به گزارش جام جم آنلاین، ماموران پس از بررسی پرونده، هیچ ردی از زن مفقود به دست نیاوردند. تحقیقات کارآگاهان ادامه داشت که فردی ناشناس با خانواده ساغر تماس گرفت و گفت، آخرینبار دخترشان را نزدیک راهآهن دیده است. این تماس،سرنخهای دیگری را همراه خود آورد. ماموران در جریان تحقیقات دریافتند، ساغر با مرد جوانی رابطه داشته و او را دستگیر کردند.
او پس از انتقال به اداره آگاهی در بازجوییهای اولیه، منکر ارتکاب به قتل شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: از حدود هشت ماه پیش با ساغر دوست بودم. من به او علاقهمند بودم و میخواستیم با هم ازدواج کنیم. روز حادثه همراه او به حوالی کردان رفتیم که در آنجا از ساغر خواستگاری کردم اما او گفت همسر و فرزند دارد و در این مدت، این موضوع را از من مخفی کرده بود. با شنیدن این موضوع، انگار یک سطل پر از آب یخ بر سرم خالی کردند.
جا خوردم. باورم نمیشد ساغری که من دوستش داشتم، آنقدر بد باشد که با وجود داشتن همسر و فرزند، احساسات مرا هم درگیر خودش بکند. او را دوست داشتم اما یکدفعه با تمام وجود از او بدم آمد. با دست، ضربه محکمی به سرش زدم که سرش محکم به شیشه ماشین برخورد کرد و جان سپرد. ابتدا جسد را حوالی کردان رها کردم اما بهدلیل این که میترسیدم دستگیر شوم، جسد را به بیابانهای اطراف کرج بردم و در آنجا به آتش کشیدم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
روایتی از انقلاب اسلامی در گفتوگو با قاسم تبریزی، استاد تاریخ معاصر
چند کلام با بهادر زمانی، بازیگر نقش سهراب