تغییر دیدگاه ما نسبت به محیط زیست شامل دو بخش، مدیریتی یا کلان و فردی و خرد میشود. در بعد فردی و خرد، رسیدن به این دیدگاه که «من میتوانم به خودی خود در چالشهای محیط زیست تاثیرگذار بوده و اعمال فردی من نیز کاملا بر این مساله موثر باشد»؛ نیازی است که جامعه امروز ما از آن نسبتا بیبهره مانده است.
اما از نظر مدیریتی و کلان، شرایط مقداری متفاوت است، چراکه نیروی مدیریتی علاوه بر انجام سیاست گذاریهای مناسب با توجه به شرایط فعلی، باید نقشی در راستای تامین نیاز فوق یعنی ایجاد ذهنیت فردی مناسب در جامعه را نیز بپذیرد.
لزوم اجرای این امر را میتوان با بیان یک چالش حقیقی مورد نقد و بررسی قرار داد.
دریاچه ارومیه با مساحتی حدود 5200 کیلومترمربع و حوضه آبریزی به مساحت 51 هزار کیلومترمربع از نظر جغرافیایی در منطقهای واقع شده که شامل سه استان (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان) و جمعیتی بالغ بر شش میلیون نفر است.
از آنجا که تبعات از بین رفتن این زیستگاه ارزشمند بر هیچ کس پوشیده نبوده و نیست؛ از سال 1392 با تشکیل کمیته ملی احیای دریاچه ارومیه، فاز اول برنامههای احیای آن آغاز شد. به دلیل اهمیت بالای این دریاچه از لحاظ اکولوژیک و زیستمحیطی، سازمانهای بینالمللی بسیاری ازجمله سازمان ملل و سازمان بینالمللی خواربار و کشاورزی و همچنین کشورهای مختلفی ازجمله ژاپن در این برنامه همکاری قابلتوجهی داشته و دارند. با اندکی تامل میتوان دریافت که ایجاد این گونه همکاریهای بینالمللی در رابطه با حل یک مشکل جدی اکولوژیکی، میتواند نتایج چشمگیر و گستردهای را در بسیاری از موارد به دنبال داشته باشد. داشتن دیدگاهی فراملی نسبت به مساله محیط زیست، تحکیم روابط سیاسی و بینالمللی، کسب تجارب ارزشمند درخصوص بحرانها و چالشهای محیط زیستی و استفاده از آنها برای رفع مشکلات احتمالی پیش رو ایجاد فرصتی مناسب برای متخصصان و پژوهشگران جوان جهت دستیابی به یک تجربه بینالمللی، بخشی از مزایای این همکاریهاست.
اما نکته بارز دراین میان این است که دیدگاه و سیاستی که کشورهایی همچون ژاپن نسبت به مسائل زیست محیطی اتخاد کردهاند، ورای منافع ملی کوتاهمدت و همچنین خارج ازحوزه جغرافیایی کشور آنها و مرزهای سیاسی است.
این مهم روشن میسازد که بحران زیستمحیطی، سرنوشت انسانها را به هم گره زده و هر کس صرفنظر از دوری و نزدیکی جغرافیایی به کانون بحران و ورای مرزها، باید به وظایف خود در کاهش آن عمل کند. این دیدگاه به طریق اولی نشان از اهمیت بحث اقدام فردی و مشارکت تکتک افراد جامعه در حل بحرانهای زیستمحیطی دارد و اهمیت کار مدیران در فرهنگسازی در این خصوص را نشان میدهد، چراکه این فرهنگ باید نهادینه شود که همه دریک کشتی نشستهایم و بیتفاوتی در برابر بحران زیستمحیطی در هر گوشه از ایران یا جهان دیر یا زود بر زندگی ما نیز اثر خواهد گذاشت. لذا همه ما و از همین امروز باید به نقش خود در برابر کاهش این بحرانها کمک کرده و این کمک را موضوع فانتزی تصور نکنیم.
میلاد نجاتی
دستیار فنی تیم تحقیقاتی ژاپن در احیای دریاچه ارومیه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد