به گزارش جامجم، اواخر اسفند 93 پلیس پایتخت، جسد پتوپیچ شده مردی میانسال را کنار سطل زبالهای در زعفرانیه پیدا کرد. جسد متعلق به مردی افغان بود که پس از انتقال به پزشکی قانونی، مشخص شد به دلیل اصابت جسم سخت به سر و خفگی جان خود را از دست داده است. با مشخص شدن وقوع قتل، تیمی از کارآگاهان اداره دهم به تحقیق از اهالی خیابان پرداختند که معلوم شد آنها صدای درگیری دو مرد افغان را از ساختمانی نیمه کاره در همان حوالی شنیدهاند. با کشف این سرنخ، دوربینهای مداربسته ساختمانها بازبینی و چهره مردی جوان هنگام جابهجایی جسد با فرغون شناسایی شد.
همزمان زنی به کلانتری مراجعه و خود را همسر مقتول معرفی کرد و گفت: «چند روز پیش مردی با تلفن همراه من تماس گرفت و مدعی شد همسرم را گروگان گرفته و 600هزار تومان پول خواست تا آزادش کند. من پول را به حسابش واریز کردم، اما دیگر خبری از او نشد تا این که پلیس خبر کشته شدن همسرم را اطلاع داد.»
با ثبت این شکایت، ماموران به ردیابی گوشی متهم پرداختند و سرانجام او را دستگیر کردند. پسر 22 ساله در بازجویی اولیه به قتل با انگیزههای مالی اعتراف کرد. در ادامه پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی و با حضور قاضی مستشار ابراهیم اسلامی ارجاع شد.
صبح دیروز در ابتدای جلسه، نماینده دادستان خواستار مجازات متهم به اتهام قتل عمد، ضرب و جرح عمدی و سرقت شد و گفت: «متهم پیش از این در بازجوییها اعتراف کرده که مقتول به او 600 هزار تومان بدهکار بود اما آن را پس نمیداد و پشت تلفن فحاشی میکرد.متهم او را به ساختمانی نیمهکاره در زعفرانیه، محل وقوع قتل کشاند و ابتدا با کلنگ ضربهای به سرش زد و پس از خفه کردن با پارچه، جسدش را میان پتو پیچید و در فرغون گذاشت. سپس آن را کنار سطل زباله رها کرد. او پس از قتل با خانواده مقتول تماس گرفت و مدعی شد مرد میانسال را گروگان گرفته و اگر 600هزار تومان به حسابش واریز نکنند، او را آزاد نمیکند. بعد از واریز پول، سیمکارت را از بین برد و فرار کرد.»
سپس وکیل اولیای دم مقتول که در افغانستان هستند، به وکالت از آنها خواستار قصاص شد. همسر مقتول نیز گفت که متهم خودش به او زنگ زده و گفته بود اگر پول را ندهند، بلایی سر مقتول میآورد.
به این ترتیب متهم به جرم خود اعتراف کرد و گفت: «با مقتول در میدان امام حسین(ع) آشنا شدم و مدتی با هم کارگری کردیم. من 700 هزار تومان به او قرض داده بودم اما فقط صد هزار تومان را پس داده بود و از پرداخت بقیه پول طفره میرفت و امروز و فردا میکرد. روز حادثه به طور اتفاقی به ساختمانی نیمهکاره ـ محل حادثه ـ رفتم تا یکی از دوستانم را ببینم. او بیرون رفته بود و من منتظرش ماندم تا برگردد که ناگهان مقتول سر رسید. دوباره بحثمان شد و من پولم را خواستم اما فحاشی کرد. عصبانی شدم و پیش خودم گفتم نهتنها پولم را نمیدهد، بلکه فحش هم میدهد. کلنگی روی زمین بود. آن را برداشتم و به سمت مقتول رفتم. بلند شد و با چاقو چند ضربه به دستم زد. من هم با کلنگ به سرش کوبیدم و او فوت کرد. جسدش را با پارچه بستم و در فرغون گذاشتم و کنار یک سطل زباله در خیابان آصف رها کردم. سپس سیمکارتش را در گوشی خودم گذاشتم. همان موقع یکی از آشنایانش تماس گرفت. میخواست بداند مقتول کجاست. من حرفی از آدم ربایی نزدم، فقط گفتم اگر 600 هزار تومان بدهید، گوشی را پس میدهم. آنها پول را به حسابم واریز کردند اما من فرار کردم.» متهم در پایان دادگاه اعترافات خود را تکرار کرد تا قضات برای صدور رای وارد شور شوند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد