در شش ماه اول امسال تا دیروز که سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر آمار میداد 71 هزار معتاد در کشور و 13هزار مصرفکننده متجاهر در تهران دستگیر شدهاند، همگی به مراکز درمانی گسیل شده و عدهای از آنها که مایل بودهاند به مراکز توانمندسازی رفتهاند.
به این ترتیب باید محلات از معتادان متجاهر پاک شده باشد، ولی نه فقط اینطور نشده که معتادان پاتوقها به خانهشان برگشتهاند، در تهران جایی در هرندی، شوش، مولوی، فرحزاد یا زیر پلهای پیچ در پیچ بستهشده روی اتوبانهای عریض و طویل.
پرویز افشار دیروز اما نه در کسوت سخنگو که از جایگاه کسی که خودش را کارشناس مینامید، اعلام کرد که معتادان کف خیابانی کمتراز قبل شدهاند، جملهای که مشاهدات عینی ما خبرنگاران حاضر در نشست را به چالش کشید، ما که بهعینه دریافتهایم هنوز بیشترین خردهسرقتهای محلهای را معتادان انجام میدهند و همینها هستند که با حضورشان در نزدیکی مناطق مسکونی باعث وحشت مردم میشوند، عدهایشان نیز شبانه یا در گرگ و میش هوا از پاتوقهای حاشیه اتوبان بیرون میزنند و جلوی خودروهای عبوری میپرند و دردسر درست میکنند. جملهای را که افشار درلابهلای صحبتهای مفصل دیروزش به آن اشاره کرد، اما میتوان آن را به نوعی به تداوم حضور معتادان در کف خیابانها ربط داد.
او گفت که برخلاف کشورهای پیشرفته در حوزه درمان اعتیاد که میزان عود پس از ترک در آنها حداکثر40 درصد است در کشور ما این رقم به 90 درصد میرسد، 90 نفر از هر صد نفری که با هزار ترفند و هزینه جمعآوری میشوند، در مراکز درمانی اسکان مییابند، سمزدایی میشوند، دارو میگیرند و پس از سه ماه که از مراکز بیرون میروند باز برمیگردند به نقطه اول، به کف خیابان.
وقتی که افشار، آمار معتادان دستگیر شده تهرانی را 13 هزار و جمعیت معتادان جمعآوری شده در کل کشور را 71هزار نفر در شش ماه نخست امسال اعلام کرد، این پیام در صحبتهایش نهفته بود که هر معتاد به احتمال زیاد در این مدت دوبار دستگیر شده و چون این دستگیری (یا بنویسیم ساماندهی) در تغییر سبک زندگی او اثر نگذاشته دوباره همان مسیر قبلی طی شده است.
به همین علت است که دکتر رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد در مرکز تحقیقات سوءمصرف مواد دانشگاه علوم بهزیستی به جامجم میگوید، بهترین شاخص برای سنجش میزان موفقیت طرح ساماندهی معتادان متجاهر، بازگشت آنها به جامعه و تبدیلشدنشان به شخصی در محدوده نرمال است به طوری که بتواند کار و زندگی کند و درجامعه اثرگذار باشد.
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر دیروز البته چندعامل را در این موفق نبودن و بازگشت 90 درصدی معتادان بهبودیافته به اعتیاد موثر دانست که در صدر آن کامل نبودن چرخه حمایتهای اجتماعی و روانی از این قشر است. پس از این او به کمبود مراکز نگهداری معتادان و کامل نشدن تعهدات متولیان امر اشاره کرد مثل شهرداری تهران که برای ایجاد 2000 ظرفیت نگهداری تعهد داده ولی تا بهحال500 ظرفیت را جامهعمل پوشانده و حالا قول داده که هزینه اعزام هزار معتاد متجاهر به مراکز ماده 15 (درمان اختیاری) را تقبل کند.
این کمبود فضای نگهداری با این که افشار دیروز تاکید داشت باید از آن فاصله بگیریم و وقت و انرژی و سرمایه را صرف تکمیل چرخه بازتوانی و خدمات مشاورهای کنیم، اما همان گلایه چند روز قبل پلیس است که اعلام کرد معتادانی را که دستگیر میکنیم نمیدانیم به کجا بفرستیم.
این در شرایطی است که در طرح ساماندهی معتادان متجاهر، ورود معتادان سمزدایی شده به مراکز بازتوانی کاملا اختیاری تعریف شده و همین امر سبب شده تا کمترمعتاد رها شده از مرکزی درمانی به سمت مراکز بازتوانی و حرفهآموزی متمایل شود و در نتیجه راه کوچه وخیابانها را درپیش بگیرد.
دکتر رادفر میگوید علت گیر افتادن در این دور باطل که میلیاردها تومان پول را هدر میدهد، این است که اساسا ساماندهی معتادان باید در بستر جامعه و توسط سیستمی غیردولتی انجام شود و دولت فقط ناظر باشد که در طرح ساماندهی برخلاف این عمل شده است. او میگوید کارها باید به مردم سپرده شود، به سازمانهای مردمنهاد، هرچند خودش پی صحبتهایش را میگیرد که از نظر سازمانهای مردمنهاد متخصص و آموزشدیده واقعا در مضیقهایم.
مجموع این عوامل سبب شده تا طرح ساماندهی معتادان متجاهر محل نقد باشد درحالی که برای پیشبرد آن پول به وفور خرج میشود، جلسه بیانتها برپا میشود و نیروی انسانی، فراوان درگیرش میشود، درحالی که ثمره آن حتی پاکسازی محلات نیست.
خودکفایی شیشه شکست
زامبی هنوز به کشورمان نرسیده، نه آن مرده متحرک که در فیلمهای ژانر وحشت غربی دیده میشود، بلکه مخدری که اسمش مدتی است سر زبانهاست، وعدهای گمانهزنی میکنند که یا پایش به ایران باز شده یا اگر نشده بزودی میشود، ولی سخنگوی ستاد مبارزه با موادمخدر دیروز پاسخ قطعی را داد که نه زامبی به کشورمان آمده و نه در شش ماه اخیر هیچ ماده مخدر جدید چه عمده و چه خرده .
اما برخلاف زامبی، موادمخدر شناختهشده از تریاک و حشیش گرفته تا هروئین و شیشه در تناژ بالا به کشورمان وارد میشود که در شش ماه نخست امسال 357 تن از آنها کشف شده است، اما وضعیت شیشه در بین همه مخدرهای وارداتی به کشور وضعیتی ویژه است، چون تا پیش ازاین ایران تولیدکننده شیشه بود و حالا به واردکنندهای بزرگ تبدیل شده.
شیشه در کشورهای همسایه با نام و بستهبندی ایرانی تولید میشود و به کشورمان میآید؛ این را پرویز افشار میگوید که نگران واردات شیشه است و از سوی دیگر این را موفقیتی میداند برای مسئولان که توانستهاند پیشسازهای تولید شیشه را کنترل کنند و تولید این روانگردان صنعتی را در آشپزخانههای زیرزمینی به حداقل برسانند. اما این اتفاق هرچه بود، حاصلش گران شدن شیشه شد و رسیدن قیمتش به کیلویی 120 میلیون تومان در برههای و حالا 40 میلیون تومان برای هر کیلو. به گفته افشار این گرانی سبب شده تا مصرفکنندهها به سمت تریاک، حشیش، مرفین و ماری جوانا گرایش پیدا کنند، چرخشی که نشان میدهد در حوزه اعتیاد و موادمخدر اگر راهی مسدود شود، راهی دیگر از نقطهای دیگر باز میشود، اگر جامعه را در مقابل اعتیاد مصون نکنیم و بر کاهش تقاضا برای مواد مخدر سرمایهگذاری نکنیم .
مریم خباز - جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد