به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده از شامگاه 28 مهر سال 93 و بهدنبال گزارش تیراندازی به سروان محمد جلالیکاشانی در بزرگراه حکیم آغاز شد. تیم جنایی با حضور در محل متوجه شد که مامور پلیس با مشاهده فرد مشکوکی در میان شمشادهای حاشیه بزرگراه برای بررسی موضوع به آنجا رفته و هدف گلوله قرار گرفته است.
سروان جلالیکاشانی، بلافاصله به بیمارستان انتقال یافت و با وجود اقدام پزشکی و در حالی که 20 گلوله ساچمهای به بدنش اصابت کرده بود، شهید شد. اقدامات اطلاعاتی نشان داد، جوان 20 سالهای به نام میلاد که یکی از سوداگران مرگ در حاشیه بزرگراه حکیم است و همیشه با خود تفنگ همراه دارد، عامل این جنایت مسلحانه است.
کارآگاهان پی بردند، میلاد در منطقه ملکآباد کرج زندگی پنهانی دارد. شامگاه سهشنبه 30 دیماه همان سال، تیمهای عملیات پلیس آگاهی تهران، این مخفیگاه را به محاصره خود درآوردند و در حمله غافلگیرانهای، میلاد را پیش از هرگونه واکنش مسلحانه دستگیر کردند و در بازرسی از خانه وی، یک کلت کمری با 21فشنگ و موادمخدر از نوع هروئین بهدست آوردند. میلاد که چارهای جز اعتراف نداشت، در بازجوییها گفت: فضای سبز بزرگراه حکیم، پاتوق فروش موادمخدر من بود.
شب حادثه چند پایپ زیر درختان پنهان کرده بودم که قصد داشتم، آنها را جابهجا کنم که ناگهان کسی من را از پشت سر صدا زد. وقتی برگشتم، دیدم مأمور است و از ترس پا به فرار گذاشتم. مأمور پلیس دستور ایست میداد که من با تفنگم سه گلوله شلیک کردم و بعد برگشتم و دیدم کسی در تعقیبم نیست و خودم را به اتوبان شیخ فضلاللـه نوری رساندم و با خودروی دوستم فرار کردم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. دیروز میلاد در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور کیخا، قاضی مستشار برگزار شد. در این جلسه پدر مامور پلیس بهعنوان ولی دم برای قاتل پسرش تقاضای قصاص کرد.
وقتی نوبت به دفاع میلاد رسید، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: یکی از بستگانم در تهران موادفروشی میکرد و از من خواست شبها در پاتوق او نگهبانی بدهم و هر شب 50 هزار تومان دستمزد میگرفتم. من موادفروش نبودم و اتهام قتل را قبول ندارم.
رئیس دادگاه: در تحقیقات مقدماتی به جرم خود اعتراف کردهاید.
میلاد: اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود و آن را قبول ندارم.
رئیس دادگاه: بعد از قتل، پیامکی به دختری دادی و مدعی شدی که ماموری را کشتهای و حاضری 30 میلیون تومان بدهی تا جایی برایت پیدا کند. این را هم قبول نداری؟
میلاد: من از این دختر 200 میلیون تومان طلب داشتم . وقتی شنیدم مامور پلیسی به شهادت رسیده، به دروغ این پیامک را زدم تا او را بترسانم و بتوانم طلبم را از او بگیرم. در ادامه، وکیل متهم خواستار حضور شاهدان پرونده در جلسه دادگاه شد.
قضات دادگاه پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد