انتخابات آمریکا: رای بدون وجاهت

وی شهروند ایالتی است که بیش از سه دهه است فقط به کاندیداهای ریاست جمهوری از حزب دموکرات رای داده است. در شرایطی که بدنه رای‌دهنده محافظه‌کار، میلیاردر نیویورکی را مطلوب‌ترین گزینه تشخیص داد سلسله مراتب حزبی، رهبران در سطوح مختلف تشکیلاتی و روشنفکران محافظه‌کار فزون‌ترین مخالفت‌ها را با او داشتند و از همان آغاز مبارزات انتخاباتی یانکی نیویورکی، تمام منابع رسانه‌ای، مالی و سازمانی بسیج شدند تا نامزدهای مورد نظر حزب یعنی مارکو روبیو، تد کروزو جب بوش فرصت بیابند تا در جایگاه کاندیداتوری حزب قرار بگیرند. از زمان ریاست جمهوری جورج هربرت واکر بوش محافظه‌کاران که فراوان مطرح کرده‌اند که نمایندگان حزب در کنگره و روسای جمهوریخواه در کاخ سفید اصول و مبانی ارزشی محافظه‌کاری را نادیده گرفته و برترین فضیلت را همانا بده بستان با دموکرات‌ها یافته‌اند. اینان دفاع از مبانی ارزشی حزب را فدای قدرت سیاسی نموده و جذب طبقه سیاسی در واشنگتن شده‌اند.

از نظر رای‌دهندگان جمهوریخواه ترامپ چون برخلاف سیاستمداران و رهبران حزبی، فضای حاکم بر واشنگتن را فاسد تلقی می‌کند و خواهان اصلاح آن است، مناسب‌ترین و کارآمدترین گزینه محسوب شد. بدنه رای‌دهنده جمهوریخواه ویژگی‌های شخصیتی کازینو دار نیویورکی را که بشدت غیر‌محافظه‌کار است، خطری علیه ارزش‌های خود نیافت بلکه اعتقاد دارد این عملکرد سیاستمداران و رهبران حزبی است که با سیاست‌های خود، باورها و مرام حزب را به اضمحلال کشانده است.

کلینتون برخلاف کاندیدای رقیب از اواخر دهه 70 به وسیله همسرش، از بیشترین نزدیکی با ساختار قدرت در حزب داشت. در انتخابات درون حزبی سال 2008 کلینتون با این که کلینتون از رقیبش اوباما پیش بود اما به خواست حزب عقب نشست و اوباما تائید شد. به همین روی طبیعی است تشکیلات حزبی، رسانه‌های طرفدار اصول لیبرالیسم و فعالان سیاسی وابسته به نهادها و سازمان‌های نخبه‌گرا از تمامی مکانیزم‌های در اختیار استفاده کنند تا برنی سندرز سناتور و سمبل اصول لیبرالیسم مدرن از پیروزی بسیار محتمل در انتخابات درون حزبی باز بماند. امّا برخلاف نخبگان دموکرات فعال در حوزه سیاست، بدنه رای‌دهنده حزب، هیلاری کلینتون را بهره‌مند از کمترین خصلت‌ها و ویژگی‌های یک رهبر ارزش محور و الگویی در راستای تائید چارچوب‌های لیبرالیسم نمی‌داند.

رای‌دهندگان دموکرات، حزب را پایگاه لیبرالیسم و پرچمدار اصول پیشرو در جامعه می‌داند و خواهان این است که فردی در مقام نماد حزب پای به کاخ سفید بگذارد که تجلی‌گر اقتدار ارزشی و هنجاری لیبرالیسم باشد. رفتارها، اولویت‌ها و سیاست‌های کلینتون برای اکثریت بدنه رای‌دهنده حزب دموکرات محرز نموده که کاندیدای حزب از کمترین وجاهت اخلاقی برای پیاده‌سازی اصول لیبرالیسم در مقام رهبر کشور برخوردار است. با این همه تشکیلات حزبی با بهره برداری از مکانیزم‌های در اختیار شرایطی را فراهم آورد که گزینه‌ای جز هیلاری کلینتون در برابر وجود نداشته باشد. در بطن چنین واقعیتی است که رای‌دهندگان حزب دموکرات بدون هیچ‌گونه شوق و هیجان اعتقادی به پای صندوق‌های رای رفتند تا بکوشند با رای خود از پیروزی کاندیدای حزب جمهوریخواه جلوگیری کنند.

دکتر حسین دهشیار

استاد دانشگاه علامه طباطبایی