به گزارش جام جم آنلاین،اولین واکنش اغلب زوجها در مواجهه با چنین وضعیتی قهر است که گاهی خیلی کوتاه است و با معذرت خواهی غائله ختم به خیر میشود.
اما بعضی وقتها دو طرف به هیچ صراطی مستقیم نیستند و برای روکمکنی از طرف مقابل؛ قهرشان طولانی میشود و تا به خودشان بیایند میبینند روزها و هفتهها و حتی ماهها گذشته اما هنوز با هم قهر هستند و آشتی نکردهاند.
غافل از اینکه این قهر ساده مثل خوره به جان سلامت روح و جسمشان میافتد. نوروز، مسافرت در این ایام و گشت و گذار بهترین زمان برای پایاندادن به دوران قهر است و بهتر است با تحویل سال کدورتها را دور ریخت و آشتی کرد.
زن جوان با اینکه شوهرش را دوست دارد، اما از قهرهای طولانی و مداوم او خسته شده است. از زمان عقد مدام در حال قهر و آشتی بودهاند و حالا هم که زیر یک سقف هستند، باز همین داستان را دارند.
سهیلا میگوید: دلم از همه گرفته و از زندگی خستهام. مشکل بزرگی در زندگی دارم و نمیدانم چه کاری درست است و چه کاری غلط. مشکل شوهرم است.
مرد زندگیام همیشه در حال قهر کردن است. انگار دوستم ندارد. آخر کدام مردی است که زنش را دوست داشته باشد و او را اذیت کند؟ امروز که اینجا هستم، 37 روز از قهر ما میگذرد و هنوز هم آشتی نکرده است.
هربار که با مشکلی در زندگی مواجه میشوم، آن را با مادرم درمیان میگذارم، اما اینبار چیزی نگفتم و پیش شما آمدم تا کمکم کنید. ما شش سال است که ازدواج کردهایم و دو بچه داریم.
بعد از عروسی با مشکلات مختلفی در زندگی مواجه شدم، با این وجود سعی کردم زن خوبی برای همسرم باشم و هر کاری برای راضی نگه داشتن او انجام دادم. اما او به قدری پرتوقع است که هیچکدام از کارهایم به چشمش نمیآید.
طوری برخورد میکند که انگار من مستخدم خانه هستم و وظیفهام آشپزی و پختن و شستن است. چون دوستشش دارم پرتوقعیاش را تحمل میکنم، اما هیچکدام از رفتارهایش به اندازه قهرهای طولانیاش آزارم نمیدهد.
در اختلافاتی که با هم داریم، هیچوقت خودش را مقصر نمیداند. در بیشتر دعواهایی که داریم، به جرات میگویم که او مقصر است، اما از نظر او من همیشه مقصرم.
الان بیشتر از یک ماه است که با من به خاطر اینکه گفتهام نمیخواهم با خانوادهات به مسافرت برویم و دلم میخواهد خودمان تنها مسافرت کنیم، قهر کرده و حرف نمیزند.
این خواسته زیادی است؟ شما بگویید حرف بدی زدهام؟ حق ندارم یکبار بدون خانواده شوهرم مسافرت بروم؟ او خوب فهمیده که وقتی قهر میکند و حرف نمیزند، چقدر اذیت میشوم.
من با قهر کردن خیلی مشکل دارم و وقتی شوهرم قهر میکند، حال و حوصله هیچ کاری ندارم و حتی نمیتوانم غذا بخورم.
حوصله بچهها را هم ندارم. احساس بدی به من دست میدهد و حس میکنم تنها شدهام. بارها به شوهرم گفتهام که بعد از دعوا قهر نکن و بیا با هم حرف بزنیم.
اما او هیچ اهمیتی به حرفهایم نمیدهد و هفتهها سکوت میکند. او به شدت مردسالار و حرف حرف خودش است.
نگرانم که اگر قهرما طولانی شود، کار به جاهای باریک و طلاق بکشد. چون حرف طلاق را زده است. حالا میترسم که حرفش را عملی کند.
در این مدت طوری برخورد کرده که انگار در خانه وجود ندارم و نیستم. یعنی قرار است تا آخر قهر باشد و با من حرف نزند؟
لیلا حسین زاده
ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد