سید ناصر حسینی‌پور، جانباز و نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»:

می‌خندیدیم تا صدام کوچک شود

مجید قیصری، نویسنده دفاع مقدس، برگزیده و داور جایزه‌های مهم ادبی:

معلمان و اساتید دانشگاه کتاب بخوانند!

مجید قیصری برای رمان‌خوان‌های حرفه‌ای و آنهایی که ادبیات مقاومت و دفاع مقدس را دنبال می‌کنند نام آشنایی است.
کد خبر: ۱۰۶۰۸۵۷
معلمان و اساتید دانشگاه کتاب بخوانند!

این نویسنده 51 ساله تاکنون جوایز شهید غنی‌پور، مهرگان ادب، انجمن قلم ایران، جایزه قلم زرین و... را از آن خود کرده است. از داستان‌های معروف او می‌توان به سه دختر گل فروش، باغ تلو، جنگی بود جنگی نبود، زیرخاکی و... اشاره کرد.

با قیصری درباره دنیای امروز که بیشتر تحت‌تاثیر فضای مجازی است هم‌صحبت شدیم.

می‌گویند نویسندگی نوعی جان دادن است، زمانی که شروع به نوشتن می‌کنی به نوعی از جان و روح‌ات مایه می‌گذاری، از چه زمانی حس نوشتن به سراغتان آمد؟

بعد از جنگ، سال‌ 70ـ69 بود که وارد دانشگاه و کم‌کم با ادبیات آشنا شدم. در این محیط با کسانی که تجربه حضور در جبهه را داشتند، دوست شدم و شروع به نوشتن خاطراتم کردم. دوستانی که این متن‌‌ها را می‌خواندند به من توصیه کردند به صورت جدی نوشتن را ادامه بدهم و از سال 72 بود که نوشتن را به صورت جدی شروع کردم.

چند ساله بودید که به جبهه رفتید؟

سال 62 داوطلب شدم و به جبهه رفتم.

در سن هفده‌ سالگی رفتن به جبهه را هدفمند و برای دفاع از کشور انتخاب کردید یا شور جوانی بر شما غالب شده بود؟

به این که چرا باید به جبهه بروم فکر نمی‌کردم، باید می‌رفتم ! خیلی از دوستانم و برادرم به جبهه رفته بودند و من هم تصمیم گرفتم به آنها ملحق شوم.فضای آن زمان می‌طلبید که به منطقه بروم.هر روز شهدای زیادی از جبهه‌ها می‌آوردند و دشمن بشدت کشورمان را تهدید می‌کرد. در چنین شرایطی ماندن در تهران را تاب نمی‌آوردم.

با توجه به تجربیاتی که دارید، شرایط جامعه و خانواده چه تاثیری روی تصمیم‌گیری‌های افراد دارد؟

در هر دوره‌ای بنا به شرایط باید دست به انتخاب زد و تصمیم‌هایی گرفت که کاملا به دوره تاریخی که در آن زندگی می‌کنیم، بستگی دارد. این که آبشخور تفکرات و گذشته ما در کجاست و .... در سال‌های دفاع مقدس هر چند کشور کاملا تحت تاثیر فضای جنگ بود، اما خیلی‌ها به جبهه نمی‌رفتند. آن زمان کشور حدود 40 میلیون جمعیت داشت که اگر قرار بود مردم تحت‌تاثیر شرایط به جبهه بروند، باید تعداد رزمنده‌ها خیلی بیشتر می‌شد، اما واقعیت این است که در برخی جبهه‌ها مثل کردستان ما با کمبود رزمنده مواجه بودیم.

در شرایط امروزی که دنیای مجازی بر دنیای واقعی غلبه کرده است به نظرتان اگر اتفاقی در کشورمان روی دهد،‌ جوان‌ها چگونه تصمیم می‌گیرند، آیا باز هم به دل ماجرا می‌زنند؟

مصداق عینی این اتفاق، حادثه ساختمان پلاسکو بود که دیدیم از طریق همین فضای مجازی چقدر اطلاع رسانی گسترده‌ای صورت گرفت. فضای مجازی امکان اطلاع‌رسانی را افزایش داده و مردم و مسئولان خیلی زودتر و بهتر می‌توانند درباره اتفاقات تصمیم‌گیری و آن را مدیریت کنند. دنیای مجازی سرعت زندگی را افزایش داده و این حسنی است که بهتر است از آن استفاده شود. انتقال اطلاعات بی‌واسطه است و هر شهروند می‌تواند خبرساز باشد و این امتیاز مثبت دنیای امروز است.

یعنی اگر اتفاقی رخ دهد مردم حاضر می‌شوند از کامپیوتر و گوشی خود جدا شده، بروند و از نزدیک با واقعیت روبه‌رو شوند؟

باز هم حادثه پلاسکو را مثال می‌زنم، مردم خودشان را به محل حادثه رساندند و گروهی حتی آماده بودند به هر نحوی شده کمک کنند که گروه‌های امداد و نجات و آتش‌نشانی اجازه ندادند. اما این اتفاق نشان داد که مردم اهل عمل هستند و ترسی ندارند که به محل اتفاق و حادثه بروند. به نظرم کمک به هم‌نوع و دفاع از کشور و دین در ذات ایرانی‌ها وجود دارد و ربطی به فضای مجازی، اینترنت و... ندارد. مگر وقتی زلزله بم رخ داد همه مردم بسیج نشدند و به کمک این شهر نرفتند؟ مردم ایران بشدت عاطفی هستند و مرد عمل. هر زمان که لازم باشد حتما وارد میدان می‌شوند.

شما نویسنده هستید و تاکنون دوره‌‌های مختلف مسابقات ادبی را داوری کرده‌اید. نظرتان در این باره چیست که برخی می‌گویند نویسنده‌های ایرانی از تعداد کتاب‌خوان‌ها بیشتر است؟

موافق این گفته نیستم. تیراژ کتاب‌های منتشر شده در قیاس عناوین منتشر شده، کم است به همین دلیل برخی فکر می‌کنند تعداد نویسنده‌های حرفه‌ای زیاد است! مشکل اصلی، تیراژ پایین کتاب‌هاست که ثابت می‌کند مردم کتاب نمی‌خوانند. گاهی به این فکر می‌کنم که حتی اگر همه معلمان مدارس ما اهل مطالعه و کتابخوانی بودند تیراژ کتاب‌ها چقدر افزایش پیدا می‌کرد، اما متاسفانه حتی استادان دانشگاه نیز کتاب نمی‌خوانند که اگر این دو گروه کتابخوان و اهل مطالعه بودند حتما روی دانش‌آموزان و دانشجویان تاثیر گذاشته و آنها را تشویق به مطالعه می‌کردند و ما با بحران پایین بودن سرانه مطالعه مواجه نمی‌شدیم.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها