به گزارش جام جم آنلاین، خاطراتی که به کفشها و لباسهای رنگارنگ، دید و بازدیدها، خوردن میوه و شیرینی و آجیل و عیدی گرفتنهای نوروزی گره خوردهاند.
تجدید دیدارها نهتنها انرژیهای مثبت و ارزشهای پنهانی را برایمان به ارمغان میآورد، بلکه احساسات لطیف و خوشایندی را در ما ایجاد میکند که معمولا به دور از احساس ناامیدی و کمبودهاست.
نوروز و ایام آن پر است از مجالس مهمانی و یک مجلس مهمانی خوب هم، درست مثل سکه دو رو دارد: هم مهمانانش باید آداب مهمانی بلد باشند هم میزبانانش آداب میزبانی را. شما با این آداب چقدر آشنایی دارید؟ آیا میدانید چطور باید مهمان خوبی بود؟
میزبان را غافلگیر نکنید
مریم میگوید: دیدارهای نوروزی را دوست دارم، اما گاهی این دیدارها به جای لذتبخش بودن، مایه دردسر و زحمت میشوند مثلا، به هنگام حضور یک مهمان در خانه، مهمانی دیگر از راه میرسد
فضای کوچک خانه از یکسو و سختیهای پذیرایی از سوی دیگر، باعث میشود در آن لحظات میزبانی، به جای احساس خوشحالی از دیدار اقوام و گپ و گفتوگو با آنها، مدام احساس دلشوره و نگرانی داشته باشم.
مهمانی رفتن و حضورهای سرزده و غافلگیرانه در منزل دوستان و آشنایان، برای اعضای صمیمی و نزدیک خانواده که هیچ گونه رودربایستی با هم ندارند، اگر چه شاید مناسب است، اما درباره اقوام و دوستانی که سالی یک بار تجدید دیدار میکنند، چندان شایسته و مساعد نیست.
چه بسا ممکن است میزبان به جای خوشحالی، احساس معذب بودن و ناراحتی کند. شاید شما اهل غافلگیری باشید، اما گاه لازم است از نگاه دیگران هم، به این رفتار مورد پسند شخصی خود توجه کنید تا دریابید آیا میزبان همچون شما، چنین مهمانیهای سرزده را هیجانانگیز معنا میکند یا خیر.
برای آن که یک مهمان مبادی آداب به حساب آیید، بهتر است پیش از آن که به قصد مهمانی از منزل خارج شوید، با میزبان تماس بگیرید و زمان مقتضی حضورتان را با ایشان هماهنگ شوید.
شاید مهمانان زیادی در منزل میزبان حضور داشته باشند که اضافه شدن مهمانان دیگر به آن جمع، ایشان را به زحمت زیادی بیندازد.
سر وقت بروید؛ نه زود نه دیر!
سارا میگوید: کاش مهمانان نوروزی با اهمیت دادن به زمانی که برای حضور خود در منزل میزبان مقرر کردهاند، به وقت و زمان دیگران هم احترام و ارزش قائل شوند.
آیا به راستی این از آداب مهمانی رفتن است که زمان مشخصی را برای حضور در منزل شخصی مشخص کنید اما به وقت در آنجا حاضر نشوید که هیچ، بعد از حضور هم، هزار بهانه برای تاخیر آمدن بیاورید که هیچ یک از آنها، نه تنها مورد پذیرش هیچ عقل سلیمی نخواهد بود.
بلکه توهین به فهم و شعور میزبان هم هست، من از این عادت اشتباه مهمانان نوروزی، بسیار آزرده خاطر میشوم، کاش احترام به زمان و وقت و برنامه دیگران را بیش از این ارج نهیم.
ایام نوروز، روزهای خاصی از سال است که هر کس برای خود برنامه و هدفی دارد، اما برخی از ما، نسبت به این امر توجه اندکی داریم و به صرف اتکا به این باور که «تعطیلات است و همه فراغت زمان دارند».
بیبرنامگی را پیشه این روزهای خاص همگان تصور میکنیم و انتظار داریم دیگران همچون خود ما، باید از رعایت اصول مشخص و برنامهریزی شدهای که در طول سال، همگی به گونهای خود را نسبت به آن مقید کردهایم، منصرف شوند.
این در حالی است که عدهای نهتنها برخلاف این عقیده اندیشه میکنند، بلکه حتی بسیار تمایلدارند در این ایام خاص، بیش از دیگر روزهای سال، مقرراتی عمل کنند و از لحظه به لحظه آن نهایت استفاده و لذت را ببرند.
پس برازنده یک مهمان مبادی آداب است که در زمان مشخص شده به منزل میزبان برود و کمترین تاخیر را داشته باشد.
بهتر است تاخیرهای احتمالی را لحاظ کنید و بعد از آن، برای ساعت مشخصی با میزبان هماهنگ شوید.
یادتان باشد در روزهای شلوغ عید، هر خانوادهای برای خودش برنامهریزی فشردهای دارد، زود رفتن یا دیر رفتن شما ممکن است برنامه یک جمع را مختل کند، پس لطفا مراقب این مهم باشید.
گپ آزاد، بحث ممنوع!
علی میگوید: سالی یک بار، آن هم در دید و بازدیدهای نوروزی دور هم جمع میشویم تا گل بگوییم و گل بشنویم اما برخی از مهمانان، جو صمیمانه گفتوگو را متشنج میکنند و بحثهای نامربوط و گاه چنان جنجالی به راه میاندازند که در نهایت هم، همگی مجلس را با دلخوری و ناراحتی ترک میکنیم. ن
میدانم چرا عدهای ملاحظهکار نیستند و نمیخواهند متوجه شوند که شیرینی این گفتمانها به همان تفاوت آنهاست، اگر قادر به شنیدن بحثهای مخالف عقاید خود نیستند، در گپ و گفتوگوها شرکت نکنند یا اجازه بدهند حلاوت دید و بازدیدهای نوروزی به روال عادی و معمول خود، بدون هیچ گفتوگوی نامربوطی انجام شود.
در دور هم نشستنهای نوروزی، احتمال این که بحثهای متنوعی پیش بیاید، زیاد است؛ از شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گرفته تا مسائل شخصی و خانوادگی، معمولا راجع به هر آنچه به مزاج دل جمع خوش آید شروع به گفتوگو میکنیم.
اما گاه در همین بحثهای دوستانه و شیرین است که برخی دچار مبالغه میشوند و با انحراف از مسیر اصلی گفتوگو، مصاحبت عادی و معمول را به اصرار، در جهت تحمیل عقاید شخصی سوق میدهند و حتی این انتظار را دارند که حاضران آن محفل، به پذیرش ادعاهای آنها اعتراف کرده و حق را به آنها نیز بدهند و وای از لحظهای که این اتفاق رخ ندهد!
اندک ندیده و نشنیدهایم که از همین گفتمانهای عادی که در نشستهای دیدارهای نوروزی انجام میشود، چه مشاجرات و اختلافات خانوادگی و خویشاوندی به پا شده است که گاه رنگ و لعاب کینه شتری به خود گرفته و تا سالیان سال هم ادامه یافته است.
به همین دلیل میتوان اذعان نمود گزیده سخن گفتن و سکوت کردن به وقت مقتضی از آداب مهمانی رفتن در ایام نوروز است.
بهتر است فراموشمان نشود که ما برای دقایقی مهمان منزلی هستیم و این مجلس مهمانی، جای بحث و جدل نیست و نباید هم، این نشستهای صمیمانه را به میدان جنگ تبدیل کرد.
از فرصتهای دید و بازدیدهای نوروزی، برای تازه کردن دیدارها و لذت بردن از مصاحبت با همدیگر استفاده کنید و هرگز خود و اطرافیانتان را با بحثهای بیهوده بیپایان خسته نکنید، بسنده کردن به یک گپ خودمانی، نهایت ادب در این لحظات است.
غم و غصهها را یدک نکشید
سینا معترض به برخی از مهمانیهای نوروزی است، او میگوید: هر وقت خاله جان به منزل ما میآید، کوه غمش زودتر از خودش، قدم به خانه ما میگذارد، بارها خواسته ام به او بگویم: «همه ما در زندگی مشکلاتی داریم.
اما هیچ کس مثل شما از مشکلات زندگیاش گله و شکایت نمیکند.» انگاری خاله جان عادت کرده است هر سال بزم شادمانه نوروزیمان را با گریههای بیامانش، تلخ و سیاه کند.
با رفتن او همیشه بار غمی به دلم مینشیند که گاه تا آخرین روز تعطیلات آن را به همراه خودم یدک میکشم.
گاه بار غم زندگی روی دوش برخی افراد، آنچنان سنگینی دارد که مفری از آن، برای صاحبش نمیتوان متصور شد.
مصائب زندگی چه بخواهیم و چه نخواهیم همراه ما خواهند بود، اما این دلیل نمیشود از شدت ناراحتی، دیگران را به وقت و مکانی که شایسته نیست در غم خود شریک بدانیم و باب سخن از سفره تلخ دلمان باز کنیم.
بیتردید نوروز، وقت بزم و شادی است و دید و بازدیدهای نوروزی هم قرار است فرصتی باشند برای شاد بودن و فراموش کردن گرفتاریها و مشکلات.
پس به طاعت از این رسم قشنگ، هنگام مهمانی رفتن غم و غصههایتان را در خانه جا بگذارید و به یقین بپذیرید این مهمانیها جای خوبی برای طرح مسائل و مشکلات نیست چه بسا دیگران هم مثل شما مشکلات خاص خودشان را دارند، اما حال را غنیمت دانستهاند و به شادی این لحظات قناعت کردهاند.
به معنای واقعی مهمان باشید
شهلا میگوید: وقتی بازار دید و بازدیدهای نوروزی داغ میشود، انگاری همه فراموشمان میشود که تعطیلات نوروزی است، تعطیلی زندگی که نیست.
در این ایام خاص، تنظیم خواب و خوراک و زمان استراحت من و خانوادهام به هم میریزد، شاید باورتان نشود گاه تا ساعت 12 شب پذیرای مهمانها هستم، اگر چه جالبتر آن است که بدانید چند باری در این وقت شب، مهمانی در خانهام را نیز زده است.
تنها به این دلیل که راه دور است و الان از منزل فلان فامیل آمده بودیم چون شما هم به آنها نزدیک بودید، صلاح بر آن دیدیم اینجا هم سری بزنیم! اگرچه دیروقت است، اما به محبت بسیارتان ما را ببخشید!
برخی از ما گاه دید و بازدیدهای نوروزی را به صرف رفع تکلیف انجام میدهیم، گویی فقط قصد اجرای آدابی را داریم که بر دوشمان سنگینی میکند و به همین دلیل نیز در تلاشیم تا هر چه سریعتر و به هر طریق ممکن، رفع مسئولیت کرده و به روال عادی زندگی شخصی خویش بازگردیم
و بیگمان در این شرایط است که چشم بر آداب مهمانی میبندیم و وقت مناسب مهمانی رفتن که از مهمترین آداب است، از یاد میبریم و به خود اجازه میدهیم در هر خانهای را که هر زمان مساعد احوال ماست، بکوبیم.
برخی از ما رفت و آمد در منزل دیگران را به هر سبک شایسته و ناشایستی برای خود مجاز میدانند، اما برای دیگران بیشخصیتی و بینزاکتی!
آیا به راستی شما در مسند یک میزبان، با دل خوش و رویی گشاده پذیرای مهمانی خواهید بود که مراعات احوال شما را نمیکند و به هر زمان دلخواه، وقت و بیوقت، باب مهمانی میگشاید؟
قطعا مزاحم بودن و مراحم بودن از جمله عباراتی است که در چنین شرایطی، معنای حقیقیشان واضح و روشن میشود، پس شایسته است در این ایام خاص هر آنچه که بر خود میپسندیم بر دیگران هم بپسندیم.
پس از آداب مهمان خوب این است که به وقت مناسب از دیگران دیداری داشته باشد و به زمان مناسب نیز ترک مجلس کند.
معمولا صبح علیالطلوع، حوالی ظهر تا ساعت 4 بعدازظهر و از ساعت 9 شب به بعد زمان مناسبی برای دید و بازدیدهای نوروزی نیست.
حواستان به بچهها باشد
زهرا معتقد است در ایام نوروز و مهمانیهای نوروزی، مادرها باید بیش از پیش، ششدانگ حواسشان را به فرزندانشان جلب کنند.
او از این که برخی از مادرها مراعات احوال میزبان را نمیکنند و اجازه میدهند کودک دلبند عزیزتر از جانشان، دیوار راست منزل میزبان را بالا برود ، دست به ظروف و کریستالهای روی میز بزند.
دستان کثیف خود را به روی مبلمان و فرش تازه تمیز شده بکشد یا از سرکنجکاوی اتاق به اتاق خانه میزبان را گز کند و... گله و شکایت دارد، او میگوید: من هم دو فرزند دارم، ولی هرگز اجازه انجام چنین کارهایی را به آنها ندادهام ...
معمولا میزبان هنگام مشاهده شیطنتهای مهمان کوچولوی نوروزیاش، دندان روی جگر میگذارد و با بیان جملاتی چون «اشکالی ندارد، بچه است»، «همه ما بچه بزرگ کردیم، حال و هوای بچهها را میشناسیم».
«عید برای بچههاست» سعی میکنند ساعات حضور این کودک و خانوادهاش را با خوشحالی و بدون ناراحتی تاب بیاورند، اما به حقیقت هیچ میزبانی از ته دل، حاضر نیست پذیرای خانوادههایی از خویشاوندان و دوستان باشد که بچههای بازیگوش و کنجکاوی دارند.
حال چه برسد که بدانند مادر و پدر این کودک، بسیار اهمال کارند و نسبت به رفتارهای نامطلوب و ناخوشایند فرزندشان بیتفاوت هستند.
برای اجتناب از ناراحتی خود و میزبان، شایسته است پیش از رفتن به مهمانی با فرزندانتان صحبت و توجیهشان کنید که مهمانی یعنی چه؟
بهتر است کودکانتان را مجاب به این مهم کنید که در منزل میزبان نباید مانند خانه خودتان رفتار کند و بیتوجه به ملاحظات صاحبخانه باشد بلکه باید به قواعد و قوانینی که مخصوص آن خانه است احترام بگذارد و مهمان مودب و بانزاکتی باشد. حواستان باشد مدت حضور در منزل میزبان را طولانی نکنید
چهبسا کودکان از دید و بازدیدهای طولانی و خستهکننده بیزارند. بپذیرید برای کودکان بسیار سخت است که پا به پای شما به مبل تکیه دهند و جنب و جوشی نداشته باشند، بهتر است چیزی از کودک نخواهید که در توانش نیست.
علیرغم تمامی هشدارها اگر احیانا، حرفهایتان اثری نداشت و کودک شروع به شیطنت و به هم ریختن منزل میزبان کرد، بیخیال نباشید، با جدیت او را از انجام کارهای نامطلوب منع کنید و در صورت تکرار، سریعا مهمانی را ترک کنید.
وقتی مهمان تجملگرا سربه زیر نمیشود
سهیلا میگوید: برخی از مهمانان نوروزی، فارغ از بهجا آوردن سنت صله رحم، اهداف دیگری برای معاشرتهای نوروزی دارند، مثلا برخی از مهمانان از بدو ورود به خانه، چشم میگردانند تا ببینند میزبان برای نوروز امسال چه تغییر دکوراسیونی داده است؟
کدام یک از اسباب خانه را تعویض کرده یا چه چیز جدیدی را اضافه کرده است. گاه از نگاههای کنجکاو و سرگردان مهمانان نوروزی خسته میشوم.
اگرچه گاهی هم رنگ پریدگی و چهره برافروختهشان را نظاره گر میشوم که گواه از تنگ نظری و حسادتی است که بر دلشان آتش افکنده ...
بسیاری از ما ایرانیها بنابر همان رسم دیرینه خانهتکانی، تلاش میکنیم برخی از کالاهای کهنه و به درد نخور منزل خود را دور بیندازیم یا اسباب و کالاهایی به روز و مدرن را جایگزین آنها کنیم.
حال برای برخی از این خانوادهها، این رسم خوشایند چیزی جز تهیه ملزومات ضروری زندگی معنا میشود، عدهای از ما به اشتباه عادت کردهایم هر ساله، با ایجاد تغییرات شگرف، پذیرای مهمانان نوروزی خود باشیم
و جالبتر آن که در منزل دیگران هم به دنبال چنین تغییرات شگفتانگیزی هستیم و بواسطه همین خصلت است که از بدو ورود به منزل دوستان و خویشاوندان، چشم از سر و زندگی دیگران بر نمیداریم.
ممکن است به محض عدم حضور میزبان در کنارمان که به هوای تهیه اسباب پذیرایی، اتاق را ترک کرده است، ذرهبین به چشم شویم و به رصد خانه میزبان بپردازیم، اگر چه گاهی اوقات نیز ممکن است علنا چشم در چشم میزبان، به ارضای حس کنجکاویمان بپردازیم و حتی جویای چگونگی انجام تغییرات از زبان خود میزبان شویم.
اگرچه گاهی نیز متاسفانه جسارت را به حد اعلی میرسانیم و کسانی را که مانند ما نوروز را بهانه تجملگراییشان نکردهاند و تغییر و تحولی اساسی در زندگیشان ندادهاند به سخره میگیریم!
حال، قضاوت راجع به این پدیده تازه باب شده را به خود شما محول میکنیم، آیا به راستی فلسفه دید و بازدیدهای نوروزی، به رخ کشیدن سبک زندگی خود به دیگران یا مضحکه و تمسخر کردن سبک زندگی دیگران است؟
از سوی دیگر، شایسته است کنجکاوی خود را مهار کرده و ترک این عادت کنید که درباره قیمت خانه، میوه و شیرینی و چیزهایی دیگر که شاید از نظر میزبان، پرسش آن چندان مناسب نیست، بیش از حد سوال نکنید.
به میز پذیرایی شبیخون نزنید
شبنم میگوید: من فرد بسیار مهماننوازی هستم که دوست دارم به نحو احسن از مهمانانم پذیرایی کنم، به قدر توان انواع میوه و شیرینی و آجیل فراهم میکنم.
اما گاه در همان نخستین روزهای میزبانی، مجبور میشوم برای تهیه دوباره مایحتاج پذیرایی راهی بازار شوم.
برخی از مهمانان مراعات احوال میزبان را نمیکنند و از همان لحظه ورود تا به لحظه خداحافظی، نه تنها بشقاب پذیراییشان را خالی میکنند بلکه سراغ میز پذیرایی میروند و مجددا خود را دعوت به میل کردن خوردنیها و خوراکیها میکنند ...
انگاری برخی از مهمانان نوروزی از مدتها پیش از شروع نوروز و مهمانیهای نوروزی سنگ به دلشان بستهاند، تحمل گرسنگی کردهاند تنها به این امید که قرار است در نوروز دلی از شیرینی و میوه سیر کنند.
آن هم نه کم، بلکه چیزی فراتر از کفایت؛ و با شروع مهمانیهاست که سراز پا نمیشناسند و با قدم گذاشتن به هر جایی تا آخرین سر حد ممکن از هر آنچه که پذیرایی میشوند میل میکنند، نه یک بار بلکه صد بار.
بیتردید این رفتار از آداب مهمان متشخص و با فرهنگ نیست، شایسته است مهمان بر یک یا چند رقم از اقلام پذیرایی بسنده کند و گاه حتی در صورت لزوم، با یکی از اطرافیان نزدیک خویش، میوه یا شیرینی خود را شریک شود.
چه بسا باقی گذاشتن مقداری از میوه یا شیرینی در بشقاب، نه تنها اسراف است بلکه از آداب مراعات احوال میزبان هم به دور است.
وقتی میزبان سالخورده است
سمیه خانم بانوی 76 سالهای است که میگوید: چون بزرگتر فامیل هستم، همه دوستان و آشنایان بعد از تحویل سال به منزل ما میآیند، اما من چون نمیتوانم بخوبی از آنها پذیرایی کنم.
احساس ناراحتی میکنم، دیگر نه دستی برایم مانده است نه پایی، جوانترها هم مراعات احوالم را نمیکنند، از همین حالا به این فکر هستم نوروز امسال چگونه از مهمانانم پذیرایی کنم.
رفتن به دیدار بزرگترهای فامیل، از جمله سنتهای پسندیده و قابل ارزشمند نوروز است. اگرچه برخی از سالمندان میتوانند از عهده انجام پذیرایی از مهمانان برآیند، اما با این وجود لازم است جوانترها هم به یاری آنها بشتابند و بخشی از مسئولیت پذیرایی را برعهده بگیرند.
بیتردید کاهش توان و قدرت آنها باعث میشود آنطور که خود، شایسته و بایسته میدانند نتوانند از مهمانانشان پذیرایی کنند و از این بابت، احساس رنج و ناراحتی کنند یا با به زحمت انداختن بسیار خود برای انجام هر چه بهتر پذیرایی، متحمل درد و آسیبهای جسمانی شوند.
پس بهتر است در این مهمانیهای نوروزی حواسمان بیش از پیش متوجه عزیزان سالخورده باشد.
گزیده سخن گویید
سیما میگوید: ارتباط با برخی از اقوام را نمیپسندم، حتی حضور سالانه آن در منزل من،همیشه خالی از مشکل نبوده است.
هر سال نوروز، به دلیل دخالتها و کلام نسنجیده برخی از دوستان، میان من و همسرم شکرآب میشود و تا مدتها بعد از شروع سال جدید هم، زندگیمان رنگ بهسامانی به خود نمیگیرد.
کاش در این دیدارهای نوروزی، مهمانان مراقب کلام و رفتارهایشان بودند. از آداب یک مهمان شایسته این است که هنگام حضور در منزلی، چشم و گوش بر بسیاری از دیدهها و شنیدهها، اگرچه شاید چندان مساعد و مناسب احوالش نیست یا گاه حتی توهینی نیز از جانب میزبان به حساب میآید،
ببندد و بیحرف و حدیث لحظات و ساعاتی را با تکیه بر گذشت و فداکاری بسیار در کنار میزبان سپری کند. کنجکاوی بسیار در زندگی دیگران، خبرچینی کردن، بهانهگیری و انتقادهای ناموجه، نگاههای پر از حرف، افشای رازهای سالهای دور و... مهمان را نهتنها عزیز نمیکند بلکه از ارزش و قرب حضور آن در محفل میکاهد.
البته اندک نیستند افرادی که به خاطر احساس استیصال و ناراحتی از اطرافیان و برای جبران عقدههای درونشان، برای حضور در مهمانیهای نوروزی لحظهشماری میکنند تا با کلامی چون زهر، رفع کمبود کنند یا انتقام بگیرند.
به همین دلیل توصیه میکنیم پیش از شروع دیدارهای نوروزی، قلبهایتان را از کینهها پاک کنید و روح و روانتان را از کلامها و رفتارهای ناشایست و نامطلوب دیگران که باعث تکدر خاطرتان یا بروز آسیبهایی در زندگیتان شده است، پاک کنید و با دلی پر از صفا، صمیمیت ، محبت و عشق به دیدار دوستان و آشنایان بروید.
بدون وای فای و موبایل به مهمانی بروید
بهرام میگوید: کاش مهمانان نوروزی متوجه این مطلب میشدند که هدف اصلی از دیدارهای نوروزی چیزی جز ملاقات یکدیگر و ایجاد صمیمیت نیست.
از این که هر کس مشغول گوشی خودش است و در تنهایی و خلوت خود به سر میبرد، احساس یاس و ناراحتی میکنم، گویی حضورشان در این دیدار چیزی جز رفع تکلیف نیست و میزبان هم پشیزی برایشان ارزش ندارد.
یک مهمانی عیدانه، بیشتر از یکی دوساعت زمان نمیبرد، پس شایسته است دندان روی جگر بگذارید و برای لحظاتی کوتاهی هم شده، موبایلتان را فراموش کنید، هدفن از گوش بردارید.
، اینترنت و شبکههای اجتماعیتان را خاموش کنید، پیامک بازی و صحبت با دوستان مجازی را به ساعاتی بعد موکول کنید، چشم از تماشای سریال مورد علاقه نوروزیتان بردارید، خلاصه آن که از جمع غافل نشوید.
امان از مهمانانی که کنگر میخورند و لنگر میاندازند
سارا میگوید: عید را دوست ندارم، بعد از کلی زحمت خانهتکانی، هنوز خستگی از تن به در نکرده، مجبورم از مهمانانی پذیرایی کنم که از راه دور مهمان خانهام میشوند و تا آخر تعطیلات هم در خانهمان لنگر میاندازند.
اصلا نوروز برای من معنایی ندارد، مدام در حال پذیرایی، جمع وجور کردن خانه و آشپزی کردن هستم، سالهاست که آرزو دارم نوروز برای من هم معنای استراحت و تفریح داشته باشد.
یکی از مشکلات عید نوروز مهمانداری است، البته مقصودم دید و بازدیدهای چند ساعته نوروزی نیست، بلکه منظور دیدنهایی است که چند روزی طول میکشد، اما بازدیدی هم ندارد!
تعطیلات نوروز فرصت مغتنمی است برای دیدار از اقوام و آشنایانی که در شهرستان زندگی میکنند، به همین دلیل برخی از خانوادهها، بنابر یک عادت قدیمی عزم سفر میکنند و برای یک مهمانی چند روزه، خود و خانوادهشان را به منزل یکی از بستگان نزدیک دعوت میکنند.
البته اگر چه مهمان برکت خانه و حبیب خداست، اما مدت عزیزی آن بیش از سه تا پنج روز نیست ، به دیگر سخن «مهمان اگرچه عزیز است ولیکن همچون نفس، خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود.» مشغولیت دائم خانم خانه میزبان، کمبود فضای زندگی، رعایت نشدن حریمهای خصوصی، تفاوت
خلق و خو، تفاوت عادت، مسائل مالی و بههمریختن برنامههای خانواده از جمله مصائبی است که معمولا پذیرایی از مهمانان خوانده یا ناخوانده برای میزبان رقم میزند.
مهمانانی که ناگزیرند در این ایام خاص سال، برای مدتی در زندگی خصوصی دیگران حضور داشته باشند، لازم است به نکات زیر توجه ویژهای داشته باشند:
ـ پیش از سفر، از شرایط و میزان آمادگی میزبان اطمینان حاصل کنید.
ـ مدت سفر خود را طوری تنظیم کنید که میزبان هم فرصت لذت بردن از تعطیلات و استراحت داشته باشد.
ـ مراقب شیطنتها و ریختوپاشهای کودکان خود باشید.
ـ از مرکب مهمان بودن پیاده شوید و همچون صاحبخانه، تقبل مسئولیت کنید و انجام بخشی از کارها را بهعهده بگیرید.
ـ گاهی میزبان را دعوت به ناهار یا شام کنید، بهاین ترتیب هم در خرج کردن شریک شدهاید و هم فرصت استراحت در اختیار بانوی خانه قرار دادهاید.
ـ حتیالمقدور تلاش کنید خود را با شرایط میزبان هماهنگ کنید، نه برعکس.
ـ زحمات میزبان را با هدیهای جبران کنید و در صورت امکان نیز برای سال بعد از میزبان دعوت کنید تا مهمان خانه شما باشند.
نسرین صفری / مشاور خانواده
ضمیمه چاردیواری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
مهمان اگرچه عزیز است ولیكن همچون نفس، خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود