به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، حسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در برنامه تلویزیونی «دستخط» به بیان دیدگاههایش در حوزه طرح تحول سلامت و حذف یارانه نیازمندان پرداخت.
مشروح گفتوگوی وزیر بهداشت را در زیر میخوانید:
س: مهمان این هفته دستخط یکی از مفاخر علمی ایرانزمین است که خیلی از متخصصان به ویژه متخصصان حوزه چشمپزشکی نسبت به جایگاه ایشان در دنیا غبطه میخورند حتی کسانی که به لحاظ فکری با هم خیلی هم نزدیک نباشند ولی همیشه این که غبطه میخورند از جایگاه علمی ایشان را بیان میکنند. اهل فریمان هستند. پدر ایشان از عطاریهای معروف زمان خود در شهر خود بودند.
در کودکی قرآن را زیرنظر پدر استاد شهید مرتضی مطهری آموختند و الان هم حدود 40 ماهی است که یک مسئولیت سنگین را بر دوش دارند. مسئولیتی که هم سنگینی مسئولیت کاری دارد و هم حاشیههای بسیاری دارد.
در خدمت آقای دکتر قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هستیم. آقای دکتر سلام و خیلی خوش آمدید.
هاشمی: بنده هم خدمت شما و همکاران عزیز شما و ببینندگان شریف این برنامه سلام عرض میکنم.
س: از اینجا شروع کنیم که آقای دکتر قاضیزاده هاشمی یکی از افرادی است که از لحاظ علمی بالا است و مشغول کار چشمپزشکی خود بود. چه شد که وزارت را قبول کردید؟
هاشمی: درباره این برنامه که من اینجا نشستم هنوز هم تردید دارم که باید میآمدیم یا نمیآمدیم مخصوصاً با تیتراژی که شما رفتید و تعابیری که استفاده شد، من احساس تحقیر کردم چون بالاخره من هم همانند مردم عزیز ایران یک شهروند عادی هستم، البته قبل از شروع دوره عادیتر هم بودیم.
س: این که از تواضع شما است.
هاشمی: البته شهروند عادیتر قبل از شروع دوره وزارت خود هم بودیم. آقای دکتر روحانی را مردم انتخاب کردند و بعد ایشان به دلیل دوستی و رفاقتی که داشتیم بعد از انتخابات در برخی از امور از جمله حوزه سلامت از من مشورت خواستند. من هم چندین نفر را به ایشان معرفی کردم.
س: چه کسانی را معرفی کردید؟
هاشمی: آقای دکتر ملکزاده را که الان معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت هستند را پیشنهاد کردم و دو نفر دیگر را معرفی کردم و اجازه دهید اسامی انها را نگویم شاید خودشان راضی نباشند. البته ممکن است آقای دکتر ملکزاده هم راضی نباشد و شاید نباید میگفتم. آقای دکتر ظاهراً تصمیم خود را گرفته بودند و بالاخره بعد از دو الی سه جلسه من فکر کردم از این ستون تا آن ستون میگویند فرج است، به ایشان گفتم باید استخاره کنم.
آقای روحانی گفتند اهل استخاره هستید، من هم گفتم خیلی کم، به ندرت! بعد هم از خود ایشان خواستم که استخاره کنند و چند روز بعد هم ایشان گفتند با قرآن استخاره کردند و خوب امده است و بالاخره راه گریزی نبود البته افتخار هست.
س: در انتخابات هم با آقای روحانی بودید؟
هاشمی: خیر. من فقط به ایشان رای دادم.
س: در ستاد نبودید.
هاشمی: خیر. هیچوقت در هیچ ستادی نبودم.
س: عکسالعمل خانواده به چه صورت بود؟ از این پیشنهاد استقبال کردند؟ با آنها مشورت کردید؟
هاشمی: عامل اصلی ایشان بودند. ایشان در آخر اصرار داشتند که کشور نیاز دارد و قبول کنید و ما هم تا آخر هستیم.
س: الان بعد از حدود 4 سال پشیمان از اصرار خود نیستند؟
هاشمی: خیر. اتفاقاً مصرتر هستند.
س: انشاالله شاید ایشان اصرار کنند و آن حرف که گفتند شاید دوره بعد قبول نکنم را هم قبول کنید. آقای دکتر طرح تحول سلامت طرح خود شما بود یا تدوینشده در دولت یازدهم بود؟
هاشمی: خیر، ایدهای بود که پرورانده شد. واقعیت این است که دولت آقای روحانی که شروع به کار کرد، آقای دکتر روحانی مصمم برای حذف یارانهها بودند از کسانی که نیازمند نیستند. چون قبل از انتخاب هم نقد کرده بودند. حقیقت هم این است که تا آذر ماه و حتی به عقیده من بیشتر و تا دی ماه مصمم به حذف یارانه بودند و تصور این بود که 25 هزار میلیارد تومان از 42 هزار میلیارد را می توان صرفهجویی کرد و 15 هزار میلیارد را برای تولید و اشتغال برد و حدود 10 هزار میلیارد را برای یک خدمت مهم اجتماعی [صرف کرد].
بنابراین در دولت مطرح شد و ما هم از فرصت استفاده کردیم و گفتیم بگذاریم این طرح تحول نظام سلامت به عنوان مهمترین برنامه اجتماعی دولت مطرح شود. دوستانی که داشتیم و از قبل در برنامهای که تقدیم مجلس کردم قول داده بودم، ان دوستان را بر محور قولهایی که داده بودیم جمع کردیم. از خارج از ایران هم کمک گرفتیم و هم سازمان جهانی بهداشت و هم چند کشور که شرایط مشابه با ما دارند، از آنها کمک گرفتیم. بالاخره این طرح ظرف سه ماه اماده شد و بعد هم با شرکای خود که بیمهها در راس آن بودند، و سازمان مدیریت حک و اصلاح شد و تقدیم ایشان شد. آقای دکتر روحانی هنوز هم معتقد هستند که طرح تحول سلامت مشروعیت ادامه یارانه توسط این دولت است.
س: از ابتدا هم که آغاز کردید خیلی استقبال شد و مردم به خصوص در شهرستانها و مناطق محروم خیلی استقبال کردند. ما رسانهای ها که با مردم ارتباط میگرفتیم خیلی راضی بودند. به مرور زمان نمیدانم چه اتفاقی رخ داد که انتقادات به آن زیاد شد و الان هم به گونهای مردم در جاهای خلاهایی احساس کنند. فکر میکنم خود آسیبشناسی کرده باشید که کجاها نقاط ضعف بوده است.
هاشمی: بله، البته در حوزه سلامت یک عقبماندگی جدی وجود دارد همانند بقیه بخشهای خدماتی [است]. طبیعی است که ابتدا وقتی همه مردم را بیمه میکنید راضی هستند و دفترچه بدون هزینه در اختیار اینها است و بعد مراجعه می کنند و خدمات میگیرند. وقتی شما عرضه تون متناسب با تقاضا نباشد حتماً نقصها آشکار میشود.
در اجرا برای طرح مشکلاتی به وجود آمد. دلیل این که تاکید بر یکپارچگی تولیت می شود و در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری هم وجود دارد، این است که این کارها باید مدیریت واحد داشته باشد. در مورد سلامت، مدیریت چندپارچه است و یک بخش پول دست یک وزارتخانه دیگر است. وزارتخانههای متعدد در امر درمان دخیل هستند. در اجرا به مشکل خوردیم به این دلیل که بخشی از کار را باید بیمهها انجام می دادند.
فرض کنید، قرار بود 5 میلیون نفر بیمه شوند. پول برای 5 میلیون نفر دیده شده بود. 11 میلیون نفر را بیمه کردند. قرار بود ارزش دفترچه فقط در مراکز دولتی باشد ولی به بخش خصوصی و دریافت خدمات سرپایی تعمیم داده شد.
س: مگر اینها در دولت تدبیر نشده بود؟
هاشمی: چرا.
س: 5 به 11 چطور ...
هاشمی: مصوبه دولت بود ولی بالاخره من فکر میکنم چون شیرین بود و یک ذوقزدگی هم در مجریان ایجاد شد، گفتند مردم که ندارند. آماری که سازمان بیمه سلامت میدهد مدعی است که 85 درصد اینها درآمد زیر یک میلیون تومان دارند. این خود عاملی برای تشویق اینها بوده است که از سر دلسوزی تعداد بیشتری را بیمه کنند و شاید قولهایی را از مسئولین گرفتند که منابع تامین میشود و این به تغییر قیمت نفت خورد و غیر از حمایت جدی سال اول که ابتدای سال 93 بود، وقتی شما به اعتبارات نگاه میکنید بالعکس اعتبارات ما کاهش یافت.
از 6 هزار و تقریبا 800 میلیارد تومان شروع شد و بعد حدود 4 هزار میلیارد تومان شد و بعد هم نزدیک به 2 هزار و 800 میلیارد تومان و امسال هم حدود هزار و خردهای میلیارد تومان از هدفمندی یارانهها تحویل شده است. آن هم از ردیفهای ما [است]. بنابراین چنین طرحی که با یک هزینهای در ابتدای سال 93 شروع شد، حداقل این است که تورم به آن اضافه میشود و هیچوقت نباید از 6 هزار و 800 تای ابتدایی کم شود. همینطور کم شده است و آب شده است تا به هزار و خردهای رسیده است. از آن سو توقعی که در جامعه ایجاد شد.
شما ارقام نجومی درباره طرح تحول سلامت زیاد شنیدید. باور نمیکنید کل اعتبار این طرح تقریباً در مقایسه با برخی از دستگاهها کمتر از یک سوم است.
س: بودجه طرح تحول چه میزان بوده است؟
هاشمی: آن که تصویب کردند 4 هزار و 800 میلیارد بود. آن که امسال تاکنون به ما دادند کمتر از هزار و 200 تا است. ما مدعی هستیم که با 70 درصد آن رقمی که تصویب کردند یعنی 6 هزار و 800 تا، این طرح را تا 5 سال دیگر هم میتوانیم ادامه دهیم چون ضمن کار صرفهجویی هم میکنیم. البته در مورد بیمهها باید به همان تعداد 5 میلیون نفر بازگردند یا منابع جدیدی بتوانند ببینند.
س: در یک دولت دو وزیر، طرح به این مهمی که یکی از پاشنه آشیلهای دولت یازدهم است و یکی از پایههای اصلی دولت یازدهم است، بعد آن 5 میلیون به 11 میلیون تبدیل شود و رقمها چنین شود، این عدم هماهنگی در دولت را نشان نمیدهد؟
هاشمی: عدم هماهنگی در مجریان را میرساند. یعنی بالاخره ما که از هم جدا نیستیم. راس ما دکتر روحانی هستند و این طرح هم مربوط به دولت ایشان است و صاحب اصلی بعد از مردم خود ایشان هستند که نماینده مردم هستند. در این که شما بخواهید بگویید نقصی در کار دولت برای پیشبرد چنین طرحی وجود دارد، من به عنوان یک عضو دولت میپذیرم ولی ناهماهنگی شخصی نیست.
شاید فکر میکردند و ما هم فکر میکردیم، هر چند ما مکرراً تذکر دادیم، که احتمالاً گشایشی ایجاد میشود یا پولهایی که مربوط به توافق هستهای هست سریعتر میآید یا قیمت نفت تغییر پیدا میکند و یا شاید منابعی هست که ما از آن خبر نداریم که علیرغم این که مشخص است کسری خواهد داشت ادامه روند [میدهیم]. امروز هم همینطور است. شاید سازمان مدیریت از محل دیگری میخواهد تدبیر کند و منابعش را تامین کند.
س: طلب بیمارستان از بیمهها چه میزان است؟ 4 تا را ظاهراً پرداخت کردند، درست است؟
هاشمی: طلب که امروز بالغ بر 11 هزار میلیارد است. بخشی مربوط به بیمه تامین اجتماعی میشود که حدود 4 هزار و 300 میلیارد و بقیه هم اکثراً بیمه سلامت ایرانیان، نیروهای مسلح و کمیته امداد امام است. بالغ بر 11 هزار میلیارد تومان است.
س: چند جلسه خودتان یا منتقدان یا وزرای قبل خودتان برگزار کردید که کمک فکری برای این طرح بگیرید؟
هاشمی: تنها دستگاهی که برای اولین بار به اعتقاد من و گواهی تاریخ، نقد برنامههای خود را گذاشت وزارت بهداشت بود. اعلام کرد در اردیبهشت هر سال جلسه نقد برگزار میکند. برخی علاقهمند هستند از تریبون حرفهای خود را بزنند و این در کشور معمول است.
از وزاری قبل که آنها هم در رسانه صحبت میکنند، من فکر میکنم وزیر همانند بنده و همکاران، یک دورهای برای خدمت دارد و هر هنری دارد به خرج میدهد و کارش که تمام شد در خفا همکاری کند اما در علن به نظر من اگر هم میخواهد نقد کند رفتار خود را نقد کند.
س: برخی که این طرح تحول را نقد میکنند می گویند، این بحث درمان یک چاه ویل است که هر چه بخواهید در آن بریزید پر نمیشود و خیلی از هزینهها را میبلعد. از سوی دیگر تعرفهها هم افزایش یافت، می گویند بر پزشکان باید نظارتی باشد که تجویزهای بیخودی برای مبالغ بیشتر نکنند. این نقدها را درست میبینید؟
هاشمی: بله، کاملاً درست است. اگر نتیجهگیری این گونه باشد که اگر چاه ویل باشد به مشکلات مردم توجه نکنیم خیر، من قبول ندارم. بالاخره مردم قبل از شروع کار این دولت برای تهیه دارو، برای شیمی درمانی، برای بیمار سرطانی، برای بیماران صعبالعلاج، برای بیماران خاص چقدر مشکل داشتند با بحثهای دریافتهای غیرقانونی چقدر مشکل داشتند؟ ما اجازه دهیم مردم از بین بروند؟
برخی از اقتصادیون متأسفانه نگاهشان این است. ضدرفاه هستند. فکر میکنند این بخشها، بخشهای هزینهای است. بچههایی داریم که متولد میشوند، سالی نزدیک به یک میلیارد تومان هزینه آنها است. حداکثر تا 18 تا 20 سال هستند و میمیرند. ما اجازه داریم از اول بگوییم اینها که میمیرند و برای اینها هزینه نکنیم؟ این منطق را ما قبول نداریم. اگر منظور نظام خدمات است، چرا یک نظام افسارگسیختهای که بنا باشد سقف هزینهها را نبندیم و هر کسی هر درخواستی داشت انجام دهیم. هر خدمتی را خواست بدهیم. هر نوع دارویی که خواست تجویز کنیم و پول اینها را دولت پرداخت کند، پزشک هر نوع دارو و آزمایش و هر نوع اقدام درمانی و جراحی را خواست انجام دهد بگوییم شما آزاد هستید و متقاضی هم بگوییم آزاد است، این گونه نیست و اگر به خلیج فارس هم وصل کنید ممکن است کم بیاورید.
سیستم درمانی ما فعلاً متاسفانه این گونه است یعنی باز است و مدل امریکایی است. باید حتما بسته شود ما پیشنهاد دادیم جزو مواردی که اشکال می دانیم. آنچه در قانون درمورد تجمیع بیمهها و آنچه در سیاستهای کلی نظام سلامت آمد رهبری این نظر را داشتند که این مدیریت را واحد کنید شما.
س: در برنامه ششم اتفاق نیفتاد؟
هاشمی: نیفتاد. آن هم گرفتار سیاسیکاری و رودربایستی شد.
س: در دولت هم پیشنهادش نبود؟
هاشمی: دولت هم پیشنهاد نداد.
س: آن هم ریشه در رودربایستی داشت؟
هاشمی: آن هم در رودربایستی و حاشیههای رودربایستی بود.
س: الان از نظارت بر پزشکان راضی هستید؟ چون معاون و خودتان چندین بار اعلام کردید با این طرح سعی دارید زیرمیزیها را به صفر برسانید. الان زیرمیزیها واقعا به صفر رسیده است؟
هاشمی: بله، در استانها هیچ موردی نیست البته به این معنا نیست که اصلا وجود ندارد. همانند همه تخلفات دیگر است.
س: از نظارت خود راضی هستید؟
هاشمی: بله. مواردی هست که مردم ابا دارند، حالا خدمتی دریافت کردند و بیایند دنبال کنند. آن سلیقه شخصی است و میگوید دوست داشتم هدیهای هم بدهم و آن با خود مردم است.
س: توصیه شما به عنوان وزیر به مردم چیست؟
هاشمی: من معتقدم ما باید سالم کار کنیم.
س: الان آماری که از زیرمیزیها دارید چون شما تنها وزیری بودید که اعلام کردید زیرمیزی داریم. الان امار دارید که زیرمیزیها چقدر است؟
هاشمی: الان آمار ما در استانها یک درصد بیشتر نیست. در تهران یک مقدار مشکلات ما بیشتر است.
س: در تهران چقدر است؟
هاشمی: آمار دقیق نداریم ولی قابل مقایسه با قبل نیست. موردی اگر باشد و به ما اعلام کنند که البته عملکننده سازمان نظام پزشکی است. حتماً پیگیری میشود. متاسفانه این بلیه در همه خدمات و صنوف مختلف رسوخ کرده است. شما هر کجا که میروید از این زیرمیزیها متاسفانه وجود دارد.
س: قبول بکنید که با توجه به تغییر تعرفهها باید نظارت دقیقتری در پزشکان وجود داشته باشد. همان طور که شما میگویید در همه صنوف وجود دارد. مثلا در برخی رشتهها چیزهایی که نیاز نیست را تجویز کنند. به نظرم نظارت قویتری هم میطلبد.
هاشمی: حتما همین طور است و باید نظارت صورت گیرد ولی در همه ارکان کشور باید نظارت وجود داشته باشد. البته این نظارت را فعلا قانون به صنف داده است. این کافی نیست. حقوق مردم با این تامین نخواهد شد.
س: طرح جدیدتری در این زمینه دارید؟
هاشمی: پیشنهاداتی داشتیم و داریم و معتقد هستیم حقوق مردم صرفا با صنف تامین نمیشود چون صنف هم از مسیر رای میآید و یک جاهایی هست که حاکمیت باید نقض نظارتی داشته باشد.
س: ممکن است وزارت خود ورود پیدا کند؟
هاشمی: چند روز پیش از همین تلویزیون نشان داده شد که مرکزی که تخلف کرده بود و با کارتخوان رفته بود ضمن این که میخواسته است مو بکارد گفته پول کم است و باید پول بیشتر بدهد. بعد من سوال کردم و گفتند این مرکز متخلف بوده است و ما تعطیل کردیم. به فاصله 24 ساعت دوباره حکم گرفته است و باز شده است. از این موارد هم زیاد داریم.
س: حکم از دستگاه قضائی است.
هاشمی: بله. کم نیستند. از آن طرف من مواردی را دارم که کاملا معلوم است پزشک در یک پروندهای مقصر است اما تا میخواهد فرآیند دادرسی این طی شود 9 ماه طول میکشد اگر در این مدت به دلیل کمدانشی یا کممهارتی آن حادثه تکرار شود چه کسی باید جواب بدهد؟
بنابراین یک بخشی از حقوق مردم است که من معتقدم مغفول مانده است و ما پیشنهاد هم به دولت و هم به مجلس دادیم و امیدواریم اینها که خلاهای قانونی هست...
س: لایحه دادید؟
هاشمی: به عنوان لایحه دادیم و در کمیسیون اجتماعی است البته با آقای پورمحمدی صحبت کردیم چون لایحه را باید دستگاه قضائی بیشتر بدهد. من الان به عنوان وزیر بهداشت در برابر متخلفی که برای من همانند روز روشن است، هیچ ضابط قضائی ندارم و باید پرونده را به دستگاه قضایی بدهم.
س: اصلا سلاحی ندارید.
هاشمی: بله. چیزی در اختیار ما نیست.
س: عنوان لایحه چیست؟
هاشمی: عنوانی ندارد ولی اصلاح قانون نظام پزشکی است.
س: با آقای ربیعی رفیق هستید؟
هاشمی: بله. آقای ربیعی دوست عزیز ما است.
س: تجمیع بیمهها باعث نمیشود...
هاشمی: نه؛ آقای ربیعی می فرمایند در دوره من انجام نشود و خیلی اصل را ...
س: با اصل موافق هستند؟
هاشمی: من نمیتوانم اینجا بگویم چون بعدا ایشان تکذیب میکنند و حق هم با ایشان است. از انجا که این برامده از دانش و تجربه بشر و مشکل جدی امروز مردم ما است کسی نمیتواند با این مخالفت کند و همه میگویند چرا من؟ چرا در دوره من؟ امروز انتخابات است دیروز انتخاباتِ...ما هم میگوییم شفاف کنید. یک صندوق شیشهای بگذارید و این پول درمان را جای دیگر هزینه نکنید والا سیستم درمانی کشور را فلج میکنید.
اگر این صندوق زیرنظر ما بود من اینجا نمیتوانستم حرف بزنم باید خدمت ارائه می دادم و بهانهای در اختیار من نبود. من میگویم یا بیائید بیمارستانهای ما را بردارید و ما را راحت کنید. ما نظارت و سیاستگذاری کنیم یا واقعا منابع را در اختیار ما بگذارید.
من پای خود را به اندازه گلیم خود دراز کنم و آن اندازه که پول دارم بروم هزینه ایجاد کنم.
س: با آقای ربیعی بحثهای طلبگی زیاد کردید؟
هاشمی: خیلی. ما تقریبا هر روز با هم بحث میکنیم.
س: به دلخوری که نمیکشد؟
هاشمی: دلخوری هم میکشد اما الحمدالله در دولت همه با هم دوست و برادر هستند. لحظه ای است.
س: چون برخی وقت ها شنیدیم یکی قلبش میگیرد و چند روز در کابینه نمیاید، این درست است؟
هاشمی: هر کسی برای کار خود شگردی دارد.
س: چرا برای دوره بعد نمیخواهید وزیر بمانید؟
هاشمی: قرار شد من صحبت نکنم.
س: چیزی نگوییم؟
هاشمی: خیر. از این بگذرید.
س: پس یک راهی وجود دارد که بمانید.
هاشمی: همه چیز در دست خداوند است و عمر و حیات ما در دست اوست.
س: این مدت باقیمانده طرح تحول را ادامه میدهید؟
هاشمی: شکی نیست. این مهمترین طرح اجتماعی دولت است. نیاز جدی مردم است.
س: سراغ یکی از دوستان شما رفتیم...آقای طالبیان
هاشمی: دوست بسیار عزیز بنده در دوره دانشجویی در سالهای 55 و 56 با هم آشنا شدیم. مبنای آشنایی ما انقلاب بود و جلساتی بود که حضرت آیتالله خامنهای برگزار میکردند.
س: بعد از انقلاب سراغ جهاد سازندگی رفتید؟
هاشمی: قبل از جهاد سازندگی ما کار را شروع کرده بودیم که تبلور آن در فرمانی بود که امام در 27 خرداد برای تشکیل جهاد سازندگی صادر کردند. ما روستایی را برای آبرسانی انتخاب کردیم. ده هزار تومان جمع کردیم و از بین بچهها برای آبرسانی روستا بود.
س: این برای اول انقلاب بود؟
هاشمی: بله. بعدها جهاد شکل گرفت و از درو کردن شروع کردیم تا چاه کندن و بعد تبدیل به یک نهاد شد و گسترده شد.
س: هسته اصلی چه کسانی بودید؟
هاشمی: نفرات اصلی که آنجا بودیم من و آقای فیروزآبادی و آقای انتظاری و اقای طالبیان بودند و یک آقای روحانی به نام محمد باقر داوودی از شاگردان آقا در آن زمان بودند. البته جناب شهید هاشمی نژاد و مرحوم آقای طبسی هم بودند.
س: شما با شهید علمالهدی بسیار محشور بودید.
هاشمی: ایشان دانشجوی رشته تاریخ در مشهد بودند و از دوستان عزیز ما بودند. روزی که به شهادت رسیدند شب قبل با هم بودیم.
س: هویزه؟
هاشمی: در سوسنگرد بودند.
س: دو بار هم مجروح شدید؟
هاشمی: بله.
س: از چه ناحیهای؟
هاشمی: از ناحیه پا بود.
س: برادر کوچک شما هم شیمیایی بودند و در سال 72 به شهادت رسیدند.
هاشمی: بله. محسن در فاو شیمیایی شد و این ادامه پیدا کرد. ایشان هم پزشک بودند.
س: پدر بزرگوار شما عطاری داشتند.
هاشمی: بله.
س: پدر باعث علاقه شما به پزشکی شدند یا خیر؟
هاشمی: خیر. پدرم علاقهمند بودند من به ایشان کمک کنم و خیلی علاقهمند نبودند اما دلیل آمدنم به پزشکی همسایهای بود که داشتیم و ایشان پزشکی تهران میخواند و دانشجو بود و آنها اصرار کردند با این که من علاقه به جامعه شناسی داشتم.
س: چه سالی ازدواج کردید؟
هاشمی: سال 61 بود. 5 اسفند این سال بود.
س: چطور با هم آشنا شدید؟ خانم دکتر هم دانشجوی پزشکی بودند؟
هاشمی: بله. همکلاس من بودند و در دانشگاه با هم آشنا شدیم و هیچوقت فکر نمیکردم چنین وصلتی صورت بگیرد.
س: در مشهد
هاشمی: بله از موقعی که من درخواست کردم تا موقعی که اجابت شد دو سال طول کشید چون ما می گفتیم شما حاضر هستید ازدواج کنید و میگفتند خیر آمادگی نداریم. باز میرفتیم و 6 ماه بعد میامدیم.دوباره می گفتیم آمادگی دارید.
س: جدی؟
هاشمی: بله
س: مهریه چه میزان بود؟
هاشمی: خدمت امام رفتیم و ایشان عقد کردند.
س: عقد شما را امام خواندند؟
هاشمی: بله. امام عقد کردند و پرسیدند مهریه چه میزان است و ایشان هم گفتند مهریه یک کلامالله مجید است. بعد امام گفتند نمی شود باید حتما .... ایشان گفتند 12 و امام فرمودند 14 تا سکه بهار آزادی باشد.
س: خانم دکتر تخصص سرطانشناسی کودکان را دارند؟
هاشمی: خانم دکتر تخصص کودکان دارند و فوق تخصص خون و سرطان بچهها است.
س: سه فرزند دارید و هر سه هم پزشک هستند.
هاشمی: بله. یکی در حال تحصیل است و دو تا دیگر یکی تخصص گرفته است و دیگری هم سال دیگر انشاالله تخصص را تمام میکند و علیرضا هم سال دوم است.
س: ازدواج کردند یا مجرد هستند؟
هاشمی: دو تای اول ازدواج کردند و یک نوه هم داریم.
س: در جایی خواندم یکی از فرزندان شما در بچگی فوت کردند. درست است؟
هاشمی: بله. سید محمد بود که فرزند سوم بود و از ارتفاع سقوط کرد و 57 روز در کما بود و بعد فوت شد.
س: چند ساله بودند؟
هاشمی: دو هفته بود اول دبستان رفته بود.
س: در منزل این اتفاق برای او افتاد؟
هاشمی: بله.
س: سخت است. هنوز هم به یاد او میافتید...
هاشمی: بالاخره بعد از مرگ همسر، مرگ فرزند بالاترین استرس را دارد و بیشترین نمره را میگیرد. انشاالله خداوند برای هیچ کسی نیاورد ولی چه دردی خانواده شهدا میکشند!
س: بحث سیاسی هم در خانواده میکنید؟
هاشمی: همه بحث پزشکی است.
س: پزشکان خانواده خودتان از وزیر بهداشت راضی هستند؟
هاشمی: کموبیش. در جایی راضی و در جایی ناراضی هستند.
س: از شما انتقاد میکنند؟
هاشمی: بله. انتقاد از محیط کاری خود میکنند.
س: از شما دست خط گرفتهاند
هاشمی: دست خط برای دستگاه و وسیله میخواستند ولی عملی نشد. بچهها هم باید همان مسیری را بروند که بقیه مردم میروند.
س: در خانه اهل غذا پختن و کار خانه کردن هستید؟
هاشمی: بودم همان ده سال اول بود.
س: الان غذا بلد هستید بپزید؟
هاشمی: خیر. فسنجون قرار است سی سال بپزیم و هنوز قسمت نشده است.
س: حالا چطور فسنجون؟ قول داده بودید؟
هاشمی: بله. قول دادم.
س: هنوز یاد نگرفتید؟
هاشمی: نه، هنوز دارم فکر میکنم بپزم یا خیر. ولی غذا در حد زندگی دانشجویی است آن چه یاد گرفتیم. تقریبا چیزی بلد نیستیم.
س: آقای وزیر به دنیای هنر هم علاقه دارید. در کلاس بازیگری آقای کیانیان هم شرکت کردید
هاشمی: اینها را از کجا درآوردید؟ چیزهای دیگری هم هست که بناست بپرسید. جالب است که آقای کیانیان معلم دینی ما بودند. فکر میکنم مدرسه آیتالله میلانی هم میرفتند.
س: یعنی طلبگی میخواندند؟
هاشمی: بله. دورهای مدرسه آیتالله میلانی میرفتند.
س: آقای کیانیان هم مشهدی هستند؟
هاشمی: بله. کلاس تئاتر داشتند و خانوادگی قدرت جذب بالایی دارند.
س: دوره دبیرستان رفتید؟
هاشمی: بله.
س: کار کدام کارگردان را بیشتر پیگیری میکنید؟
هاشمی: همه خوب هستند.
س: میدانید در جایی آقای مجید مجیدی گفتند کاش وزیر ارشاد آقای قاضیزاده شوند.
هاشمی: ایشان هم لطف داشتند ولی منظور ایشان این نبود که مشکل جدی در این حوزه وجود دارد. آقای مجیدی یکی از ذخایر –از این کلمات هم نمیشود استفاده کرد از بس سیاسی شده است.
س: قبول کنید در آن مقطع خوب استفاده نکردند.
هاشمی: قبول دارم. خوب استفاده نشد. ولی یکی از کارگردانهای بسیار ارزشمند و برجسته هستند که کارهای ایشان همه خوب است.
س: میگویند شما به تبلیغات اهمیت میدهید. قبول دارید؟
هاشمی: تبلیغات اگر برای شخص باشد نه.
س: مثلا عیادت این هنرمند و ... باشد. برخی از این طرف هم میگویند کار خوبی است.
هاشمی: آن چه در نگاه من است اصل نظام است. من معتقد هستم چرا اصلا وارد این کار شدیم؟ چرا این در و آن در میزنیم؟ من یک هدف بیشتر ندارم و امیدوارم در این دوره که چند ماهی هم نمانده است درست عمل کرده باشم. آن نسل جوانی است که حداقل میتوان گفت نزدیک 40 سال با نسل ما فاصله دارند. من هدفم این است که بگویم امام دنبال چه بود و ما دنبال چه بودیم. چرا گرایش به امام پیدا کردیم و بعد انقلاب اسلامی متولد شد.
ما در رفتار و در اخلاق و در نگاه به مردم و در نگاه به خدمت و در نگاه به قدرت و ثروت باید چگونه عمل کنیم؟ من معتقد هستم به عنوان بچههای انقلاب بالاخره نمیتوانیم به پیرامون خود بیتوجه باشیم. عیادت چه کسانی رفتیم؟ کسانی بودند که فکر میکردیم از جهات انسانی آن هم در این مسئولیت حتما باید به آنها توجه شود.
س: با آقای مهران مدیری جلسات متعددی درباره ساخت سریال در حاشیه داشتید. از ساخت کل این سریال راضی بودید؟
هاشمی: من آن جاهایی که توهین باشد را نمیپسندم.
س: در آن بود؟
هاشمی: من 8 قسمت را که نشان دادند در دو قسمت اول بود و آقای مدیری آنها را فکر می کنم اصلاح کرد. ولی همزمان با شروع طرح تحول سلامت شده بود. حرف من به اقای مدیری این بود که الان موقع این نیست ما این کار را شروع کرده ایم و از آن سو شما چنین برنامهای را میخواهید اجرا کنید و تقریبا هم به توافق رسیدیم که روی سبک زندگی بیاید و همان طنز باشد.
البته شاید حساسیت ما هم بیجا بود و خیلی هم مهم نبود حالا آن برنامه به همان شکل هم پخش میشد یا پخش شد خیلی مهم نبود.
س: قبول دارید همصنفیهای شما خیلی حساس هستید؟
هاشمی: ممکن است.
س: همین الآن هم که با شما صحبت میکردم، چند بار گفتید که فلان جا هم این طور است
هاشمی: مگر شما حساس نیستید؟ مگر قوهقضائیه حساس نیست؟ روحانیون حساس نیستند؟
جالب این است که در خود آنها که میروید کلی علیه من حرف میزنند یعنی برای این که بازدارنده باشند میگویند یا واقعا اعتقادشان این است.
س: نسبت به جایگاه علمی شما خیلی از افراد در دنیا غبطه میخورند. در این باره بیشتر میگویید؟
هاشمی: نه، چیز خاصی برای گفتن نیست. یک جمله از امام همیشه سرلوحه کار من بود و به بچههای خود هم میگویم، مهم نیست انسان چه شغل و چه منسب و در چه موقعیت اجتماعی باشد امام میفرمودند هر کسی در هر جایی هست اگر کار خود را به درستی انجام دهد تکلیف از او ساقط است.حالا انسان میخواهد یک نظافتچی باشد یا میخواهد رئیسجمهور یا رهبر یا وزیر و وکیل باشد. فرقی نمیکند. آن زمان که من به دنبال درس رفتم...
س: یکی از دوستان شما گفتند شما به یکباره جهاد را رها کردید و به دنبال درس رفتید. قصه چه بود؟
هاشمی: بله، آن زمان من مسئولیت سنگینی داشتم، هم مسئولیت کمیتهها و واحدها [بر عهده من بود] یعنی تمام واحدهای جهاد سازندگی کشور زیرنظر من بود که بعضی از وزرایی که هستند مثلا مسئولیت یکی از آن کمیتهها بودند.
س: حتی نامزد وزارت هم بودید.
هاشمی: بله ولی از آن طرف هم کل مهندسی جنگ که در اختیار جهاد بود مسئولیتش با من بود. بازسازی همین طور و امر دایر شد به این که جهاد به عنوان یک نهاد انقلابی باقی بماند یا تبدیل یه وزارتخانه شود. ما جزو کسانی بودیم که معتقد بودیم جهاد باید نهاد انقلابی باقی بماند و زیرنظر امام یا ولیفقیه باشد. نباید دولتی شود. متاسفانه آن گروهی که معتقد بودند باید دولتی شود موفقتر بودند.
جهاد وقتی به وزارتخانه تبدیل شد یا در شرف وزارتخانه شدن بود من ترجیح دادم به درس بازگردم. اردیبهشت 1362 بود و آن زمان هنوز فکس و ایمیل و این چیزها نبود. تلکس زدند به کل کشور و این کار من را محکوم کردند. دوستانی که بودند، آقای زنگنه، اقای فیروزآبادی، آقای فروزش بودند. یک تعداد بودند.
بالاخره ما علیرغم عدم پذیرش دوستانمان در جهاد به درس بازگشتیم ولی به دلیل همان اعتقادی که داشتم گفتم وظیفه من الان این است که درست درس بخوانم و در این مسیری که انتخاب کردم باعث سرشکستگی انقلاب و بچه مسلمانها نشوم. تا اندازهای هم کوتاهی نکردیم.
س: در زمینه شیوع عیوب انکساری در سطح جهان را از نظر تعداد مقاله اول هستید. درست است؟
هاشمی: بله.
س: این هم باعث افتخار ما است. الان چشمپزشکی ما کجای دنیا ایستاده است؟
هاشمی: چشمپزشکی به طور کلی وضع خوبی دارد اما از نظر کثرت هنوز جای زیادی از کشور وجود دارد که ما هنوز چشمپزشک کم داریم یعنی مشکل عدالت در سلامت همانند بقیه خدمات متاسفانه در اقصی نقاط کشور مشهود است اما اگر بخواهید دانش و مهارت را بگویید شرایط ما خیلی خوب است.
س: دکتر در کدام رشتهها رشد ما خوب بوده است و در کدام رشتهها هنوز نسبت به دانش جهانی عقب هستیم؟
هاشمی: در رشتههای بالینی وضع ما خیلی خوب است. انصافاً درقلب چه جراحی و چه داخلی قلب، در کلیه و مجاری ادرار که تحت عنوان یورولوژی میشناسیم، در تصویربرداری که رشته رادیولوژی است، در چشمپزشکی، در گوش و گلو و بینی، -حالا ممکن است من رشتهها را از قلم بیندازم- خود رشته زنان و زایمان، جراحی عمومی و تقریبا در رشتههای مختلف خیلی خوب رشد کردیم.
مشکل اصلی ما الان به نظر من نظام سلامت است که هنوز تعیین تکلیف نشده است. اگر آن چیزی که رهبری به عنوان نظام کلی سلامت دو سال قبل ابلاغ کردند، بدون رودربایستی میگویم، مجلس و دولت برای آن قانون بنویسند و اجرایی کنند آینده خیلی خیلی خوبی خواهیم داشت.
س: 30 ماه است که بدون قانون مانده است.
هاشمی: بله. هنوز هم خبری نیست.
س: این را نباید دولت بنویسد؟
هاشمی: ما گفتیم و خیلی هم گفتیم. از یک جایی شروع میشود که بالاخره دچار رودربایستی میشوند و نگاهها ممکن است متفاوت باشد. اینها الزاماتی را برای سایر دستگاهها ایجاد خواهد کرد. خوششان نمیآید. این است که کار گیر میکند.
س: جمعهها را برای درمان چشم سیاسیون خاص میگذارید. درست است؟
هاشمی: اگر مردم ایران منظور شما است، بله همین طور است.
س: مردم ایران که جداست و شما کاروانی دارید و به مناطق محروم میروید و این جای تقدیر دارد. جدای از این آدمهای سیاسی هم خیلی مشتری شما هستند.
هاشمی: بله. مربوط به حالا نیست و در طول این سالها من اکثر مراجع را مثلا فرض کنید چه آنهایی که مرحوم شدند همانند آیت الله بهجت و آیتالله موسوی اردبیلی را عمل کردم یا از مسئولین و سیاسیون و محصورین ...
س: از شوخان کردستانی چه خبر که به او بینایی را بازگرداندید؟
هاشمی: دیگر ندیدم.
س: هدیه به شما چه دادند؟
هاشمی: خاطرم نیست.
س: دختر کردستانی رفته بود پنیسلین بزند و تست نکرده بود و بینایی خود را از دست داده بود و آقای دکتر او را مداوا کردند.
هاشمی: چند بار پیوند شد و من دیگر ندیدم. دو سالی است که ندیدم.
س: یکسری خطاهای پزشکی هم وجود دارد و شما حتما دفاع میکنید و در همه صنوف وجود دارد، میدانم ولی یک ذره زیاد نشده است؟
هاشمی: خطای پزشکی چرا، الان بیشتر دیده شود نه این که در قبل نبوده است. الان بیشتر دیده میشود. الحمدالله این موبایل و فضای مجازی هست که مردم بلافاصله منعکس می کنند. خوشحالم لااقل خطای پزشکی منعکس میشود، ای کاش خطاهای سیاسی، خطاهای قضائی، خطاهای تقنینی هم منعکس میشد.
س: پرونده آقای کیارستمی، کارگردان خوب ما، به کجا رسید؟
هاشمی: پرونده آقای کیارستمی دست نظام پزشکی است. آن تیمی هم که مسئول شده بودند که خیلی تیم موسعی بود، پیگیری میکردند، از بهترینها هستند و هیچ رودربایستی هم ندارند. من اطلاع ندارم که حکم نهایی چه شد، یعنی چند ماه تعلیق دادند. فکر میکنم حتی نهایی هم نشد، همان بحث اولمان، چند ماه گذشته است. معمولاً پروندههای قضائی همانند افرادی که ما میبینیم الان پروندههای آنها چندین سال جاری است در نظام پزشکی هم چندین ماه به طول میانجامد.
حکم قطعی نشده است. این که چه جرمی را تشخیص دادند حقیقتاً بیاطلاع هستم. آقای دکتر زالی خواستند جلسهای بگذاریم و گزارش دهند.
س: قصور قطعی شد؟
هاشمی: بله، قصور که داشتند. این که چه مقدار این قصور را تعیین کردند و چه مجازاتی مشمول آن پزشک خواهد شد یا اگر کسی دیگری دخیل بودند من اطلاع ندارم.
س: بخش آخر برنامه که میخواهیم نشان دهیم برای آقای دکتر قاضیزاده خیلی جدید نیست چون کاروانی دارند که هر چند وقت یک بار به مناطق محروم میروند و رسیدگی میکنند. این تصاویر یکی از مناطق محروم ما است.
س: چرا باید بعد از 38 سال هنوز مناطق محروم داشته باشیم؟
هاشمی: بخشی مربوط به خودمان، اشتباهات ما و ناکارامدی ما میشود اگر بخواهیم صادقانه بگوییم. یک بخشی هم به خاطر اتفاقاتی است که رخ داد، جنگ تحمیلی و تحریمها هم بیتاثیر نبود ولی واقع این است که قرار نبود داشته باشیم. خشکسالی هم به نظر من نقش کمتر از جنگ نداشت.
س: از آقای قاضیزاده که تیمی برای مناطق محروم دارد تعجب کردم که بعد از بیان فیشهای نجومی در فضای مجازی خود نوشتید که این شمشیر دو لبه است و یک لبه برای دولت آقای روحانی و یک لبه برای نظام و روحانیت است. با وزیر نفت دوران مصدق مقایسه کردید. این که گفتید کار خوبی نیست و انتقاد کردید. این به اعتماد مردم لطمه میزند. قبول دارید؟
هاشمی: چقدر سوال خوبی کردید یعنی امشب این برنامه این تکه برای من خوب است که اگر جزء مجموعه شما پخش شود. من آنجا گفتم که افشاگری یک ابزار است و شفافیت یک فرهنگ است. ما در انقلاب دنبال شفافیت بودیم اما افشاگری نه جزو دین ما است و اتفاقا آن زمان کار کمونیستها و تودهایها بود و بعد هم مثال زدم اولین وزیر نفت جمهوری اسلامی که به مشهد آمده بود آقای حسن نزیه بود که در هتل "هایت" مشهد که الان نمی دانم اسمش چیست ساکن شد و تیم بیست و چند نفره داشتند و بعد رفتند فیش را درآوردند. من فکر میکنم اولین فیش همین فیش بود.
فیش را دراوردند و این بلوایی در کشور درست کرد. 17 هزار تومان خرج سه روز اینها شده بود. 17 هزار تومان آن زمان زیاد بود. من میگویم میخواهیم چکار کنیم؟ چرا باید فیش یک عده را در فضای مجازی پخش کنیم و همه هم به ما احسنت بگویند. من عقیده خود را بیان میکنم.
س: قبول کنید اگر منتشر نمیشد برخورد هم نمیشد.
هاشمی: آن اشکال در دستگاه قضائی است. اشکال از دستگاههای نظارتی است. باید سازمان بازرسی، دیوان محاسبات را درست کنیم. دستگاه قضائی را درست کنیم ولی چرا ما .... حالا این کارها را کردیم، الان چه اتفاقی افتاد؟ مگر نمیگویند 4 نفر بودند؟ این همه سروصدا کردیم برای 4 نفر و این ادامه هم خواهد داشت. اگر میخواهیم با هم تسویه حساب کنیم والا این انقلاب گناه دارد.
س: حرف کاملاً درستی است ولی حالا که این حرف گفته شد و این همه هم از سوی رهبری تاکید شد به نظرم باید برخورد قاطع شود. شل برخورد کردن از هر طرف به نظر من کار درستی نیست چون مردم انتظار دارند.
هاشمی: من در این زمینه با شما موافق هستم.
س: اگر رگه سیاسی داشته هم باید درست بررسی شود. هم املاک شهرداری که مطرح شد باید درست بررسی و برخورد شود. بالاترین درامد پزشکان چه میزان است؟
هاشمی: دقیق نمیدانم.
س: حدوداً؟
هاشمی: حدودی پزشکان ما در وزارت بهداشت.... بخش خصوصی را واقعا نمیدانم چون متاسفانه نظام مالیاتی ما هیچ وقت درست نشد. شما میگویید شفافیت ، همه هم میدانیم چکار باید کرد ولی نمیخواهیم ورود پیدا کنیم چون همانها که میخواهند تصمیم بگیرند گاهی اوقات اشتراک منافع پیدا میکنند و نمیتوانند تصمیم بگیرند.
بنابراین در وزارت خانه مثلا دانشگاه تهران کسی که نیمه وقت بوده است متوسط درآمد از سه و پانصد به 6 و دویست رسیده است. غیر از حقوق است که معمولا بین 6 تومان تا 9 تومان است. من بعد از سی و چند سال حقوقم حدود 10 تومان دارم. برای همین حقوق ما کمی بیشتر از حقوق دولت است. پز هم میدهیم که ما از دولت حقوق نمیگیریم و همان حقوق دانشگاه را میگیریم ولی آقای روحانی که الان حقوق وزرا را کم کردند برخی غبطه میخورند و میگویند وضع شما بهتر است.
آنهایی که تمام وقت بودند متوسط درآمد انها حدود 16 میلیون تومان شده است. احتمالا فرض کنید حدود 8-6 میلیون تومان هم حقوق میگیرند. حقوق در وزارت بهداشت سقفش بعد از سی و چند سال به 9 میلیون میرسد. بچه خودم فارغالتحصیل شده است و حقوق او 2 و صد است البته دخترم یک و 800 و خردهای است و داماد من که جراح مغز است 2 و چهارصد حقوق دارد.
س: این جدا از کارانه است؟
هاشمی: بله. چیزی به نام کارانه داریم. کارانه این است که من باید حتماً کار کنم همانند کسی که کنترات میکند یعنی وزارت خانه میگوید تجهیزات، مریض و محل در اختیار شما و هر چه کار کردید با هم شریک هستیم. 30 یا 35 درصد شما بردارید و بقیه را ما برمیداریم برای این که بیمارستانها را اداره کنیم. دولت با این فرمول 26 هزار میلیارد درآمد دارد.
بخشی از این را میدهند و بخشی که من غیر از حقوق بیان کردم همین کارانه است. برخی جاها این کارانه بالا است. برای یک درصد پرسنل خود، مثلا در دانشگاه تهران داریم کسی که بالای 60 تومان هم میگیرد.
س: 190 و 200 میلیون هست؟
هاشمی: خیر، این را نداریم. یک مورد داریم که تقریبا یکی دو سه درجه پائینتر از این است ولی در محرومترین شهر کشور است. من اسم نبرم که معلوم میشود. دومی همینطور که در جایی است که واقعا نه شما جرات می کنید بروید و نه دیگران جرات میکنند چون هر چند وقت یک بار حادثهای اتفاق میافتد.
س: چقدر مالیات میدهند؟
هاشمی: مالیات را باید از دستگاه مالیاتی پرسید. من معتقدم نباید اعتراض کنم که این آقا مثلا 500 تا عمل میکند، 570 تا عمل کرده است چیزی نزدیک ....
س: دستگاه مالیاتی باید درست شود و از این درآمدهای بالا بگیرد.
هاشمی: خدا پدر و مادر شما را بیامرزد. ما همیشه همین را میگوییم چرا در رسانه شلوغ میکنیم؟ آقا مالیات را درست کنید. این کسی که 100 میلیون درآمد دارد باید 80 درصد مالیات بدهد.
س: الان در کشورهای پیشرفته همینطور است.
هاشمی: همینطوری است و اتفاقا این افراد را تجلیل میکنند و مورد احترام مردم هستند چون دزدی که نمی کند، رانت هم نمیکند.
س: دولت نمیخواهد برای این قصه کاری بکند؟
هاشمی: این طور که اقای دکتر قول دادند، آقای دکتر طیبنیا وزیر اقتصاد و من آن سال اول شنیدم این بود که انشاالله نظام مالیاتی جدید که مشاور خارجی هم برای آن گرفتند تا قبل ازپایان دولت مستقر شود. امیدوارم بگذارند مستقر شود. این یکی از مهمترین عوامل فساد در کشوری است.
س: عملکرد دولت یازدهم را چگونه میبینید؟
هاشمی: عملکرد دولت یازدهم خیلی خوب است با گرفتاریهایی که داشت. دولت خوب عمل کرد اما در بحث اشتغال میتوانست تصمیمهای بهتری هم بگیرد.
س: برجام را چگونه میبینید؟ در حوزه بهداشت و درمان تاثیر داشت؟
هاشمی: برجام اگر نبود الان چه شرایطی با انتخاب این آقا داشتیم؟ مشکلات ما خیلی زیاد بود. به نظر من هم رهبری تدبیر کردند و هم مجلس و شورای عالی امنیت ملی. انصافا آقای دکتر روحانی و آقای ظریف و تیم مذاکرهکننده خداوکیلی بالاتر از جان، با آبروی خود بازی کردند و چنین کار بزرگی را انجام دادند. این بستگی به توقع دارد.
این گونه نیست که وارد میدانی شوید ما برنده شویم. آرزوی ما این بود که همه چیز به نفع ما باشد ولی طرف مقابل ما عقل، تجربه و دانش دارد و در عین حال قدرت در دست او است. من میگویم اگر شرایط ما نسبت به قبل از برجام 20 درصد یا 30 درصد هم بهتر شده است این را باید قدر دانست.
س: به نظر شما شده است؟
هاشمی: شکی نیست. حداقل این است که اروپا الان همراه با امریکا نیست. چرا قرارداد میبیندد؟ تازه خود امریکاییها هم نیستند، چرا آمدند قرارداد بوئینگ را بستند؟ این معنی شکست تحریم نیست؟ شکسته شده است ولی چقدر طول کشید تا تحریم ها مستقر شد؟ زمان خواهد خواست.
ما از ارزشهای خود نباید کوتاه بیاییم و در عین حال باید عقل و تدبیر را هم پیشه کنیم و صبر هم داشته باشیم ولی فرض کنید اگر نبود حداقل این بود که شما الان دیگر نمیتوانستید نفت را بفروشید. میتوانستید؟ ما که شروع کردیم 900 هزار بشکه بود و هر 6 ماه قرار بود 20 درصد کاهش یابد. الان آقای زنگنه دارد 2 هزار و 400، 500 میلیون بشکه نفت در روز میفروشد و این پولش هم میآید.
مشکل ما مگر در کشور اشتغال نیست؟ اشتغال اگر بخواهد برای این جوانان ایجاد شود باید سرمایه باشد یا خیر؟ که به خدمت تولید بیاید. این نیاز به پول دارد یا ندارد؟ احتیاج به سرمایهگذار دارد یا خیر؟ این سرمایهگذار داخلی کسی پول دارد؟ ندارند. خارجیها باید بیایند سرمایهگذاری کنند. آن که پول دارد دولت است. پول را از کجا به دست میاورد؟ از طریق صادرات و نفت است که بخشی از صادرات است.
صادرات ما قفل شده بود. من که به عنوان استاد دانشگاه میخواستم بروم به من ویزا نمیدادند. میخواستم مجله برای من بیاید حاضر نبودند پول من را به آن طرف بفرستند. حاضر نبودند مقاله به ما بدهند. ما تحقیق میکردیم و بالاترین گرید تحقیق را در دنیا داشت حاضر نبودند در مجلات خود چاپ کنند برای این که بحث تحریم را مطرح میکردند. من و شما به عنوان بچههای این انقلاب برنمیتابیم خیلی بیشتر از اینها انتظار داشتیم.
س: خیلی جاها شما تند صحبت میکنید. در جایی گفتید که خودشیفتگی مسئولان کار دست مردم میدهد و امیدواریم اهل سیاست در مجلس و دولت و ائمه جمعه زحمات روانشناسان را زیاد نکنند.
هاشمی: راست گفتم.
س: نمیگویم راست نگفتید میگویم تند گفتید.
هاشمی: آنها نقد کردند کار خوبی کردند همین که تحمل داشته باشیم و بگذارند من حرف خود را بزنم و آنها هم هر چه دارند بگویند خیلی خوب است ولی واقعیت این است که برخی از ما مشکل اعصاب و روان داریم. آمار هم در کشور بالا است. حدود 16 درصد است. قسم هم نخورده که این در مسئولین پیدا نشود. در مسئولین هم هست. من گفتم کسانی که هستند، ما امادگی درمان هم داریم
س: از تعامل سه قوه هم جدیداً گلایه کردید.
هاشمی: نه من گفتم حرفهای خود را در اتاق دربسته بزنید. هر سه هفته، دو هفته یا ماهی یک بار باهم چای بخورید و ناهار بخورید. به نظر من دوستانه تر از این...
س: آقای رئیسجمهور از شما گله نکردند؟
هاشمی: آقای رئیسجمهور خیلی انسان شریفی است و تا امروز برای همه حرفهایی که من زدم یک بار چیزی به من نگفتند.
س: در حادثه بسیار تلخی شما سفیر جمهوری اسلامی شدید. سر قضیه منا به عربستان بود که خود من هم تلفنی با شما صحبت کردم که حالت صحبت شما هنوز در ذهن من مانده است. در آن شرایط سخت رفتید و اینها ظاهرا اجساد شهدای ما را نمیخواستند بدهند. ناگفتهای از آن زمان دارید؟
هاشمی: نمیدانم بگویم یا خیر. خیلی سخت بود به نظر من جلسه سه ساعتهای که ما داشتیم خیلی موثر واقع شد.
آنها از ما تعریف کردند و ما هم از انها تعریف کردم و در نهایت گفتم اگر این حرفها را بیرون بزنید جهان اسلام نباید مشکل داشته باشد. علت این است یا اعتقاد ندارید یا این که واقعا عملا به آن متعهد نیستید که هر دو یکی است. امیدواریم گشایشی ایجاد شود و حکام سعودی دست از این ماجراجوییها و به نوعی خودخواهیهای خود بردارند. اتفاقاتی که در منطقه رخ میدهد دست آنها به خون مسلمین آلوده است.
س: دست خطی برای ما بنویسید.
هاشمی: امیدوارم جوانان عزیز و مردم شریف کشورم همواره در صلح و آرامش زندگی کنند تا قادر باشند خداوند سبحان و کریم را آن گونه که شایسته است بندگی کنند. البته تداوم انقلاب اسلامی و راه شهیدان هزینه دارد ولی سرانجام آن عزت و سربلندی و تحقق کامل شعار این موهبت الهی است که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
كاش وزیر پزشكان بداند كارگر بدبخت با حقوق 800 هزار تومانی هم كار پیدا نمی كند پس این وجدان كجاست