پایان یک ابرقدرت

دونالد ترامپ در میان بهت جهانی به سمت ریاست‌جمهوری آمریکا انتخاب شد. وی به‌دلیل مواضع خود در حوزه داخلی و خارجی سیاست آمریکا از سوی بسیاری از مردم این کشور مورد استقبال قرار گرفت و در میان مردم سایر نقاط دنیا نیز توجهات زیادی را به خود معطوف کرد.
کد خبر: ۹۹۴۸۲۳
پایان یک ابرقدرت

نگاهی به مواضع ترامپ درباره تحولات منطقه نشان می‌دهد وی بر مبارزه با تروریسم و کاهش حضور نظامیان آمریکایی در منطقه تأکید داشته و اعلام کرده از حضور نظامی آمریکا در آسیا خواهد کاست.

سردار یدالله جوانی، مشاور عالی ولی‌فقیه در سپاه و صاحب‌نظر در مسائل دفاعی، تاکید دارد که باتوجه به سخنان ترامپ وی اگر با نگاه واقع‌بینانه به سمت تغییر رویکرد و رفتار در حوزه سیاست خارجی خصوصا کاهش نظامی‌گری در جهان برود می‌تواند به مطالبات مردم آمریکا پاسخ دهد. این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با جام سیاست در مورد سیاست آینده آمریکا و حضور این کشور در منطقه اظهارنظر کرده که می‌خوانید.

با روی کار آمدن ترامپ و اتخاذ سیاست‌های جدید خارجی فکر می‌کنید دخالت‌های آمریکا در دیگر کشورها با توجه به وعده‌ای که داده، بخصوص در غرب آسیا پایان پذیرد؟

واقعیت امر این است که آمریکا در شرایط خاصی قرار گرفته و مردمی که به ترامپ رای دادند انتظار دارند به مطالبتشان پاسخ داده شود و در سیاست‌های آمریکا در خارج از این کشور تجدیدنظر شود. آقای ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی، تبلیغات یا مناظره‌ها تاکید داشت که سیاست‌های آمریکا هزینه‌های زیادی برای این کشور داشته و طی سال‌های گذشته در جنگ‌های خاورمیانه، آمریکا 6000 میلیارد دلار هزینه کرده، در حالی که می‌شد با این پول دو بار آمریکا را ساخت. با این نگاه و سخنان تبلیغاتی، آقای ترامپ به‌رغم مشکلات زیادی که داشت مورد توجه قرار گرفت و همین امر نشان داد که آمریکا بشدت از درون دچار مشکل شده و نیاز به نوسازی و بازسازی داخلی دارد، از طرفی بدهی‌هایی آمریکا و کسر بودجه‌های این کشور، دیگر اقتضا نمی‌کند آمریکا به توسعه و گسترش نظامیگری در اقصی‌نقاط جهان در مناطق مختلف بپردازد، لذا اگر آقای ترامپ بخواهد همان رویه گذشته را دنبال کند قطعا بحران‌های بیشتری در انتظار آمریکا خواهد بود و نتیجه‌ای از این مداخلات نخواهد گرفت چون رفتار مداخله‌گرایانه و تکیه بر استفاده از نیروهای نظامی می‌تواند به فروپاشی آمریکا سرعت بخشد. بر این اساس اگر ترامپ با نگاه واقع‌بینانه به سمت تغییر رویکرد و رفتار در حوزه سیاست خارجی خصوصا کاهش نظامیگری در جهان برود می‌تواند به مطالبات مردم آمریکا پاسخ دهد. از طرفی آمریکا و نظام سرمایه داری به واسطه حضور و اعمال نفوذ در منطقه دارای موقعیتی است که براحتی نمی‌خواهد جایگاه خود را از دست بدهد لذا باید منتظر بود و دید چه تصمیمی اتخاذ خواهد شد و آیا آمریکایی‌ها می‌خواهند به مداخلات خود ادامه دهند و مشکلات را بپذیرند یا این‌که موقعیت جدید قدرت‌های نوظهور و ملت‌ها و حقوق آنان را می‌پذیرند.

اقای ترامپ در سخنانی تاکید کرده آمریکا قادر نیست هزینه‌های امنیت ژاپن یا عربستان را تامین کند و گفته ممکن است بخواهد پایگاه‌های نظامی در این کشور‌ها را تعطیل کند آیا این اتفاق خواهد افتاد؟ قصد ترامپ از تغییرات نظامی در شرق آسیا یا عربستان چیست؟

وضعیت ایالات متحده در مقطع فعلی چیزی شبیه وضعیت بعضی از کشورهای اروپایی از جمله انگلستان بعد از جنگ جهانی دوم است. در قبل از جنگ جهانی، انگلیس یا دولت بریتانیای کبیر قدرتی فرا منطقه‌ای بود و در گوشه و کنار جهان پایگاه‌های نظامی داشت، ولی در جنگ جهانی اول و بعد از جنگ جهانی دوم به گونه‌ای دچار مشکل و آسیب شد که توان ادامه یا حضور در منطقه را به دلیل نداشتن پول، امکانات و بدهی‌های که به بار آورده بود نداشت. از طرفی در داخل کشور نیز بشدت نیازمند نوسازی و بازسازی بود. در حال حاضر، آمریکا نیز در چنین شرایطی به سر می‌برد و هر چند در کشورها و مناطق مختلف پایگاه‌های نظامی ایجاد کرده، ولی در سال‌های اخیر با مشکل مواجه شده و همان‌طور که آقای ترامپ مطرح کرده آمریکا در این سال‌ها 6000 میلیارد دلار خرج جنگ‌هایی کرده که چیزی از آن به دست نیاورده در حالی که می‌شد با این پول دو بار آمریکا را ساخت. این سخنان ترامپ نشان می‌دهد آمریکا دیگر قادر به ادامه این روند نیست و اگر اشاره کرده که نمی‌توانیم امنیت دیگر مناطق، از جمله ژاپن و عربستان را تامین کنیم و باید پایگاه‌هایمان را تعطیل کنیم به خاطر چنین واقعیتی است. البته تحلیلم این است که بخشی‌ از این اتفاقات به دلیل نبود پول، امکانات و ضعف اقتصادی است و بحث دیگر به دلیل تنفر مردم منطقه خاورمیانه از حضور آمریکاست که منجر شد خیزش و بیداری اسلامی ملت‌ها در منطقه روی دهد و ادامه حضور را برای آمریکایی‌ها سخت‌تر کند. مقاومت‌ها در منطقه وضعیتی را ایجاد کرده که آمریکا دیگر نمی‌تواند به حضور و نفوذ خود مثل گذشته ادامه بدهد. آمریکایی‌ها در گذشته با اقداماتی می‌توانستند اهداف خود را تامین کنند و با مداخله نظامی یا سیاست‌های اعمالی، با کمترین آسیب، به بیشترین اهداف برسند اما امروز جنگ‌های عراق، افغانستان و جنگ‌های نیابتی نشان داد آمریکا دیگر نمی‌تواند مثل گذشته از نیروی نظامی خود استفاده کند و بخوبی دریافته پا به هر کشوری در منطقه بگذارد با مقاومت ملت‌ها روبه‌رو خواهد شد و مردم از موجودیت، تمامیت ارضی و هویت خود دفاع خواهند کرد. لذا در کنار نداشتن پول، امکانات، مشکلات مالی و اقتصادی برای آمریکا،بیداری ملت‌ها خصوصا در منطقه غرب آسیا باعث شده آمریکایی‌ها به سمت تجدیدنظر در حضور خود در منطقه بروند.

بحث کاهش نظامیگری آمریکا در منطقه آیا به دلیل تغییر استراتژی این کشور برای تغییر مدل جنگ و تبدیل آن به جنگ‌های سایبری یا جنگ نرم نیست؟

قطعا آمریکایی‌ها سعی می‌کنند از راه‌های جایگزین استفاده کنند چون آنها براحتی حاضر نیستند موقعیت و نفوذ خود را در اقصی‌نقاط جهان از دست بدهند، ولی واقعیت این است که هر اقدام جایگزین نمی‌تواند دستاوردهای حضور مستقیم این کشور را داشته باشد، لذا آمریکایی‌ها باید بپذیرند که دوران امپراتوری‌ آنها تمام شده و حضور خود را پایان‌یافته تلقی کنند. معتقدم آمریکایی‌ها اگر آبرومندانه و با محترم شمردن حقوق دیگر ملت‌ها از این سرزمین‌ها خارج شوند خیلی بهتر از آن است که با آبروریزی و خسارت‌های سنگینی مجبور شوند از این مناطق فرار کنند. آمریکایی‌ها باید واقع‌بینانه به ماجرا نگاه کنند و برخی سخنانی که ترامپ در مناظرات انتخاباتی‌ خود مطرح کرد اشاره به همین واقعیت‌ها دارد. آقای ترامپ خیلی صریح مطرح کرد که تروریست‌ها در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، مثل داعش از طرف آمریکا ایجاد شده اند و آمریکا باید بپذیرد اشتباهات راهبردی داشته و هرچه زودتر باید به این اشتباهات پایان بدهد تا خسارت کمتری به ملت خود ودیگر ملت‌ها وارد شود. اگر آمریکایی‌ها بخواهند ابزارها را جابه‌جا کنند تا بتوانند با کم کردن حضور نظامی و استفاده از شیوه‌های دیگر حضور سلطه‌گرانه و مداخله‌جویانه خود را ادامه دهند یقین بدانند ملت‌ها دیگر حضور آمریکا را نمی‌پذیرند. آمریکا نیز می‌داند که دیگر توان گذشته را ندارد لذا باید بپذیرد یک قدرت در ردیف دیگر قدرت‌های جهان است ودیگر نمی‌تواند سلطه و برتری بر دنیا داشته باشد.

با توجه به نزدیکی ترامپ به پوتین، همکاری نظامی روسیه و آمریکا را چطور ارزیابی می‌کنید؟

قطعا باید مسیری طولانی طی شود تا همکاری نظامی و مشترک بین دو کشور انجام گیرد، آمریکایی‌ها و نظام سرمایه‌داری همچنان نگاه مبتنی بر توسعه ناتو به شرق را دارد و روسیه نیز توسعه ناتو به شرق، خصوصا مرزهای امنیتی خود را در تعارض با منافع ملی این کشور می‌بیند. لذا حتی اگر شخص ترامپ تمایل به ارتباط با شخص پوتین دارد قطعا نمی‌تواند بسرعت نگاه سیستمی و حاکم بر ناتو یا سیستم حاکم سرمایه‌داری آمریکا را تغییر دهد تا به دنبال این تغییر، همکاری‌های گسترده‌ای با روسیه به وجود بیاید.

تاثیر این رفتار بر منطقه مشخص خواهد شد؟

می‌تواند همکاری‌های حداقلی برای مهار برخی چالش‌ها باشد، اما لازمه‌اش این است که نگاه آمریکا به طور کلی نسبت به بسیاری موضوعات عوض شود. آمریکایی‌ها مبارزه با تروریسم را به شکل شعار مطرح می‌کنند، ولی حقیقتا برای پیشبرد منافعشان از ابزار تروریسم استفاده می‌کنند ولی روسیه در سال‌های اخیر نشان داده به دلیل این‌که نگران توسعه تروریسم است با آن به شکل جدی مبارزه کرده لذا زمانی این همکاری ممکن است که نگاه آمریکایی‌ها عوض شود و آمریکایی‌ها بپذیرند که باید با تروریسم در هر شکل مبارزه کنند و آنرا به تروریسم خوب و بد تقسیم نکنند،لذا ترامپ باید نشان دهدکه با تروریسم در عمل از اساس مخالف است. امروزه ترامپ یک نوع تعهد و وفاداری نسبت به رژیم صهیونیستی دارد، در حالی که رژیم صهیونیستی یک تروریسم دولتی است و برخی گروه‌های مقاومت در منطقه را تروریسم معرفی می‌کند. لذا این علقه، رابطه و ابراز احساسات مساله‌ای است ‌که به نگرش و نگاه در سیستم آمریکا و نظام سرمایه‌داری نسبت به موضوعات اساسی در عرصه بین‌الملل مربوط می‌شود لذا باید منتظر ماند و قضاوت زودهنگام نداشت.

گفت‌وگو از: فاطمه امیری

ضمیمه جام سیاست جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها