انتخابات بزنگاه مشارکت مردم و یاس براندازان

جریانات سیاسی چه نکاتی برای رقابت سالم در انتخابات باید مدنظر داشته باشند و در عین این‌که رقابت دارند چقدر حفظ وحدت و توجه به منافع ملی بین تشکل‌ها و جریانات سیاسی اهمیت دارد و با توجه تاکیدات رهبری برای جلوگیری از شکل‌گیری فضای دوقطبی چنین فضایی چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد و چطور می‌توان از ایجاد چنین فضایی جلوگیری کرد؟
کد خبر: ۱۰۰۹۳۹۲
انتخابات بزنگاه مشارکت مردم و یاس براندازان

برای پاسخ به این پرسش‌ها ابتدا باید یادآوری کرد که چند ماه آینده انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم، بعد از گذشت قریب 40 سال از عمر جمهوری اسلامی ایران، خوشبختانه کشورمان نه اولین تجربه انتخاباتی آزاد خود را تجربه می‌کند و نه این‌که دسترسی به تجربه جهان در این زمینه دچار مشکل یا مانع است، در نتیجه دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند تجربه 11 انتخابات قبل از خود و استفاده از تجارب دنیا را به همراه داشته باشد.

در انتخاباتی از این نوع که انتخاباتی ملی است، معمولا سیاسیون کشور که در رقابت‌ها شرکت می‌کنند ـ چه در ایران و چه در جهان ـ آنچه توصیه و تلاش می‌شود در رقابت‌های انتخاباتی درنظر گرفته شود، ترجیح دادن منافع ملی بر منافع حزبی، شخصی و گروهی است. کشورهایی که این مهم را در رقابت‌ها رعایت می‌کنند طبیعتا پیش‌تر و احیانا کشورهایی که نمی‌توانند به این مهم پایبند باشند دچار آسیب و آفت‌های مختلفی می‌شوند. نکته دیگری که مهم است مسلط بودن کاندیداها و گروه‌های سیاسی حامی آنها به شرایط موجود آن کشور و شرایط موجود نظام بین‌الملل و منطقه است که جمهوری اسلامی ایران و انتخابات دوازدهم از این قاعده مستثنا نبوده و انتظار این است که با توجه به شرایط از جمله مشکلاتی که دولت‌های مختلف از آن رنج برده ‌امروز و تبدیل به مساله‌ای برای کشور شده است؛ مانند مساله بیکاری، تورم و فساد که در لایه‌هایی رسوخ کرده همچنین شرایط منطقه‌ای به دلیل این‌که در جایی قرار گرفتیم که دایره‌ای از ناامنی ما را احاطه کرده است، همچنین تحولی که در نظام بین‌الملل رخ داده و نقشی که قدرت‌های بزرگ در منطقه تلاش می‌کنند توجه داشته باشند.

بنابراین با توجه به این شرایط کاندیداها باید درنظر داشته باشند در چنین شرایطی که کاندیدا می‌شوند، برای هدایت اجرایی کشوری که آن هم قدرت منطقه‌ای است و با چالش‌های بسیاری از ناحیه رقبای منطقه‌ای خود و رقبای جهانی خصوصا قدرت هژمون سابق ایالات متحده آمریکا مواجه است، لذا انتظار این است که در چنین شرایطی که عادی نیست و بسیار با شرایط کشورهایی از جمله هلند، بلژیک، نروژ و فنلاند در ورود انتخابات متفاوت است، انتظار است با لحاظ این شرایط استثنایی مراقب گفتار و رفتار خودشان باشند تا کشور در عین این‌که بتواند از یک فضای پویای با نشاطی در انتخابات برخوردار شود در عین حال به گونه‌ای نشود که احتمالاطمع دشمنان را برانگیزد تا از فضای احتمالی پیش آمده سوءاستفاده کرده و خطری را متوجه کشور کنند.

این دو مساله بسیار مهم است؛ یعنی در نظر گرفتن منافع ملی و ترجیح آن بر منافع حزبی، فردی، شخصی، گروهی و داشتن تحلیلی درست و روشن از وضعیت داخلی کشور و شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی آن. در کنار این، تجربه به ما نشان داده اگر بخواهیم تجربه خودمان را با دنیا برخلاف کشورهای آنگلوساکسون که در آنها به طور سنتی انتخابات به سمت دوقطبی شدن می‌رود و این دو قطبی شدن را فرهنگ و فضای داخلی آن کشورها و سابقه تاریخی‌شان برمی‌تابد. به لحاظ روان‌شناسی ملت ما، سابقه، گذشته و تاریخمان این نوع را تحمل نمی‌کند و مدل و الگوی مناسبی برای ما محسوب نمی‌شود. تجربه کشورهای دیگری مثل فرانسه و ایتالیا یا مقداری شاید اسپانیا یعنی کشورهایی که در آن قطب‌های متعدد یا جناح‌های مختلفی وارد انتخابات می‌شوند و فضای رقابتی بین دو قطب شکل نمی‌گیرد، روان‌شناسی ملت ما شاید با این سازگاری بیشتری دارد. ممکن است دوقطبی شدن الزاما یا به‌طور مشخص در فضای دو کاندیدای مطرح ومهم‌تر شکل بگیرد گاهی هم با حضور چند کاندیدا فضا دوقطبی شود. تجربه گذشته ما نشان می‌دهد که این دوقطبی شدن در راستای منافع ملی و سازگار با شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای و داخلی که کشور در حال تجربه آن است، نباشد. تجربه گذشته ما نشان می‌دهد که کشورمان باید از چنین فضایی پرهیز کند و در فضایی توام با خرد بیشتر و تکیه کمتر بر احساس انتخابات را به پیش ببرد.

تجربه به ما نشان داده و تجربه انقلاب‌های بزرگ هم این را ثابت کرده کشورهایی که انقلاب می‌کنند در گذشته مثل فرانسه، چین، روسیه و کوبا اینها زمانی که نظام‌های سیاسی مستقر را برمی‌اندازند به دلیل آن‌که آن نظام‌های سیاسی مستقر به جای پشتیبانی مردم از پشتیبانی قدرت‌های بزرگ برخوردار بودند؛ زمانی که ساقط می‌شوند قدرت‌های بزرگ تلاش می‌کنند نظام‌های انقلابی را تا حد ممکن براندازند یا اگر نشد تضعیف کنند. در مورد انقلاب ما هم همین‌طور بود، پس از پیروزی انقلاب نیز غرب به رهبری آمریکا تمام تلاششان این بود که این نظام سیاسی جدید یعنی جمهوری اسلامی ایران را ساقط کنند، در چنین شرایطی انقلاب‌ها مثل قبل از انقلاب و در جریان انقلاب و بعد از انقلاب تنها ابزاری که قدرت‌های بزرگ برای خنثی کردن قدرت در اختیار دارند قدرت و نیروی مردم است. نظام قبل از انقلاب را اگر حضور میلیونی مردم وجود نداشت هیچ قدرت دیگری نمی‌توانست ساقط کند به دلیل قدرت درونی نیروهای مسلح و امنیتی که داشت همچنین به دلیل حمایتی که آمریکا آشکار و پنهان، مستقیم و غیرمستقیم و مجموعه غرب ازآن به عمل می‌آوردند. بعد از انقلاب هم زمانی که همه اینها بسیج می‌شوند تا نظام سیاسی یعنی جمهوری اسلامی را براندازند، تجربه گذشته ما و انقلاب‌های دیگر نشان داده تنها نیرویی که باعث می‌شد در سر بزنگاه‌ها خطر از سر کشور رفع شود حضور مردم و مشارکت مردم در امر سیاست و در امر حکومتداری بوده است. حالا این حضور گاهی در قالب، تظاهراتی مثل 22 بهمن یا روز قدس اتفاق می‌افتد. گاهی مشارکت، مشارکت تظاهراتی است و گاهی مشارکت، مشارکت انتخاباتی است که یکی از آن موارد همین انتخابات فراروی ماست که حضور مردم قطعا درواقع ما را در موضعی بالاتر در معادلات منطقه‌ای قرار خواهد داد و به واسطه یک حضور پررنگ، گسترده و فشرده مابه‌ازای آن را در حوزه سیاست نقد می‌کند تا کشور بتواند در فعالیت‌های سیاسی از آن بهره‌برداری لازم را جهت نقد کردن آن بردارد. به عبارتی این حضور میلیونی گسترده در انتخابات اعتباری به کشور می‌دهد که سیاستمداران می‌توانند آن اعتبار را تبدیل به پول نقد یا مابه‌ازای نقد در عرصه سیاسی کنند. در نتیجه این حضور اهمیت بسیاری دارد و می‌تواند توان کشور و جایگاه آن را در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی بسیار متحول کند و به سمت و جهت بسیار مثبت پیش ببرد.

دکتر محمدباقر خرمشاد - استاد دانشگاه

ضمیمه جام سیاست

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها