او پس از جلسه بازپرسی در گفتوگو با جامجم از شب حادثه و اختلاف با پدرش گفت که میخوانید.
پیش از اینکه بازداشت شوی، چه کار میکردی؟
من تا دوم دبیرستان درس خواندم. بعد از آن نزد پدرم رفتم که فرشفروشی داشت و خیاطی هم بلد بود. پیش او خیاطی یاد گرفتم و بعد از آن کار خیاطی مبلمان را هم یاد گرفتم و در یک کارگاه کارم را شروع کردم. بعد از مدتی یک تولیدی راهانداختم و برای خودم کار میکردم.
چرا با پدرت اختلاف داشتی؟
دو سال پیش پدرم دختری از آشنایانش را برای ازدواج به من معرفی کرد. من هم بعد از ملاقات با آن دختر، از او خوشم آمد. به هم علاقهمند شدیم و حتی تصمیم به ازدواج گرفتیم، اما مدتی بعد پدرم متوجه شد یکی از خواهران این دختر طلاق گرفته و به خانه پدریاش بازگشته است. همین موضوع باعث شد پدرم با این ازدواج مخالفت کند. چند ماه قهر کرده و به خانه نیامدم تا شاید شرایط بهتر شود و پدرم با این ازدواج موافقت کند، اما او همچنان مخالف بود. سرانجام من کوتاه آمدم و از او خواستم هر دختری را که خواست برایم بگیرد ولی پدرم همچنان فکر میکرد من به آن دختر علاقهمندم.
اگر کوتاه آمده بودی، چرا خودرو را آتش زدی؟
از این وضع خسته شده بودم. میخواستم نزد خانوادهام بازگردم. پدرم خودروی پژویم را پس نمیداد. شب حادثه برای بردن خودرویم سمت خانهمان حوالی یافتآباد رفتم، اما موفق به این کار نشدم. تصمیم گرفتم خودروی پژو را آتش بزنم. پدرم تلفنی متوجه ماجرا شد و به خیابان آمد تا مانع آتش گرفتن خودرو شود.
وی افزود: من سه لیتر بنزین روی خودرو ریختم و مقدار کمی بنزین مانده بود که به صورت پدرم پاشیدم. وقتی خودرو را به آتش کشیدم، پدرم هم گرفتار آتش شد. از ترس فرار کردم. مدتی خانه عمو و داییام ماندم تا اینکه دستگیر شدم.
دختر مرد علاقهات از حادثهای که رخ داده
باخبر است؟
از طریق اقوام متوجه ماجرا شده است. اما نمیدانم با حادثهای که رخ داده چه فکری دربارهام میکند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد