سناریوی 2 خواهر برای یک جنایت هولناک

زن جوان که با همدستی خواهر 14 ساله‌اش نقشه قتل شوهرش را اجرا کرده بود، در جلسه دادگاه قتل را بر گردن خواهرش انداخت. دختر نوجوان هم با رد ادعای خواهرش، او را قاتل معرفی کرد.
کد خبر: ۹۶۹۲۵۵
سناریوی 2 خواهر برای یک جنایت هولناک

به گزارش جام‌جم، دی‌ماه سال 93 با کشف جسد مرد جوانی در بیابان‌های اطراف شهریار، تحقیقات جنایی آغاز شد.

هیچ آثاری از درگیری روی جسد دیده نمی‌شد اما شک بازپرس ویژه قتل باعث شد جسد به پزشکی قانونی منتقل شود. از سوی دیگر با بررسی پرونده افراد گمشده هویت جسد شناسایی شد. همسر 17 ساله این مرد، ناپدید شدن شوهرش به نام نیما را گزارش داده بود.

تحقیقات میدانی پلیس نشان داد نیما با همسرش به نام سمیرا اختلاف داشت. تحقیقات در این باره ادامه داشت تا این‌که گزارش پزشکی قانونی کلید حل این معما شد. در گزارش پزشکی قانونی آمده بود، مرد جوان بر اثر مسمومیت با سم کشنده‌ای به قتل رسیده است.

با گزارش پزشکی قانونی، سمیرا دستگیر شد که در بازجویی‌ها به قتل شوهرش با همدستی خواهر 14 ساله‌اش به نام سارا اعتراف کرد.

با اعترافات زن نوجوان، سارا نیز دستگیر شد و گفت: با همدستی پسری به نام ایمان نقشه قتل را طراحی و اجرا کرده‌اند.

ایمان پس از دستگیری منکر همدستی در این قتل شد و گفت: من فقط با سارا پیامکی ارتباط داشتم.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان ارسال شد که پس از رسیدگی به آن، قضات به تحقیقات نقص گرفته و آن را به دادسرا بازگرداندند. با رفع نواقص پرونده، دیروز هر سه متهم به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور قاضی کیخا پای میز محاکمه قرار گرفتند.

فقط قصاص

در ابتدای جلسه اولیای دم مقتول برای قاتلان تقاضای قصاص کردند و گفتند: به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستند. مادر مقتول گفت: نوه‌ام بعد از قتل برای ما تعریف کرد که مادرش نوشیدنی را به پسرم داده و باعث مرگ او شده است.

رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به سمیرا از او خواست از خود دفاع کند .

تهدید به قتل شدیم

سمیرا در دفاع از خود گفت: خواهرم قرار بود از شهرستان برای من تبلت بیاورد. به او گفتم چون شوهرم دوست ندارد به خانه‌مان بیایی، آن را برایم پست کن. اما او اصرار داشت به خانه ما بیاید. در پی اصرار او، با نیما صحبت کردم و او قبول کرد سارا دو روز به خانه‌مان بیاید.

رئیس دادگاه: چرا همسرت مخالف ارتباطت با سارا بود؟

سمیرا: به خاطر مشکلات اخلاقی خواهرم.

زن جوان ادامه داد: وقتی شوهرم موافقت کرد، با سارا تماس گرفتم و او به خانه ما آمد. شب اول سارا به شوهرم گفت؛ اگر نوشیدنی‌ای را که پسر مورد علاقه‌ام درست کرده، بخوری تبلت خودم را به تو می‌دهم. نیما هم قبول کرد. روز بعد که برای خرید از خانه خارج شدیم، سارا الکل و لیدوکائین خرید و داخل آبمیوه ریخت. او مدعی شد با کمک ایمان می‌خواهد شوهرم را بکشد. مخالفت کردم که سارا تهدید کرد اگر با آنها همکاری نکنم، ایمان، من و فرزندانم را قتل‌عام می‌کند و پیش از این هم دو نفر را کشته است. آن طور که سارا می‌گفت، ایمان به من علاقه داشت و نیما سد راهش بود. شب وقتی نیما به خانه آمد، سارا نوشیدنی مرگبار را به او داد. نیما بعد از خوردن آن روی زمین افتاد و بدنش شروع به لرزیدن کرد. بعد از مرگ شوهرم، سارا با پسرعمویمان تماس گرفت و برای بیرون بردن جسد از او کمک خواست.

رئیس دادگاه: اگر مخالف قتل بودی، چرا پلیس یا اورژانس را خبر نکردی؟

سمیرا: ترسیده بودم.

رئیس دادگاه: قبل از قتل شوهرت با فردی پیامکی در ارتباط بودی؟

سمیرا: او همسایه‌مان بود که پیامکی مزاحمم می‌شد.

قتل به روش خودکشی خواهر

پس از دفاعیات سمیرا، قاضی عبداللهی از سارا خواست از خود دفاع کند. دختر نوجوان که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود، در دفاع از خود گفت: ایمان با سمیرا ارتباط داشت و او نقشه قتل را طراحی کرد. من نمی‌دانستم چکار می‌کنم و فقط به خواهرم کمک می‌کردم. ابتدا مخالفت کرده و یکی از لیدوکائین‌ها را شکستم که سمیرا یک شیشه دیگر خرید. من مقداری لیدوکائین را با آبمیوه مخلوط کرده و داخل آن پودر انار ریختم. شب حادثه وقتی خواهرزاده‌ام به اتاقش رفت که بخوابد، نیما سراغ شربت را گرفت و بعد از خوردن آن جان باخت.

رئیس دادگاه: اگر مخالف مرگ او بودی، چرا مانعش نشدی؟

سارا: من به او گفتم که این شربت باعث تشنج می‌شود اما قبول نکرد.

رئیس دادگاه: بررسی پیامک‌هایت نشان می‌دهد که یک بار به خواهرت گفتی «حلالم کن، شاید برم سراغ لیدوکائین و هیچ وقت مرا نبینی.» چرا این پیامک را دادی؟

سارا: مدتی دچار افسردگی شده بودم.

رئیس دادگاه: چرا لیدوکائین؟

سارا: خواهرم چند سال قبل با خوردن لیدوکائین خودکشی کرد و جان باخت.

رئیس دادگاه: متولد چه سالی هستی؟

سارا: سال 1379.

رئیس دادگاه: می‌دانستی مجازات قتل، قصاص است؟

سارا: نه نمی‌دانستم.

قبول ندارم

ایمان، آخرین متهمی بود که در جایگاه قرار گرفت. او هم با رد اتهامش گفت: من سمیرا را نمی‌شناختم و با سارا آشنا بودم. حدود شش ماه پیامکی ارتباط داشتیم . رفتار متعادلی نداشت، به همین خاطر ارتباطم را قطع کردم. بعد از مدتی آدرس مغازه‌ام را گرفت و همراه سمیرا به آنجا آمد. او اصرار کرد که من با سمیرا دوست شوم که قبول نکردم. من هیچ نقشه‌ای برای قتل طراحی نکردم و اتهام قتل را نمی‌پذیرم.

در پایان جلسه وکیل سارا، خواستار اعمال ماده 91 قانون مجازات برای موکلش شد و گفت: موکلم در زمان قتل کمتر از 15 سال داشت و ماهیت جرم را متوجه نمی‌شده است.

پس از آخرین دفاع متهمان و وکلای مدافع آنها، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۳
حمید
-
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
۰
۰
لطفا از متن خبر تان ماده ای كه باعث مرگ شده را حذف كنید، بد آموزی دارد، من خودم تا الان نمیدانستم لیدوكایین باعث مرگ میشود.
ممكن است كسانی از این طریق با آشنا شدن به این ماده كاری دست خود یا اطرافیان بدهند
ممنونم
امید
-
۱۷:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
100 درصد باهات موافقم اسمشو باید حذف كنن
مگه اینكه مدیران این سایت با چاپ خبر خودكشی جوانان موافق و كار خبررسانی یشان رونق بیشتری بگیرد
نسل قدیم
-
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۶
۰
۰
جورثومه ها .... این جنایت ها تو این سن و سال ؟ ... چرا نسل جدید ما اینجورین؟

نیازمندی ها