هیکویچی و خواهرش درحالی که مشغول فروش هندوانههایش بودند، در مقابل قصر حاکم با سرنگهبان اصلی روبرو شدند. پیرمردعصبانی که توسط پیام آور کشور همسایه با سؤالات و تقاضاهایی غیرممکن مواجه شده، مضطربانه به دنبال شخص هوشمند و با خردی بود که بتواند به او کمک کند.