این موضوعی است که در گفتوگو با مردم عادی شهرهای مختلف این کشور میتوان آن را مشاهده کرد. محمد که در زمان انقلاب لیبی یکی از مبارزان علیه رژیم قذافی بود، در این مورد به دیلی میل میگوید: جزو افرادی بودم که در اولین روزهای انقلاب به آن پیوستم و به مبارزه علیه قذافی پرداختم. پیش از سال 2011، قذافی منفورترین انسان جهان در نظر من بود. اما حالا مشکلات و سختیهای زندگی به قدری شده که یکی از طرفداران او شدهام.
هارون که کارگر یکی از شرکتهای نفتی لیبی است، به گونهای دیگر به مشکل این روزهای لیبی نگاه میکند. او میگوید: خلاص شدن از شر دیکتاتوری همچون قذافی در آن برهه از زمان اشتباه بزرگی بود؛ زیرا ما هنوز آماده پذیرش دموکراسی نبودیم و در روزهایی که به حمایت بینالمللی نیاز داشتیم، به فراموشی سپرده شدیم.
در کنار این مشکلات باید بهوجود دولتی دو پاره اشاره کرد که اختلافات شدیدی با یکدیگر دارند. در حال حاضر در لیبی یک دولت وفاق ملی تحت حمایت سازمان ملل برای دستیابی به قدرت و اختیار در سراسر کشور با شرایط موجود دست و پنجه نرم میکند. این در حالی است که در شرق لیبی دولتی در طبرق مستقر است که دولت وفاق را به رسمیت نمیشناسد. در کنار این مشکلات باید به حضور و ریشه دواندن گروههای تروریستی همچون داعش در برخی مناطق اشاره کرد. وجود این شرایط باعث شده محمد الحرج، تحلیلگر مسائل لیبی به این مساله اشاره کند که لیبیاییها مجبور به انتخاب میان دو گزینه افراطی هستند: یا درگیری با شبه نظامیان و افراط گرایان به عنوان نیروهای برتر یا حکومت نظامی. از سوی دیگر، آشوب و ناآرامی مداوم باعث شده تا قاچاقچیان انسان نیز فعالیتهای خود را درمیان کشورهای حوزه مدیترانه افزایش داده و لیبی به یکی از مسیرهای اصلی در این زمینه تبدیل شود.
در این میان مردم دو دیدگاه نسبت به شرایط کنونی لیبی دارند؛ در حالی که برخی از مردم افسوس میخورند که زندگی در دوران قذافی آسانتر بود، برخی دیگر بر این باورند که ناآرامیها در این کشور ریشه در دههها مدیریت نادرست تحت قدرت این دیکتاتور دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد