به گزارش جام جم آنلاین، در این بیانیه آمده است: وزیر خارجه آمریکا درباره سفر دونالد ترامپ به چین و شرق آسیا و خلع سلاح اتمی شبه جزیره کره با مقامات پکن گفتگو خواهد کرد.
این درحالی است که جنگ لفظی مقامات واشنگتن و پیونگ یانگ همچنان ادامه دارد، و رئیسجمهوری آمریکا روز سهشنبه بار دیگر کرهشمالی را تهدید به حمله نظامی کرد.
«دونالد ترامپ» در کنفرانس خبری مشترک با «ماریانو راخوی» نخستوزیر اسپانیا در کاخ سفید گفت: «رهبر کرهشمالی خیلی بد عمل میکند؛ او چیزهایی میگوید که هیچگاه نباید گفته شود. ما به سخنان وی پاسخ خواهیم داد. ما برای اقدام نظامی علیه کرهشمالی کاملاً آمادهایم، و اگر اقدامی انجام دهیم، برای کرهشمالی ویرانگر خواهد بود.»
سیاست مشت آهنین
دونالد ترامپ به عنوان تاجر موفقی که در حوزه سیاست کم تجربه است، درحالی به قدرت رسید که جایگاه جهانی آمریکا در مقایسه با سالهای پس از فروپاشی نظام دو قطبی به شکل محسوسی کاهش یافته و نظام بینالملل با تکیه بر قدرتهای نوظهور نظیر روسیه و چین و بهبود جایگاه جهانی اتحادیه اروپا به سوی چند جانبهگرایی نسبی سوق یافته است.
دیگر آمریکا در نظام کنونی بینالمللی قدرت مسلطی نیست که به تنهایی به مدیریت تحولات جهانی نظیر جنگ بالکان و جنگهای افغانستان و عراق بپردازد، و ناگزیر از حرکت در مسیر جریانی بینالمللی با مشارکت دیگر بازیگران است. نظیر آنچه در لیبی و سوریه و مساله هستهای ایران روی داد.
با این حال دونالد ترامپ با نگاهی با سوابق یکه تازانه آمریکا در دو دهه پایانی قرن بیستم و آغازین قرن بیست و یکم، بنا را بر از سرگیری یکجانبهگرایی گذاشته و میکوشد نظم مسلط آمریکایی را بر تحولات جهانی مستولی سازد، و سایر شرکا را به جای مشارکت در تصمیمسازی به همکاری در اجرا و تبعیت از واشنگتن وادار کند.
تلاش برای مقابله با برجام و عبور از این توافق بینالمللی در شرایطی که همه طرفهای پنج بعلاوه یک، سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر ضرورت پیمودن راه برجام و تعامل سازنده با ایران تاکید دارند، نمادی از تلاش ترامپ برای بر هم زدن قاعده بازی بینالمللی و تحمیل نظر ایالات متحده بر سایر بازیگران بینالمللی است.
خروج زودهنگام ترامپ از توافق نامه تجارت آزاد ترانسپاسیفیک موسوم به «تیپیپی» و توافق نامه آب و هوایی پاریس در کنار رفتار برتری جویانه وی در نشستها و دیدارها با سران کشورهای غربی از دیگر نمونههای برتری طلبانه وی در تعاملات خارجی و بینالمللی است که به صراحت، انتقاد متحدان اروپایی آمریکا از جمله سران فرانسه و آلمان را برانگیخته است.
تهدید به استفاده از گزینه نظامی از جمله سلاح هستهای یکی دیگر از رویکردهای برتری جویانه و یکجانبه گرایانه دونالد ترامپ در مواجه با رویدادها و بحرانهای بینالمللی است، که با عنوان «سیاست مشت آهنین» پیگیری میشود.
عبور از عرف و توافقهای دو یا چند جانبه در استفاده از ابزار تحریم از دیگر شیوههایی است که ترامپ در کمتر از یک سال گذشته برای تحمیل مقاصد خود بر کشورهای مختلف مورد استفاده وسیع قرار داده است.
در همین چارچوب بحران شبه جزیر کره یکی از موضوعاتی است که متاثر از سیاستهای یکجانبه گرایانه آمریکا در حال بحرانیتر شدن است و تهدیدهای اخیر ترامپ علیه کرهشمالی در کنار اقدام روز سه شنبه دولت آمریکا در افزایش تحریمهای این کشور در همین مسیر قابل ارزیابی است.
استیو منوچن، وزیر خزانهداری آمریکا در تشریح تحریمهای جدید علیه پیونگ یانگ این تحریمها را مربوط به 8 بانک و 26 فرد برشمرد و گفت: ما در این تحریمها بانکهای کرهشمالی و تسهیلگران مالی آنها در سراسر جهان را هدف قرار میدهیم، تا با انزوای کامل کرهشمالی این کشور را به مسیر خلع سلاح هستهای در شبه جزیره کره برگردانیم.
صدای بلند بازیگران مخالف
اما سیاست مشت آهنین رئیسجمهور آمریکا نتوانسته است دیگر رقیبان را از میدان بازیگری در تحولات جهانی بیرون براند، و لفاظیهای تهدیدآمیز وی در موارد مختلف با مخالفت صریح دیگر بازیگران منطقهای و بینالمللی مواجه شده است.
در بحران کرهشمالی به طور مشخص بیشتر کشورها از جمله روسیه، چین، آلمان و فرانسه موضعی مخالف دونالد ترامپ در پیش گرفته و ماجراجوییهای تهدیدآمیز وی را موجب تشدید بحران دانسته و با آن مخالفت کردهاند.
آنگلا مرکل ،صدراعظم آلمان و مانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه ضمن مخالفت با هرگونه نظامیگرایی در شبه جزیره کره از مسیر برجام و گفتگوهای چندجانبه به عنوان راه حل مناسب برای بحران کرهشمالی یاد کردهاند.
پکن روز چهارشنبه در واکنش به سخنان ترامپ بار دیگر بر گفتگو در حل مساله کرهشمالی تاکید کرد. لو کانگ، سخنگوی وزارت خارجه چین ادامه داد: گزینههای نظامی برای حل و فصل مساله اتمی در شبه جزیره کره مناسب نیست و جز ویرانگری نتیجهای ندارد.
مسکو هم تهدید نظامی جدید علیه کرهشمالی را تهدید امنیت ملی روسیه اعلام کرد.
فرانتس کلینسویچ، معاون اول کمیته دفاع و امنیت روسیه در پارلمان در واکنش به تهدید جدید دونالد ترامپ گفت: بیانیه رئیسجمهور آمریکا درباره آمادگی برای استفاده از راه حل نظامی علیه کرهشمالی، تلاش برای آغاز جنگ در مرزهای روسیه است، و آمریکا باید تمام عواقب آن را در نظر بگیرد. وی ادامه داد: هرگونه تلاش آمریکا برای شروع جنگ در مرزهای روسیه، اقدامی خصمانه و تهدید علیه امنیت ملی روسیه قلمداد میشود.
چین و روسیه هدف واقعی ترامپ
مقامات مسکو و پکن به خوبی میدانند که هدف راهبردی آمریکا در شبه جزیره کره، نه کرهشمالی که مقابله راهبردی با روسیه و چین است. به عبارت دیگر واشنگتن از ابتدای مداخله در بحران شبه جزیره کره که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد و با جنگ دو کره در ابتدای دهه 1950 ادامه یافت تلاش کرد با بالا نگه داشتن سطح تنش، بهانه لازم برای کسب پایگاه نظامی در ژاپن و کرهجنوبی را به دست آورد.
در طول شش دهه گذشته هم آمریکا با تقویت توان نظامی خود در این منطقه و برگزاری رزمایشهای مکرر، شمشیر داموکلس را بر سر کرهشمالی افراشته نگه داشت، تا فضای تهدید، بیثباتی و ناامنی را در این منطقه حفظ، و ادامه حضور نظامی را در شبه جزیره کره توجیه کند.
در استراتژی آسیا محور آمریکا هم - که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما تدوین شد - تقویت حضور نظامی در آسیا، از جمله در اقیانوسیه، جزیره گوآم و شبه جزیره کره مورد تاکید مضاعف قرار گرفت، و در همین چارچوب سامانه سپر دفاع موشکی آمریکا (تاد) به رغم مخالفت های روسیه و چین در کرهجنوبی مستقر شد.
به همین دلیل رهبران و استراتژیستهای چین و روسیه به خوبی میدانند که هرگونه تهدید نظامی علیه کرهشمالی، تلاش برای نزدیکتر شدن به حریم راهبردی این دو کشور و مهار قدرت فزاینده منطقهای و بینالمللی مسکو و پکن است.
نتیجه
نظر به آنچه گفته شد، بحران کرهشمالی را باید میدانی برای وزن کشی قدرتهای مدعی در نظام جهانی دانست. به عبارتی، واشنگتن میکوشد با به دست گرفتن مدیریت بحران کرهشمالی، کشورهای چین، روسیه را به تابعی از تصمیمات خود تبدیل کند، و نظم مسلط و قدرت تعیین کنندگی آمریکا را به رخ مسکو، پکن و بروکسل بکشد.
در مقابل روسیه و چین و هم تلاش دارند، با مدیریت بحران در چارچوب گفتگو و رویههای صلحآمیز، مانع از ماجراجویی و برتری طلبی آمریکا در این بحران شوند.
به همین دلیل بحران شبه جزیره کره به نماد تازهای از تقابل غرب و شرق تبدیل شده است و مدیریت آن میتواند شرایط تازهای را در توازن قوا و قدرت تعیین کنندگی کشورها در صحنه بینالملل رقم بزند.
در چنین شرایطی طبعا همگرایی چین، روسیه و اتحادیه اروپا به عنوان مخالفان رویکرد یکجانبه گرایانه واشنگتن در حل بحران کرهشمالی، نیازی مهم در شکلدهی به نظم چندجانبه بینالمللی و مقابله با نظم یکجانبهگرایی ایالات متحده آمریکا قلمداد میشود.
یوسف اسماعیلی/ جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد