به مناسبت ۱۹ آبان/ ۱۰ نوامبر «روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه» به یک پرسش مهم پاسخ داده‌ایم

چرا باید به علم اعتماد کنیم؟

به‌دنبال راهپیمایی حمایت از علم در 500 شهر جهان

ضـدعلم چه کسی است؟

شنبه دوم اردیبهشت، مردم واشنگتن و بیش از 500 شهر دیگر جهان در حرکتی به‌نام راهپیمایی برای علم، حمایت خود را از نقش حیاتی علم در سلامت، امنیت، اقتصاد و اداره کشورها اعلام کردند. این راهپیمایی، بخشی از جریان به راه افتاده علیه ایده‌ها و رفتارهای ضد علمی است که پس از انتخابات سال گذشته در آمریکا، شکل برجسته‌ای به خود گرفته است.
کد خبر: ۱۰۲۳۵۷۲
ضـدعلم چه کسی است؟

بسیاری از راهپیمایی‌کنندگان گفته‌اند در اعتراض به افزایش تهاجم سیاسی به حقایق و شواهد علمی، دست به این کار زده‌اند.

رهبران اولین راهپیمایی برای علم گفته‌اند هدف از این راهپیمایی، تاکید بر اهمیت نقش علم در همه ارکان زندگی است. هرچند آنها راهپیمایی خود را غیرحزبی اعلام کرده‌اند و گفته‌اند در واکنش به سیاست‌های رئیس‌جمهور جدید آمریکا انجام نمی‌شود، با این حال سیاست‌های ضدعلمی دونالد ترامپ در شکل‌گیری و تقویت این جنبش بی‌تاثیر نیست.

ترامپ از زمان روی کارآمدنش بارها بر کاهش بودجه سازمان‌های تحقیقاتی آمریکا ازجمله ناسا، انستیتو ملی سلامت و اداره ملی اقیانوسی و جوی و از همه خطرناک‌تر سازمان حفاظت محیط زیست، نظر داده است. این کاهش بودجه‌ها فقط به کند شدن پیشرفت تحقیقات علمی ایالات متحده و تعدیل نیرو در این سازمان‌ها منجر نخواهد شد، بلکه اثرات وخیمی بر نگرش سیاستمداران جهان به علم و سرمایه‌گذاری در آن به دنبال دارد.

در این میان، آنچه باید به آن توجه داشت، این است که برداشت‌های گاه نادرست از رفتارهای ضدعلمی، می‌تواند تلاش برای اهمیت بخشیدن به نقش علم را از مسیر درست آن منحرف کند. در بسیاری از موارد، آنچه به عنوان ضد علم یا انکار علم مطرح می‌شود، صرفا نمونه‌های خاصی از جانبداری انگیزه‌مند از حقایق علمی است و در مجموع، سطح اعتماد عمومی به علم بالاتر از چیزی است که ما تصور می‌کنیم.

امروزه که خطر ایده‌های به اصطلاح ضدعلمی افزایش یافته است، باید نگاه علمی‌تری به آنچه آن را رد یا انکار علم می‌نامیم، داشته باشیم. روابط انسان‌ها با علم، بسیار پیچیده‌تر و ظریف‌تر از آن است که بتوان به طور مشخص، دو گروه ضدعلم و طرفدار علم تعریف کرد. تصحیح این برداشت‌های نادرست و آشنایی بیشتر با پیچیدگی‌هایی که در تعریف این دو گروه وجود دارد، برای اهمیت بخشیدن به علم در این عصر به اصطلاح ضدعلم ضروری است. در ادامه با برخی واقعیت‌ها و تصورات غلط در این زمینه آشنا می‌شویم.

تصور نادرست: کسانی که ضدعلم هستند درستی حقایق را انکار می‌کنند

واقعیت: مردم معمولا مربوط بودن حقایق را انکار می‌کنند نه صرفا درستی آنها را

گاهی ممکن است،‌ کسانی که ما به آنها برچسب ضد علم می‌زنیم،‌ حقایق علمی را رد نکنند، اما مربوط بودن این حقایق را قبول نداشته باشند. این یک مشکل است، اما مشکلی بسیار متفاوت با آنچه ما تصور می‌کنیم.

در مطالعه دیگری که در این زمینه انجام شد، محققان پی بردند، استدلال افراد به گونه‌ای است که باعث می‌شود، حقایق در مقایسه با عقاید شخصی‌شان نامربوط به نظر برسد. به عبارت دیگر، مردم به شکلی استدلال می‌کنند که حقایقی که باورهای آنها را به چالش می‌کشد حقایق نامربوطی به نظر می‌رسد.

همه این موارد نشان می‌دهد،‌ ارتباط ما با علم، ارتباط ظریفی است و ما به شیوه‌های بسیار مختلفی در مقابل حقایق یا دست‌کم نتایج ضمنی آنها مقاومت می‌کنیم. آنچه ما شاهد آن هستیم، لزوما رد حقایق تجربی نیست، بلکه انکار گزینشی حقایق علمی با هدف جلوگیری از به چالش کشیده شدن باورهای خوشایند ماست. تمایل مردم به شیوه‌های مختلفِ اعتماد به علم، برای مقاومت در برابر علم هنگامی که آن را با باورهایشان در تضاد می‌بینند، نیازمند تامل بیشتری است. جایگاه ضدعلم تعریف پیچیده‌ای دارد، اما اگر ما درک علمی‌تری از این جایگاه داشته باشیم، بهتر می‌توانیم به علم خوب در انجام کارهای خوب کمک کنیم.

تصور نادرست: عموم مردم جهان نسبت به علم بی اعتماد هستند

واقعیت: مردم، احترام عمیقی برای دانشمندان و پیشرفت‌های علمی قائلند

در نظرسنجی موسسه تحقیقاتی پیو - که سال 1394/ 2015 انجام شد - 79 درصد پاسخ‌دهندگان اظهار داشتند، علم، زندگی را آسان‌تر کرده است. نتایج این نظرسنجی را می‌توان بر حوزه‌های مختلفی مثل بهداشت عمومی، تغذیه و محیط زیست منطبق دانست. حتی در زمینه واکسیناسیون، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد، 79 درصد پاسخ‌دهندگان بر این باور هستند که دانشمندان باید در ایجاد یک سیاست در این زمینه نقش داشته باشند و 88 درصد معتقدند که فواید واکسیناسیون از مضرات آن بیشتر است. با این حال این سطح حمایت از دانش و دانشمندان نسبت به نظرسنجی سال 1388/ 2009 که 83 درصد شرکت‌کنندگان در آن علم را آسان‌کننده زندگی می‌دانستند، 4درصد کاهش نشان می‌دهد. همچنین، در حال حاضر درباره تخصص‌های علمی در زمینه‌های خاص، شکاکیت‌هایی وجود دارد. بسیاری از مردم دانسته‌های دانشمندان درباره تغییرات آب و هوایی یا محصولات تراریخته را قبول ندارند. شاید چنین چیزی ناامید کننده باشد، اما تصویر کلی حاکی از آن است که علم در میان مردم همچنان از احترام نسبتا بالایی برخوردار است.

تصور نادرست: مردم ارزشی برای استفاده از یافته‌های علمی در مباحثات خود قائل نیستند

واقعیت: مردم اغلب از یافته‌های علمی که گمان می‌کنند معتبر هستند، برای استدلال در مقابل یافته‌های علمی واقعی استفاده می‌کنند

بسیاری از افراد برای تائید دیدگاه‌هایشان از استدلال‌های علمی ـ یا استدلال‌هایی که گمان می‌کنند علمی است ـ استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، افراد ناباور به وقوع تغییرات آب و هوایی به نظرات شکاکانی که معتقدند هنوز علم به نتیجه مشخصی در این زمینه نرسیده است یا یافته‌های علمی که عامل انسانی را در تغییرات آب و هوایی دخیل نمی‌داند استدلال می‌کنند. کسانی که با واکسیناسیون مخالف هستند برای اثبات نظرشان نتایج علمی را که بی‌اعتبارشده اند مورد استناد قرار می‌دهند. این نوع تحلیل جانبدارانه از علم، ناشی از پدیده روان‌شناختی شناخته شده‌ای است که استدلال تهییج شده نامیده می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد همه مردم دنبال اطلاعاتی هستند که تائیدکننده نتیجه‌گیری آنها در مورد یک موضوع خاص است یا دست‌کم این نتیجه‌گیری را به چالش نمی‌کشد. به عبارت دیگر، ما تلاش می‌کنیم اطلاعاتی را که ممکن است باعث شود در باورهایمان تجدید نظر کنیم، بی‌اعتبار بدانیم یا از پذیرش آنها طفره برویم. استدلال تهییج‌کننده به این معناست که مردم همچنان برای تحکیم باورهایشان به علم اعتماد دارند. در عین حال ممکن است، یافته‌های واقعی را درست تفسیر نکنند، به اطلاعات ناموثق مراجعه کنند یا صرفا مطالعاتی را انتخاب کنند که با باورهای آنها موافقت داشته باشد. بنابراین بهترین توصیف برای این افراد این است که آنها ضدعلم نیستند؛ بلکه از علم به شکل جانبدارانه استفاده می‌کنند؛ به گونه‌ای که علم در کنار و نه در مقابل دیگر باورهای آنها قرار بگیرد.

تصور نادرست: همیشه مخالفت با یافته‌های علمی است که باعث انکار می‌شود

واقعیت: اغلب، راه‌حل‌های ضمنی ارائه شده توسط یافته‌های علمی است که باعث انکار می‌شود

در یک مطالعه، به شرکت‌کنندگان مقاله‌ای نشان داده شد که شیوه‌های مقابله با تغییرات آب و هوایی، شامل شیوه معمول از طریق محدودکردن انتشار گاز دی‌اکسیدکربن و شیوه تجاری از طریق سرمایه‌گذاری روی فناوری سبز در آن ارائه شده بود. از شرکت‌کنندگان خواسته شد، میزان موافقت خود با شیوه‌های ارائه شده در مقاله را بیان کنند. نتایج مطالعه نشان داد، کسانی با راه‌حل تجاری موافقت کرده‌اند که این راه‌حل با دیدگاه سیاسی آنها موافقت بیشتری داشته است. این نتیجه نشان می‌دهد که رد یافته‌های علمی، لزوما به دلیل روگردانی کلی از آنها نیست. بلکه مخالفت با راه‌حل ارائه شده توسط این یافته‌ها عامل رودگردانی از آنهاست و این چیزی است که به رد حقایق علمی خاصی منجر می‌شود نه انکار علم به طور کلی. یافته‌های علمی چه موافق میل ما باشند و چه نباشند، یافته‌های علمی هستند و پدیده راه‌حل گریزی می‌تواند به عنوان یک مشکل تلقی شود. با این حال، تاکتیک‌هایی که باید برای عبور از این مشکل مورد استفاده قرار بگیرد با شیوه‌های لازم ـ در شرایطی که مردم علم را به طور کلی انکار می‌کنند ـ متفاوت است.

مترجم: یاسمین مشرف

جام‌جم

منبع: Scientific American

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها