این درحالی است که باید یادآور شد سرانه آب برای ایرانیان نیز نسبت به گذشته کاهش یافته است. تا حدود 50 سال پیش که جمعیت ایران حدود 19 میلیون نفر تخمین زده میشد به هر ایرانی در سال حدود 7000 متر مکعب آب میرسید، اما حالا که جمعیت کشورمان به حدود 80 میلیون نفر رسیده است به هر ایرانی در سال فقط حدود 1900 متر مکعب آب میرسد.
خشکسالی قد میکشد
مرور تاریخ نشان میدهد خشکسالی در ایران مشکل تازهای نیست، چراکه در برخی کتیبهها که از گذشته به یادگار مانده به خشکسالی نیز اشاره شده است.
آنچه به این شرایط شکننده دامن میزند و مسائل را بحرانیتر میکند چیزی نیست جز مدیریت اشتباه منابع آب. وقتی برای استفاده درست از منابع آب برنامهریزی درستی وجود نداشته باشد، نتایج اسفباری به همراه میآورد. برای نمونه مناطقی که در پایین دست حوضههای آبریز قرار دارند همیشه باید نگران باشند آب کافی در اختیارشان قرار میگیرد یا نه؟ این مسائل حتی به درگیریهای قومی نیز در استانهای مختلف کشور منجر میشود.
خشکسالی انباشته
نبود توجه به مدیریت منابع آب سبب شده خشکسالی در کشورمان انباشته شود؛ کاهش نزولات جوی و افزایش مصرف کنندگان آب سبب شده از منابع و ذخایر آبی کشور بیش از اندازه و توان جبران آنها برداشت شود؛ یعنی برای جبران این آسیب سالهای زیادی باید سپری شود. به همین علت نباید به اشتباه تصور کرد اگر در فصل یا سالی میزان بارشها مناسب بود کشور از خطر کم آبی نجات پیدا کرده است. بیتوجهی به مدیریت منابع آب آسیبهای جبرانناپذیری به کشور تحمیل کرده؛ کافی است نگاهی به زندگی ساکنان مناطقی مانند سیستان و بلوچستان، ارومیه و خراسان جنوبی انداخت تا از آسیبی که بیآبی به زندگی آنها تحمیل کرده با خبر شد. خیلی از اهالی سیستان به خاطر خشک شدن هامون کولهبار سفر بسته اند تا خود را به شهرهای دور و نزدیک برسانند. زندگی در اطراف ارومیه نیز چنگی به دل نمیزند. خیلی از ساکنان این منطقه در فکر مهاجرت هستند، چون توفانهای نمک زندگی را به کامشان تلخ کرده است. آنهایی نیز که کشاورز هستند از کمبود آب گله دارند و میگویند زمینهایشان به شورهزار بدل شده است.
جای خالی فناوری در کشاورزی
بیتوجهی به مصرف آب در بخش کشاورزی سبب شده هر سال سهم عمده منابع آب کشور در کشاورزی مصرف شود، اما با بهرهوری نامناسب. آنطور که برخی کارشناسان هشدار میدهند میزان بهرهوری آب در بخش کشاورزی حدود 30 درصد است و برای برداشت هر کیلوگرم محصول خشک حدود هزار لیتر آب مصرف میشود. بنابراین مسئولان باید با آموزش کشاورزان شرایطی ایجاد کنند تا آنها با توجه به شرایط اقلیم، محصول و شیوه آبیاری مناسبی انتخاب کنند و در کنار کشاورزی در حفظ محیطزیست کشور نیز سهیم باشند، زیرا از بین رفتن زمینهای کشاورزی نیز سبب تشدید پدیده ریزگردها میشود.
در کنار آموزش کشاورزان، باید شرایطی فراهم شود که آنها به تجهیزات آبیاری مناسب نیز دسترسی داشته باشند. به این منظور باید سیاستی در پیش گرفته شود که براساس آن، این ابزارها در کشور تولید شود یا دست کم با هزینه کمتر و تسهیلات مناسب در اختیار کشاورزان قرار گیرد. علاوه براین موارد باید توجه داشت با توجه به اقلیم هر منطقه و میزان منابع آب موجود، محصولاتی کشت شود که نیاز آبیشان کم باشد؛ چراکه کاشت محصولاتی مانند هندوانه یا برنج در مناطق کم آب جز آسیب برای کشور چیزی به همراه ندارد. در واقع نباید برای صادرات چنین محصولاتی خوشحال شد، زیرا صادرات هندوانه را باید در اصل صادرات آب مجازی دانست. این درحالی است که کشت بیبرنامه این محصولات، منابع خاک را نیز آلوده میکند. به همین خاطر باید مدیران بخش کشاورزی به این مهم توجه داشته باشند محصولاتی که آب زیادی برای پرورششان نیاز است در حد نیاز کشور کشت شوند، چون صادرات این محصولات نهتنها به اقتصاد کشور کمکی نمیکند، بلکه در بلند مدت مشکلات بیشتری به کشور تحمیل میکند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد