به گزارش جامجم، نخستین پرونده به قتل مردی جوان با سلاح شکاری برمیگردد. 11 تیر 89، پلیس از وقوع یک فقره تیراندازی در یکی از زمینهای اطراف تهران باخبر شد. چند مرد با هم درگیر شده و یکی از آنها با اصابت گلوله به قتل رسیده بود. کارآگاهان در تحقیقات خود متوجه شدند مقتول، ملک پدری قاتل را خریده بود اما در پرداخت مبلغ آن اختلافاتی بهوجود آمد و سرانجام به درگیری مرگبار منجر شد.
متهم 19 ساله چند روز بعد دستگیر شد و با اعتراف به قتل گفت: «پدرم زمینی داشت که آن را 70 میلیون تومان به مقتول فروخت. ما بخشی از پول را گرفتیم و قرار شد بقیه آن را بعد از چند روز دریافت کنیم، اما مقتول از پرداخت آن طفره میرفت. تا این که روز حادثه برای حل این اختلاف قرار گذاشتیم اما بار دیگر با هم درگیر شدیم و من با سلاح شکاری که داشتم، گلولهای به سمتش شلیک کردم.»
با ثبت اعترافات متهم، کیفرخواست پرونده صادر و برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. تعدادی از اولیای دم، خواستار قصاص و بقیه درخواست دیه کردند که همین اختلاف باعث شد، حکمی برای متهم صادر نشود و او هفت سال بلاتکلیف در زندان باقی بماند. قاتل سرانجام درخواست اعمال ماده 429 را به دادگاه ارائه کرد و صبح دیروز در شعبه نهم به ریاست قاضی محمدرضا کشکولی حضور یافت و گفت: «زمان قتل فقط 19 سال داشتم. از کاری که کردم پشیمانم و از شما میخواهم آزادم کنید تا بتوانم رضایت اولیای دم را بگیرم.»
قتل پدر
پرونده دوم نیز مربوط به قتل یک پدر بهدست پسرش در 4 بهمن 87 است. متهم 24 ساله در بازجوییها، اختلافات خانوادگی را انگیزه قتل اعلام کرد و گفت: «چند روز قبل از حادثه، پدرم را بهخاطر خلاف دستگیر کردند و به دادگاه بردند. من و چند نفر از اعضای خانوادهام برای پیگیری کارهایش به دادگاه رفتیم، اما هنگام بیرون آمدن، پدرم با لگد مرا زد و از روی پلهها به پایین پرتاب کرد. او این کار را جلوی شوهرخالهام انجام داد. آنجا اتفاق خاصی نیفتاد تا اینکه مدتی بعد پدرم آزاد شد. روز حادثه، در خانه نشسته بودم که از کوچه صدای داد و فریا شنیدم. بیرون رفتم دیدم پدرم است. نمیدانم چه شد با هم درگیر شدیم و من او را کشتم.»
اولیای دم پرونده شش نفر هستند که چهار نفر از آنها پیش از این رضایت داده اند اما دو نفر دیگر از جمله مادربزرگ متهم درخواست قصاص دارند. حضور نیافتن این دو نفر در جلسات دادگاه باعث شده تا حکمی برای متهم صادر نشود و او 9 سال در زندان بلاتکلیف باقی بماند.
صبح دیروز، در شعبه نهم دادگاه به درخواست اعمال ماده 429 او رسیدگی شد و گفت: «مادربزرگم در جلسات حاضر نمیشود و حتی احضاریهها را هم پاره میکند و دور میریزد. از قضات میخواهم مرا آزاد کنند تا بتوانم زندگی جدیدی را شروع کنم. من از قتل پدرم خیلی پشیمانم.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای هر دو پرونده را صادر کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد