انگار یافتن پایگاهی در جامعه بینالملل با موفقیت در رویدادهای ورزشی گره خورده بود و نمایندگان ورزشی فریاد صلح سر میدادند و اینکه ما اهل جنگ نیستیم.
شاهرخ بیانی که دوران آغاز فوتبالش به سالهای 55 و 56 برمیگردد یکی از همان فوتبالیست هایی است که با او خاطرات دهههای گذشته ما تازه میشود.
فوتبالیستی که از زمینهای «پله» با تیمهای مدرسهای بلند شد و فوتبال ایران بعد از پشتسر گذاشتن دوران و تجربه موفق با رایکوف برای بالندگی بیشتر به جوانان مستعدی مانند شاهرخ بیانی نیاز داشت.
بیانی با تاج و سپس برای استقلال پا به توپ شد و در عرصه رقابتهای باشگاهی با رفتن به العربی قطر لژیونر هم شد.
او با پیراهن تیم ملی چند دوره در رقابتهای جام ملتهای آسیا به میدان رفت و یکی از استقلالی هایی است که ستاره قهرمانی باشگاههای آسیا را روی سینهاش دارد.
بیانی بعد از پایان دوران بازی فوتبال و با گذشت حدود 20 سال در سالهای اخیر به عنوان مربی به استقلال بازگشت، اما این روزها باز هم از فوتبال دور شده است.
برای گزیدهگویی و گزیدهجویی زندگی و رفتار ورزشکاران نسلهای پیشین ورزش، شماره این هفته چمدان به گفتوگو با شاهرخ بیانی اختصاص دارد.
شروع؟
محله 17 شهریور، زمین شماره 3. بین بچهمحلها به زمین دیهیم یا پله معروف بود.
پله؟
اسطوره فوتبال دنیا.
شما؟
نوجوانی که عشق فوتبال در سر داشت.
با این عشق چه کردید؟
16 سالم بود که رفتم تیم بزرگسالان تاج بازی کردم. یعنی انتخاب شدم.
کسی که شما را انتخاب کرد؟
جکیچ، مربی یوگسلاو و منصور پورحیدری.
منصور پورحیدری؟
انسان، مربی، معلم و دوست. از شروع فوتبالم تا روزهای آخر عمر منصورخان در کنارشان بودم. حیف به خاطر مسافرت خارج از ایران در مراسم خاکسپاری نبودم، اما مرحوم پورحیدری 40 سال حق معلمی به گردنم داشت و منش پهلوانی را از او یاد گرفتم.
پا توی کفش بزرگترها؟
نه اصلا، اما در رقابت جاهطلب بودم.
جنگیدن؟
برای رسیدن جنگیدم. سختی کشیدم.
هوایتان را داشتند؟
حمایت شدن خوب است، اما خودت هم باید استعداد و علاقه داشته باشی. باید کاری از خودت نشان بدهی.
فرصت؟
از فرصتها استفاده کردم. زمانی که تیم بزرگسال تاج یار تمرینی کم داشت، میرفتم و با تمام وجودم بازی میکردم تا باورم کنند.
ناصر حجازی؟
اسطوره استقلال و کسی که خیلی به من کمک کرد. بزرگ ما بود که روی حرفش حرف نمیزدیم. ناصرخان بینظیر بود.
شنا برخلاف جریان آب؟
توی همسن و سالانم سر پرسودایی داشتم و اهل رقابت و پیشرفت بودم از این بابت شاید میخواستم خلاف جریان آب شنا کنم، اما کلا نه. منطق کاری را به هم نمیریزم.
آموختن از فوتبال؟
افتادگی و احترام به بزرگتر. رفاقت.
رفاقتهای الان؟
رفاقتی نمیبینم.
چرا؟
همه چیز شده پول. چند سال کمک امیر قلعهنویی و پرویز مظلومی بودم. از نزدیک دیدم در فوتبال چه خبر است.
چه خبر است؟
مثل قدیم نیست. دوران ما با مینیبوس و اتوبوس میرفتیم شمال کلی توی راه حال میکردیم و با هم بودیم و لذت میبردیم. رفاقتها ساخته میشد، الان رفاقتها ساختگی است.
چرا سرمربی استقلال نشدید؟
مربیگری زمانبر است. باید وقت گذاشت و کار کرد و دانش مربیگری داشت و به قول معروف به روز بود. شاید تجربهام را بیشتر کنم بیایم سرمربی شوم.
بالاترین لذت؟
با بازی خوب، طرفداران تیمش را خوشحال کند. الان فوتبالیست سه بازی میکند یک ماه مصدوم است. پس هوادار چه کار کند که تیمش را دوست دارد و از تیم نتیجه میخواهد. فقط که نباید پول گرفت. باید بازی کرد تا هوادار خوشحال شود.
تکیهکلام؟
قربونت برم.
پشتوانه اصلی؟
هدفم. هر آنچه اراده میکردم که البته در این مسیر شکست هم میخوردم، اما بعد از آن، لذت پیروزی بیشتر بود.
حساسیت؟
دروغ و چاپلوسی. همه میدانند از این دو کار چقدر متنفرم.
لقب خودمانی؟
شاهرخ آتیش پاره.
زمین خوردید؟
تا دلتان بخواهد، اما بلند شدم. خیلیها در زندگی من ادعای رفاقت کردند، اما زمینم زدند. با توکل به خدا دوباره بلند شدم.
نارفیقی؟
بیشتر شده. مشکلات اقتصادی رفاقتها را کمرنگتر کرده است. خیلیها برای بقا دروغ میگویند و نارو میزنند.
با چه کاری خوشحال میشوید؟
من معمولا از محیط دور و برم انرژی میگیرم. اگر خوشحال باشند من هم سر حالم. عکس این موضوع هم صادق است.
اخلاق هنگام خستگی؟
سعی میکنم تنها باشم. تمرکز میکنم تا کسی را آزار ندهم.
کسی شما را سیاه کرده است؟
همه را مثل خودم میبینم، اما خیلی جاها و خیلیها مرا سیاه کردند.
قوق 700 تومانی
ماه تولد؟
مرداد.
متولدین این ماه؟
احساسی.
فرزند؟
دو پسر و یک دختر.
عاقبت به خیری یعنی چه؟
یعنی در زندگی کسی را آزار ندهی تا آزارت ندهند.
بچههای شما؟
خدا را شکر راضیام.
به کجا رسیدهاند؟
دخترم مهندسی ساختمان را در آلمان گرفته و درس پسرم تمام شده و او هم در آلمان زندگی میکند.
خانواده دوست؟
خیلی زیاد.
فوتبال تامینتان کرد؟
قدیما انگار پول فوتبال بیشتر برکت داشت. سال 56 با 33 هزار تومان یک پیکان خریدم، اما این سالها خیلی بدهکارم.
کی طلبتان را میدهند؟
شاید وقتی بمیرم.
خدا نکند.
این واقعیت است، وقتی یک استقلالی مریض میشود یا خدای نکرده میمیرد همه توجهها برای مدتی زیاد میشود، اما بعد فروکش میکند. زمان حیات کسی قدر دیگری را نمیداند. پول در دوران زندگی نیاز است، وقتی طرف مرد دیگر چه فایدهای دارد.
اولین حقوقتان؟
در تیم تاج ماهی 700 تومان میگرفتم، زمانی که بزرگترهای تیم 1200 تومان میگرفتند. مشتی است
بدترین نتیجه؟
جام ملتهای 1984 آسیا در سنگاپور که باید قهرمان میشدیم، اما این اتفاق نیفتاد.
سیروس قایقران؟
ما بیشتر سفرها هماتاق بودیم. بچه بامعرفت و رفیق باز. به کسی نه نمیگفت.بچهها که از شمال میآمدند در خانه سیروس به رویشان باز بود. سیروس فوتبالیست خیلی خوبی بود و متاسفانه خیلی زود از میان ما رفت.
علی پروین؟
پیشکسوت مشتی و آدم دوستداشتنی در فوتبال. علیآقا خصوصیات خاصی دارد و در فوتبال ما قابل احترام است.
آبی یا قرمز؟
من آبیام و یک استقلالی تمامعیار.
سالی که برای پرسپولیس بازی کردید؟
به خاطر یک مشکل از استقلال جدا شدم و سال بعد هم برگشتم. علی پروین در جریان مشکل من بود. موضوع زمینهای سعادت آباد بود و درگیری من با یکی از بازیکنان تیم، آن هم بهخاطر همه اعضای تیم بود و فقط برای منافع خودم نبود.
تاوان دادید؟
به خاطر یک سال پرسپولیسی شدنم هنوز تاوان میدهم. آن وقتها بازیکن به تنهایی چند هزار هوادار داشت و برای هر کاری باید به چند صد نفر جواب میدادی.
چرا هواداری کمرنگتر شده است؟
بازیکن بعد از یک یا دو سال از تیم جدا میشود، بنابراین بحث هواداری کمرنگ میشود. من از 16سالگی در تاج و استقلال بازی کردم و فقط یک سال به پرسپولیس رفتم که مردم بعدها در جریان مشکل آن سال من قرار گرفتند. هر بازیکن باید تاریخ داشته باشد. فوتبالیست بدون هوادار میمیرد.
بزرگترین اشتباه؟
نیمهنهایی جام باشگاههای آسیا وقتی گل زدیم سمت تماشاگران رفتم و مشتم را به سمتشان گره کردم که اصلا نمیدانستم مجازات این کار محرومیت از بازی بعدی است. همین شد که محروم شدم و فینال را باختیم.
حسرت بزرگ؟
دقیقا در همان دوره و از دست دادن بخت سومین قهرمانی استقلال در جام باشگاههای آسیا. میتوانستیم استقلال را سه ستاره کنیم.
حرف آخر؟
مهربان باشیم.
محمد رضاپور - روزنامه نگار
ضمیمه چمدان - جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم مطرح کرد؛
ضرورت اصلاح سهمیههای کنکور در گفتوگوی «جامجم»با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت