2ـ کارکرد اصلی و اولیه حضور مجری یکی از استراتژیهای تلویزیون برای القای مفهوم تداوم پخش برنامهها به مخاطب است، ولی مرور تاریخ تلویزیونهای عمومی در سه دوره تاریخی انحصار، رقابت و تکثر، نهتنها جایگاه و کارکرد بخش کنداکتورنویسی را تبیین میکند، بلکه نکات قابل تاملی نیز در مورد حضور مجریان به عنوان رابط اصلی بین (کنداکتور) تلویزیون و مخاطبان در دورههای انحصار و رقابت مشخص میکند.
3ـ در دوران انحصار تلویزیون عمومی به عنوان پدرسالار نقش مهم و موثر مسئولیت اجتماعی داشت و رسالت آن در سه حوزه آموزش، سرگرمی و اطلاعرسانی تعریف میشد. نخبگان در تلویزیون جمع میشدند و با نگاه بالا به پایین هدایت افکار عمومی را به عهده داشتند.
4ـ در دوران رقابت، همزمان با ازدیاد شبکههای تلویزیونی و همچنین معرفی ماهواره و تلویزیونهای کابلی و متاثر از تغییرات و تحولات اجتماعی، نگاه از بالای اقلیت عاقل به اکثریت نادان در تلویزیونهای عمومی تعدیل شد و نگاه مخاطب محور هویت یافت. مدیران رسانههای عمومی در فضای رقابتی شدید با رسانههای رقیب و استقبال مردم از آن شبکهها، اهمیت آیینه بودن رسانه و بازتاب زندگی عادی و روزانه مردم را درک کردند و برای بقا در فضای رقابتی شدید به بازتعریف و بازنگری در ماموریت تلویزیون عمومی پرداختند.
5ـ چهار ویژگی خاص تلویزیون (موج رسانهای، شخصی سازی، زندهنمایی و برند) که به عنوان منشوری برای تعامل مخاطب و تلویزیون هستند، پیوندی عمیق با کارکرد مجری و کنداکتور در دوران انحصار و رقابت تلویزیون دارند. به عنوان مثال موج رسانهای یعنی چینش کنداکتورهای عمودی و افقی و تاکید بر پخش منظم و سر ساعت برنامهها برای جذب مخاطب. شخصی سازی و زندهنمایی بر وجه تفاوت تلویزیون و سینما تاکید دارد، تجربه فیلم دیدن در سینما یعنی رفتن به محیطی خارج از خانه و دیدن تصاویر در سالنی تاریک به همراه افراد غریبهای که نمیشناسیم. ولی تجربه دیدن برنامه تلویزیونی، یعنی نفوذ مجری تلویزیون به خانه شخصی و خصوصی مخاطب که همانند عضوی از اعضای خانواده سر سفره غذا یا در اتاق نشمین شما را مورد خطاب قرار میدهد. برند شبکه تلویزیونی نیز تبلور اصلی اش در مجریان شبکه و لوگوی شبکه است.
6ـ در دوران انحصار به دلیل تنوع برنامههایی که تلویزیون عمومی درحوزههای مختلف آموزشی، اطلاعرسانی و سرگرمی داشت، مجری نقش مهم و کلیدی در تفکیک بخشهای مختلف برنامهها و تغییر موضوع داشت. حضور مجری در صفحه تلویزیون یعنی فاصلهگذاری و آماده کردن ذهن مخاطب برای دیدن برنامهای دیگر که ارتباط ارگانیک با برنامه قبلی ندارد. البته ظهور مجری در تصویر، هنگام ایجاد مشکل فنی در پخش برنامه برای عذرخواهی و دعوت به صبوری مخاطبان، طبیعی بود.
در این دوره (دوره انحصار) و متاثر از نگاه بالا به پایین تلویزیون به جامعه، مجریان عموما از طبقه متوسط به بالا یا مرفه انتخاب میشدند. ظاهری آراسته و لباسهای مرتب، گفتار متکلفانه و متشخصانه داشتند و متون از پیش تعیینشده را اجرا میکردند. مجری معرف شبکه بود و زندگی خصوصیاش نیز متاثر از این فضا بود، لذا میبایست مراقبت میکرد. لغزشهای اخلاقی یا کارهای نامتعارف مجری در زندگی شخصی یعنی صدمهدیدن برند شبکه تلویزیونی که پذیرفتنی نبود.
مجریان تلویزیون یعنی افراد متشخص جامعه که مردم در زندگی عادی کمتر میدیدند و در واقع ستاره بودند.
7ـ در دوران رقابت و افزایش شبکهها، استراتژی تلویزیون، افزایش حداکثری مخاطب بود. ریتم و تنوع برنامهها افزایش یافت و تکنیک صدای مجری یا نریشن برای دعوت مخاطب به دیدن برنامه عموما جایگزین مجری شد. حضور هدفمند و محدود مجری تلویزیونی بیشتر در برنامههای زنده و در راستای برندسازی و شخصیسازی تلویزیون بود. اتفاق مهم و ویژه در این دوران، ظهور مجریانی از جنس مردم بود. مجریانی که آیینه جامعه بودند و مردم آنها را در زندگی معمولی خود دیده بودند. مجریانی که ادبیات جاری جامعه را به کار میبردند. اجازه صحبت راحتتر و همراه با شوخی و خنده بدون متن از پیش نوشته شده را با مردم جامعه داشتند. تلویزیون در این دوران آیینه جامعه بود.
محمد حسامپور
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: