امروز روز معلم است، روزی که باید صدای معلمان را شنید

معیشت، شاه بیت درد دل معلمان

این بار ریش و قیچی را سپردیم به خود معلمان، برای این که بی‌هیچ نگرانی قلم به دست بگیرند و از خودشان بنویسند. از این که چه می‌خواهند و چه مشکلاتی کنج ذهن‌شان را قلقلک می‌دهد. چند نفری با شنیدن سوژه ما درلاک دفاعی فرو رفتند و گمان بردند اگر معلم در روز معلم حرف دلش را بنویسد و بگوید از چه چیزهایی دلگیر است به خودش بد می‌کند. با این حال شش نفر قبول کردند قلم به دست بگیرند و بنویسند و دستنوشته‌هایشان را با فکس، ایمیل یا تلگرام به دست ما برسانند. هرآنچه می‌خوانید دلنوشته معلمانی است که باور دارند حرف زدن حق مسلم آنها است.
کد خبر: ۹۰۰۲۹۲
معیشت، شاه بیت درد دل معلمان

محمد نادری‌/‌ دبیر شیمی شهرستان دهگلان

اگر خطاب به جمعی از معلمان این سوال را مطرح کنید که مهم‌ترین دغدغه‌های شما چیست بزودی متوجه می‌شوید آنها در مواجهه با این سوال، با لبخندی تلخ و حاکی از سرخوردگی، از جواب دادن طفره می‌روند. در واقع آنها می‌دانند جواب این سوال آن‌قدر بدیهی است که گفتنش فقط تکرار مکررات است و کوبیدن به درهایی با لولاهای زنگ زده! اگر بخواهید یکی از آن جمع (معلمان) را وادار به پاسخ دادن کنید، در خواهید یافت سال‌ها اعتراض به وضع معیشت، وجود نابرابری در حقوق و مزایا و کم‌توجهی به منزلت اجتماعی و مشکلات ساختاری، بجز تحمیل هزینه‌های بیشتر به این قشر چیز دیگری عایدشان نکرده است.

بنابراین اگر اکنون به فکر یافتن چاره‌ای برای برگرداندن روحیه تلاش و امید به معلمان نباشیم، شاید در آینده‌ای نزدیک دیگر رمقی برای پاسخ دادن نداشته باشند و آن گاه با این سوال روبه‌رو باشیم که چرا معلمان مایل به بیان دغدغه‌های خود نیستند؟!

در علم مدیریت، این اتفاق را چنین تفسیر می‌کنند؛ وقتی کارکنان یک سازمان به این نتیجه برسند که نظرات و خواسته‌های آنها تاثیری در رویکرد و سیاست‌های سازمان ندارد و حل مشکلات آن خارج از توان آنهاست، دچار بی‌تفاوتی سازمانی می‌شوند که در نتیجه این حالت، کارکنان با این که در ظاهر درخدمت سازمان خود هستند، اما در واقع با سازمان خود دچار چیزی شبیه طلاق عاطفی می‌شوند و اشتیاقی برای مشارکت فعالانه در برنامه‌های سازمان نخواهند داشت و ادامه چنین وضعی در یک دور باطل، به تضعیف عملکرد فرد و سازمان منجر می‌شود.

اجازه بدهید کلی‌گویی را تمام کنم و به سراغ تعدادی از جزئیات بروم. در آموزش و پرورش ما ممکن است مدرک دکتری داشته باشید، ولی حقوق تان کمتر از یک همکار فوق‌دیپلم باشد. فقط به این دلیل که وقتی شما مشغول تحصیل در بالاترین سطوح آکادمیک بوده‌اید او با کمترین تلاش، تعدادی گواهینامه گذراندن دوره‌های ضمن خدمت را کسب و تحویل داده است؛ دوره‌هایی که برای کسب گواهینامه آنها، کافی است چند ساعت سرکلاس بنشینید و حتی گاهی فقط نام‌نویسی کنید!

در آموزش و پرورش ما، معلم برای میل کردن یک فنجان چایی در زنگ تفریح، پول می‌پردازد. تصور کنید این اتفاق ساده چقدر می‌تواند احساس تعلق به یک سازمان را کم کند. در آموزش و پرورش ما، معلم پیش از این که حقوقش را دریافت کند بارها خبر زیر‌نویس شده آن را در رسانه‌های تصویری می‌بیند. مگر خبر مربوط به پرداخت حقوق یا معوقات، آن هم برای ساعت‌ها کار مفید و سخت، اتفاق عجیبی است که باید بارها از زیرنویس شبکه‌های خبری بگذرد؟

در یک کلام، اگر یک سازمان را فرد تصور کنیم و بخواهیم هرم نیازهای مازلو را به آن تعمیم بدهیم باید بگوییم امروز آموزش و پرورش ما در سطح نیازهای فیزیولوژیک متوقف شده، در حالی که ما از او توقع خودشکوفایی داریم و رسیدن به آن نیازمند گذر از سطوح زیرین.

زهرا زادگان حسینی‌‌/‌ مدیر مدرسه شهید مهدی همراه رشت

هر سال درآستانه هفته معلم از مقام و ‌شأن معلم می‌گوییم، اما فقط روی کاغذ. بارها گفته‌ایم و بار دگر می‌گوییم: هفته معلم مبارک! دغدغه‌های فرهنگیان کم نیست.

این قشر مطالباتی دارد که هر سال آنها را بیان می‌کند، ولی هیچ‌وقت عملیاتی نمی‌شود‌؛ دغدغه‌هایی همچون بیمه تکمیلی و درمان مناسب که باید سقف تعهداتش بالا برود، ایجاد بانک فرهنگیان، حفظ‌شان و کرامت انسانی معلمان و بازنشستگان فرهنگی، استخدام یکی از فرزندان فرهنگیان بعد از بازنشستگی آنها، تاسیس صندوق سرمایه مسکن و اعطای تسهیلات درازمدت به فرهنگیان، نظارت جدی بر عملکرد صندوق ذخیره فرهنگیان، اجرای کامل طرح رتبه‌بندی، پرداخت حق اولاد به بانوان، کمک هزینه مسکن و البته پرداخت مطالبات معوق شاغلان و بازنشستگان.

نامه هم نوشته‌اند

از این درددل‌ها که بگذریم جمعی از معلمان هم به بهانه روز معلم، نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور نوشته‌اند که نکات مورد اشاره‌شان، قابل تامل و توجه است.

آنها در این نامه توضیح داده‌اند که جامعه معلمان و خانواده‌هایشان در کنار جمعیت دوازده و نیم میلیونی دانش‌آموزان بدون احتساب خانواده‌هایشان بیش از یک چهارم جمعیت کشور را شامل می‌شود و به همین علت اگر آرامش روحی یک معلم به هم بخورد، قشر گسترده‌ای از آن متضرر خواهند شد و این استدلال، مسئولان را ملزم می‌کند در تامین نیازهای معلمان، سختکوش و جدی باشند، اما با این حال هم‌اکنون برخی مسئولان با وجود آگاهی از این دغدغه‌ها توجهی به نیازهای معلمان ندارند.

اولین مساله مطرح شده در این نامه از سوی معلمان،‌ هزینه‌های سنگین زندگی و حقوق اندک آنهاست که کفاف زندگی یک خانواده کم‌جمعیت را نیز نمی‌دهد و هیچ تناسبی با وضعیت تورم ندارد. مساله مهم دیگر تامین نبودن معلمان در دوران بازنشستگی و نگرانی‌شان از آینده مبهمی است که با شروع این دوران پیش‌رو دارند؛ چراکه حقوق‌شان کمتر خواهد شد و گذران روزگار برایشان سخت‌تر. آنها در این نامه به اجرایی نشدن طرح رتبه‌بندی معلمان نیز اعتراض کرده‌اند و به علاوه از رئیس‌جمهور خواسته‌اند که مساله کسری بودجه آموزش و پرورش را حل کند تا به این ترتیب دست این وزارتخانه برای حمایت از کارکنانش بازتر باشد.

محسن شاه‌حسینی‌/‌ معلم روستایی در ورامین

دوست دارم مطالبات جامعه فرهنگی را تیتر‌وار بنویسم تا بلکه بهتر دیده شود:

برقراری عدالت میان فرهنگیان، پرداخت هماهنگ دستمزدها، حل مشکلات معیشتی و فراهم کردن امکانات رفاهی، پرداختن به سلامت روان فرهنگیان، پرداخت وام مسکن، به روز کردن دانش معلمان، حل مشکلات مالی مدارس، تسویه به موقع و کامل پاداش پایان خدمت، تکمیل مدارس نیمه تمام، توجه به مدارس روستایی، توجه به کیفیت آموزش نه درصد قبولی، پرداخت بموقع حق‌التدریس‌ها و بالا بردن عزت و‌ شأن فرهنگیان.

ثریا مطهرنیا‌/‌ معلم مدارس بیجار

مطالبات فرهنگیان را می‌توان در دو بخش منزلت اجتماعی و معیشت تقسیم کرد. معلمان به یک بیمه تکمیلی کارآمد چشم دارند و خواهان اجرای کامل نظام رتبه‌بندی هستند. توجه به مسکن و تامین هزینه‌های رفت و آمد معلمان روستایی نیز مطالبه‌ای مهم است که اغلب نادیده گرفته می‌شود.

شغل معلمی جزو مشاغل سخت دنیاست. وقتی عنوان می‌شود یک ساعت کار آموزشی با هشت ساعت کار اداری برابری می‌کند، با این توجیه که معلمی شغل انبیاست نباید از نیازها و رفع دغدغه‌های معلمان چشم پوشی کرد.

شکاف و فاصله در دریافتی معلمان با کارکنان بقیه دستگاه‌های دولتی همچنان درحال افزایش است و کاهش قدرت خرید و روی آوردن به شغل دوم تعدادی از فرهنگیان، نوعی سرخوردگی و دلمردگی را موجب شده است. معلم نباید دغدغه معیشت داشته باشد. او باید با خیال آسوده در کلاس درس حاضر شود. حال آن که دغدغه‌های اقتصادی آرامش را از معلمان ربوده است. اما مشکلات معیشتی همه آن چیزی نیست که معلمان می‌خواهند. آنها می‌خواهند در تصمیم گیری مناطق، ادارات کل و وزارتخانه سهیم باشند. آنها مدافع تغییرنظام آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش هستند گرچه خوب می‌دانند به دلیل نبود بودجه کافی، این خواسته کمی دور از دسترس است.

جعفر خرازی‌/ ‌دبیر دبیرستان‌های تهران

بزرگی می‌گوید اگر نیت یکساله دارید گندم بکارید، اگر نیت ده ساله دارید درخت بکارید و اگر نیت صدساله دارید، انسان تربیت کنید. معلمی از دشوارترین حرفه‌های روزگار است. هم اوست که انسان ساز است، اما باید نیک بدانیم زمانی می‌تواند این کار را به فرجام برساند که بدون دغدغه در کلاس درس حاضر شود. در حال حاضر کافی نبودن بودجه، مهم‌ترین مشکل آموزش و پرورش است‌؛ همچنین پرداخت نشدن بموقع حق‌التدریس ها،مطالبات معلمان و پاداش پایان خدمت بازنشستگان و نیز کیفی نبودن بیمه‌های تکمیلی، کافی نبودن حقوق و دستمزد، اجرا نشدن کامل قانون خدمات کشوری، فقدان امنیت شغلی، نبود خدمات رفاهی و تفریحی آنچنان که در سایر وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها وجود دارد و البته تغییرات نابهنگام ساختار آموزشی و کیفی نبودن و شتاب در تالیف برخی کتاب‌های درسی.

مجموعه این مشکلات اگر به فراهم نبودن امکان ادامه تحصیل فرهنگیان اضافه شود خواهیم دید رفع این همه دغدغه به همتی عالی نیاز دارد. در جامعه ما از منزلت اجتماعی معلم زیاد گفته می‌شود، اما این منزلت وقتی ارتقا می‌یابد که گره مشکلات باز شود.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها