم تحت فشار قرار دهند. بنابراین هدف همان است و به دنبال این هستند که مجموعه رفتارهایمان مطابق میل آنها باشد و اینجاست که همه مسئولان در بخشهای مختلف باید آماده مقابله باشند و با بستن راههای نفوذ جلوی رسیدن به خواستههایشان را بگیرند.
با توجه به نظراتی که از جانب شما مطرح شد این ذهنیت ایجاد میشود که تعامل به نفع ایران نیست. آیا این برداشت صحیح است؟
خیر؛ کسی با اصل تعامل مشکل ندارد و فقط حرف این است که چگونه تعامل کنیم چون هنگام تعامل ممکن است ضربهپذیرتر باشیم و با تمام توان برای جلوگیری از نفوذ برنامهریزی کنیم.
ببینید امروز برنامه احتمالی آنها که به دنبال نفوذ در ایران هستند این است که به گونهای با سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان ایران تعامل کنند که ناخواسته آنها را در کانالی که خودشان (غربیها) میخواهند هدایت کرده و در زمان لازم برای رسیدن به اهداف شومشان عرصه را بر ایران تنگ کنند.
به نظر شما غربیها از انعقاد قراردادهای مشارکتی با ایرانیان به دنبال چه چیزی هستند؟
درباره شراکت کشورهای خارجی با بنگاههای اقتصادی ایران نکته این است که آنها در انتخاب شرکا به دنبال این هستند کسانی را به عنوان شریک انتخاب کنند که همراه فکری خودشان باشند.
درباره حضور خارجیها در پروژههای حساس و بزرگ باید هوشیار باشیم تا جلوی انحصار را بگیریم و به صورتی قرارداد ببندیم که در شرایط اضطراری و وقتی خواستیم مقابل درخواستهای غیر معقول غربیها ایستادگی کنیم برای اقتصاد کشورمان مشکل ایجاد نشود و خطری رشد اقتصادی ما را تهدید نکند. به عنوان مثال میتوانم به دوران تحریم اشاره کنم، چون در بسیاری از موارد پزشکی انحصار وجود داشت. در دوران تحریم دشمنان مردم ایران حتی نیازهای پزشکی ما را در اختیارمان قرار ندادند و بسیاری از بیماران کشورمان را با دردسر مواجه کردند. هرچند این موضوع باعث شد متخصصان خدوم ایرانی درزمینه دارو و تجهیزات پزشکی به پیشرفتهایی دست یابند، اما نباید دوباره این مورد در کشورمان تکرار شود.
عماد عزتی
اقتصاد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد