یک فعال محیطزیست در عصر غربت و تنهایی طبیعت. نمونهای مثالزدنی از نسل انسانهایی که زمین را دوست دارند، هنوز! اگر یک روز برحسب اتفاق گذرتان به محلههای غربی تهران افتاد، شاید ناخواسته مشتری این سوپرمارکت سبز شدید، فروشگاهی که به لطف میررحمان اختیاری، بوی طبیعت میدهد و زندگی. این مغازه شاید در ظاهر شبیه بقیه سوپرمارکتهایی باشد که هر روز مشتریاش هستید، از کف تا سقف پر از کالا و جنس و مواد ضروری و غیرضروری. اما اگر چند دقیقهای بیشتر زیر سقف این مغازه بایستید، به راز شگفت انگیزش پی میبرید. آنوقت پایتان سست میشود برای چند دقیقه بیشتر ماندن و صحبت با مردی که علاقه زیادی به حفظ محیطزیست دارد.
آقای اختیاری چند سال است به این کار مشغولید؟
حدود 19 سال.
یک ماه پیش همزمان با روز جهانی بدون نایلکس، ستاد محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری تهران از شما بهعنوان یکی از دوستداران محیطزیست تقدیر کرد؛ دلیل این انتخاب چه بود؟
استفاده از کیسههای پارچهای به جای کیسههای نایلونی.
چطور شد این ایده به ذهن شما رسید؟
در سوپرمارکتها و فروشگاهها کیسههای نایلونی مصرف زیادی دارند، تقریبا این کیسههای نایلونی ابزاردست فروشندهها هستند. اما همه ما درباره عمر طولانیای که در طبیعت دارند شنیدهایم. من هم یکبار شنیدم همین کیسههایی که هر روز دست مشتریها میدهم، تا پنج نسل بعد از من هنوز از بین نرفتهاند. البته من هروقت به طبیعت میروم هم، به هرجا نگاه میکنم انبوهی از کیسه نایلونی، بطری و پلاستکی و... میبینم. هرجا میخواهی بنشینی پر از بطری، کیسه نایلون و... است آنقدر که زده میشوی و میگویی کاش خانه مینشستم و بیرون نمیآمدم.
خیلیها شاید در شرایط مشابه با شما قرار گرفته باشند. یعنی درباره تبعات منفی مصرف پلاستیک شنیده باشند؛ درباره این که چقدر برای محیطزیست خطرناک است، اما با خودشان بگویند چه فرقی میکند من یک نفر کمتر پلاستیک و نایلکس مصرف کنم. شما این فکر را نکردید؟
نه... اصلا. مولانا یک شعر معروفی دارد. میگوید: تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید... تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز. من این شعر را سرلوحه کارم قرار دادم.
مگر چقدر کیسه نایلونی مصرف میکردید که اینقدر نگران حفظ محیطزیست شدید؟
هرماه حدودا 4 تا کیسه 20 کیلویی، یعنی به عبارتی 80 کیلو کیسه نایلونی دست مشتریها میدادیم.
هرکیلو چند نایلون است؟
260 نایلون.
پس یعنی شما به طور میانگین هرماه 20 هزار و 800 کیسه نایلونی دست مشتریها میدادید که در سال میشود 249600 کیسه نایلونی.
بله تقریبا همین مقدار.
با کمی اختلاف میتوانیم بگوییم این آمار شامل حال بقیه سوپرمارکتها هم میشود؟
بسته به بزرگی و کوچکی و شلوغی محل فرق میکند. اما تقریبا آمار مصرف نایلون در سوپرمارکتهای محلههای شلوغ تهران همین حدود است.
برای خرید این 80 کیلو نایلون چقدر هزینه میکردید؟
بین 350 تا 500 هزار تومان.
کیسههای پارچهای چطور؟ برای آنها چقدر هزینه میکنید؟
کیسههای پارچهای که ما استفاده میکنیم در دو اندازه هستند. کیسههای بزرگ 50 در35، کوچکها هم 25 در 30. بزرگها را 550 تومان میخرم و کوچکترها را 380تومان.
و این کیسهها را رایگان در اختیار مشتریها میگذارید؟
بله. خب همان کارکرد کیسههای نایلونی را دارند پس باید رایگان باشند تا مشتری برای استفاده از آنها ترغیب شود.
اما انگار از نظر اقتصادی خرید کیسه پارچهای برای شمای مغازهدار نسبت به تهیه کیسههای نایلونی اصلا به صرفه نیست!
بله همینطور است. البته من معتقدم فقط در ماههای اول این تفاوت هزینهها به چشم میآید و در درازمدت صرفه اقتصادی دارد. مخصوصا اگر همه مشتریها به سمت استفاده از کیسههای دائمی پارچهای سوق پیدا کنند و این عادت را داشته باشند که در هربار خرید کیسه پارچهای را همراه بیاورند، دیگر مغازهدار هزینهای برای خرید کیسه نمیپردازد. یعنی برگشت این کیسهها به مغازه، با سوددهی همراه است و دیگر نیاز نیست کیسه جدید بخریم.
مشتریها چه واکنشی نسبت به این ایده شما نشان دادهاند؟
مردم خیلی از این کار استقبال کردند از همان روز اول. البته بعضیها تعجب کردند، بعضیها باور نکردند که کیسههای پارچهای رایگان است. اما کمکم برایشان این موضوع جا افتاد که در سوپرمارکت ما خبری از کیسه نایلونی نیست. الان خوشبختانه بیشتر مشتریهای ما، با خودشان کیسه میآورند و جنس میبرند؛ حتی بعضیها میگویند در میوهفروشی، نانوایی، قصابی و... هم از این کیسهها استفاده میکنند. فکر میکنم این کار هم به نفع خود ما بوده هم به نفع محیطزیست کشورمان. البته اگر همه ما چه مشتریها و چه منِ مغازهدار، سعی کنیم به نوبه خودمان یک قدم کوچک برای حفظ محیطزیست برداریم، اوضاع بهتر میشود.
در مدتی که کیسه پارچهای را جایگزین کیسههای نایلونی کردید، کسی بوده که در برابر این کار شما مقاومت کند؟
نه خوشبختانه مشتریهای مغازه ما از این طرح خیلی استقبال کردند. حتی بعضی وقتها شده، که فقط یک کالا خریده اند مثلا یک بطری شیر. وقتی آن را داخل کیسه پارچهای میگذاریم اعتراض میکنند و میگویند: جنس را بدون کیسه بده، ما جنسمان را توی دست میگیریم.
روی در و دیوارمغازه را هم با کلی شعار محیطزیستی پر کردهاید. این پیامها چرا و چطور انتخاب شدهاند؟
همه این پیامها درباره حفظ محیطزیستاند، با خودم گفتم حالا که به جای کیسههای نایلونی کیسه پارچهای به مردم میدهم دلیلش را هم به آنها بگویم.
واکنش مشتریها چه بوده؟
تعدادی از مشتریها به این نوشتهها دقت میکنند بعضیها هم اصلا این پیامها را نمیبینند. جنسشان را میخرند و با عجله از مغازه بیرون میروند.
اعضای فعال کمپین «نه به کیسه های نایلونی»
چند دقیقه حضور در سوپرمارکت سبز آقای اختیاری کافی است تا با مشتریهای پروپاقرصش هم همکلام شویم؛ زنها، مردها و پیرها و جوانهایی که حالا مدتهاست با یک کیسه پارچهای به مغازه میآیند؛ همان کیسهای که اولین بار از طرف صاحب همین مغازه به آنها اهدا شد. آنها شاید خودشان هم ندانند، اما مدتهاست به یک کمپین خودجوش مردمی یعنی نه به کیسههای پلاستیکی و نایلونی پیوستهاند. پای صحبتهای دونفرشان که مینشینیم حرفهای جالبی میشنویم:
خانم عیوضی خانهدار : اولین بار یک ماه پیش بود که برای خرید لبنیات به این سوپرمارکت آمدم و موقع خروج دیدم فروشنده جنسهایی را که خریدهام داخل یک کیسه پارچهای گذاشته است. حرکت جالبی بود، من این کیسه را همه جا همراهم دارم و همیشه به بقیه فروشندهها هم میگویم: کیسه نایلونی نمیخواهم . خودم کیسه دارم.
آقای فراهانی ـ دبیر بازنشسته: وقتی ما بچه بودیم خبری از کیسههای نایلونی نبود، پدرهای نسل ما، با پاکتهای کاغذی به خانه میآمدند، خریدهایشان را داخل پاکت کاغذی میگذاشتند. مادرهایمان با زنبیل به خرید میرفتند و همه چیز را داخل همین زنبیلها میریختند. اما حالا برای هر نوع خریدی از لباس گرفته تا خوراکی، ما از کیسههای پلاستیکی استفاده میکنیم که اصلا حرکت خوبی نیست.
سفره مهربانی در کنج مغازه
از دیوار مهربانی زیاد شنیدهاید، حرکت نیکو و پسندیدهای که سال گذشته برای کمک به نیازمندان شهر راه افتاد. میررحمان اختیاری، در سوپرمارکتش مدتی است سفرهای به نام مهربانی پهن کرده است؛ سفرهای که فقط با چشم دل میتوان آن را دید و هدفش کمک به همنوعان است. آقای اختیاری درباره این حرکت جالب میگوید: این کار ایده یکی از مشتریهای مغازه بود. گفت میخواهد برای کمک به همنوعانش، هزینه برخی کالاها مثل آب معدنی، شیر، تخم مرغ، نان و... را نقد پرداخت کند و این کالاها به امانت نزد ما بمانند تا وقتی که توسط بقیه مردم مورد استفاده قرار بگیرند. برای این که موجودی سفره را نشان بدهیم، یک تخته وایت بورد خریدیم و رسید کالاهایی را که هزینهشان پرداخته شده روی آن چسباندیم. مردم هم از همان ابتدا واکنش خوبی داشتند و همکاری کردند.
مینا مولایی
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد