یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
با این حال، آمارهای گمرک نشان میدهد تراز بازرگانی کشور که در سال گذشته با رشد مثبت، به بیش از دو میلیارد دلار رسیده بود، طی سال جاری روندی معکوس به خود گرفته و در نهایت زنگ خطر منفی شدن تراز تجاری ایران به صدا درآمده است. در سال جاری شاهد افزایش چشمگیر واردات و کاهش نگرانکننده صادرات غیرنفتی هستیم.
از این رو جامجم گفتوگویی با سیدرضا فاطمی امین، معاون سابق برنامهریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت داشته تا دلیل کاهش صادرات و افزایش واردات کشور را جویا شود.
افزایش صادرات یکی از سیاستهای اصلی دولت است جایگاه توافقهای دو یا چندجانبه در افزایش صادرات چیست؟
این نوع توافقها یکی از راهکارهای گسترش روابط تجاری با سایر کشورهاست، البته اگر منطقی و کارشناسی شده باشند نه مثل قراردادهای تجارت ترجیحی با ترکیه.
ایراد این قرارداد با ترکیه، چیست؟
با توجه به نوع قراردادی که میان دو کشور بسته شده است بخشهایی از بازار ایران بسادگی در اختیار ترکیه قرار گرفته، بیآن که ما دستاورد خاصی از آن داشته باشیم. به عنوان مثال در صنعت پوشاک که ظرفیت داریم، بازار را واگذار کردیم.
پیشنهاد شما برای رفع این مشکل در حوزه صادرات چیست؟
باید در زمینه صادرات کالاهای غیرنفتی شرکتهای مدیریت برند و زنجیره تامین شکل بگیرد تا این شرکتها بتوانند در ابعاد بزرگ وارد بازارهای هدف شوند. به عنوان مثال آیا میدانید چرا در بازار روسیه موفق نبودهایم؟ به این دلیل که شرکت بزرگ تأمینکننده ایرانی نداشتیم که بتوانند با فروشگاههای زنجیرهای این کشور و تأمینکنندههای کالای روسی وارد مذاکره و تعامل شوند.
فرض کنیم قرار است یک تولیدکننده گوجهفرنگی وارد بازار روسیه شود؛ شما فکر میکنید یک تولیدکننده خرد چه سهمی از بازار کلان روسیه را میتواند تأمین کند و اصولا آیا میتواند وارد مذاکره شود؟ در حالی که اگر یک شرکت تأمین کالا مثلا قرارداد ارسال صد هزار تن گوجه را بسته باشد میتواند آن را در بازار داخلی خرد کرده و با چند کشاورز قراردادهای تولید ببندد. به این ترتیب برای تولیدکنندگان داخلی بازار ایجاد میشود.
این شرکتها در شناخت بازار نیز کارایی دارند؟
بله؛ مثلا در بازار روسیه، رب گوجهفرنگی، در بستهبندیهای کوچک 50 تا200 گرمی مشتری دارد، حال اگر صادر کننده از این فوت کوزهگری مطلع نباشد، در صادرات دچار مشکل میشود.
اگر روشهای یکبارمصرف برای صادرات را دنبال کنیم، قطعا سهم بازاری نخواهیم داشت. به عنوان مثال پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوری بازار آسیای میانه را از دست دادیم. اتفاق تلخی که اکنون در بازار عراق در حال رخ دادن است و احتمالا با ادامه این روند بازار عراق را نیز از دست خواهیم داد.
آیا مشکل دیگری درباره صادرات کالا داریم؟
حدود 40 درصد مسائل تجارت خارجی به طور مستقیم مرتبط با این حوزه است، 60 درصد مسائل به مواردی مانند مالیات، تأمین اجتماعی و نرخ سود تسهیلات برمیگردد که انگیزه و توانایی عوامل اقتصادی را کاهش میدهد.
بسیاری از صنوف و تولیدکنندگان، مشکلات بیمهای را به عنوان چالش اولیه خود میدانند. نظر شما چیست؟
به نظر من، قانون تامین اجتماعی، قدرت حاکمیتی نادرستی را برای سازمان تأمین اجتماعی ایجاد کرده و این سازمان به جای این که یک موسسه بیمهای مشتری مدار باشد، یک حاکم بلامنازع شده که بسیار هم ناکارآمد است و ناکارآمدیاش را به بیمهگذاران و بیمهشدگان منتقل میکند.
دولت در این زمینه چه نقشی خواهد داشت؟
دولت میتواند سه کار انجام دهد که منابع آنها نیز فراهم است:
1 ـ تامین مالی صادرات با روش اعتبار خرید از محل منابع صندوق توسعه ملی. این همان کاری است که کشورهایی مانند چین و ایتالیا انجام میدهند و برای واردکنندگان تسهیلات مالی مانند فاینانس در نظر میگیرند.
2 ـ کمک به راهاندازی و پشتیبانی شرکتهای مدیریت زنجیره تامین
3 ـ بازارسازی: دولت میتواند برای تولیدکنندگان ایرانی با استفاده از روابط سیاسی خود در کشورهای دیگر بازارسازی کند. مثلا در آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا.
برسیم به واردات. به نظر شما علت ریشهای افزایش واردات با وجود رکود تولید داخلی چیست؟
مشکل اصلی اینجاست که ارزهای خارجی موجود در بازار ایران اغلب از فروش نفت حاصل شدهاند و از سوی خود دولت در بازار عرضه میشوند، بنابراین ارزهای خارجی جاری در بازار حاصل از صادرات غیرنفتی نیست و مدیریت آن هم از دست بازار خارج است و همین روند میتواند تأثیر قابل توجهی در میزان واردات داشته باشد.
شما با این پیش فرض که قیمت پایین ارز، عامل افزایش واردات بوده موافق هستید؟
واقعیت این است که سازوکاری منطقی در تعیین قیمت ارز نداریم و از آنجا که این روند دستوری و مبتنی بر تجارت، صادرات و واردات ما نیست، همواره باعث بروز چالش شده است. لازم است این روند اصلاح شود و بازار (بورس ارز) قیمت واقعی ارز را مشخص کند.
آیا در نظر گرفتن تعرفهها توانسته واردات کالا را مدیریت کند؟
اصولا تعرفهها مُسکن هستند و تاثیرگذاری آنها بعد چند سال از بین میرود.
جوایز صادراتی چطور، این نکته هم نمیتواند تاثیرگذار باشد؟
این روش برای دولت هزینه دارد و البته در مواردی میتواند موثر باشد، اما نکته مهم اینجاست که تجارت خارجی ایران نیازمند تحولی بزرگتر است. توسعه صادرات ایران به فعالیت شرکتهای بزرگ مدیریت زنجیره تامین نیاز دارد؛ شرکتهایی که بتوانند برای بازاریابی دقیق، ایجاد نام تجاری (برند) برتر و تأمین حجم گسترده و متنوع نیازهای سایر کشورها وارد بازار شوند.
کمی هم به تولید بپردازیم. به نظر شما کاهش نرخ سود بانکی میتواند به رونق تولید داخل کشورمان اثر مثبت داشته باشد؟
بدون شک تأثیر خواهد داشت، اما سوال اینجاست که چقدر موثر است؟ به نظر من باید نرخ سود بانکی به زیر ده برسد تا تأثیرگذاری قابل قبولی داشته باشد، البته این کار باید با اصلاح ساختاری نظام تامین مالی کشور انجام شود.
تحلیل دقیق تراز تجاری
فاطمی امین درباره تراز تجاری کشور میگوید: هنگام تحلیل تراز تجاری معمولا تراز مبلغی مورد توجه قرار میگیرد، در حالی که برای تحلیل موفقیت یا عدم موفقیت تجارت خارجی کشورمان باید چهار تراز را تحلیل کنیم.
این ترازها عبارتند از:
1 ـ تراز مبلغی: در این تراز مبلغ صادرات و مبلغ واردات محاسبه میشود.
2 ـ تراز اشتغالزایی: به این معنی که کالای صادر شده ما چقدر اشتغال تولید میکند و واردات کالاهای خارجی چقدر اشتغال در بازار داخلی را کاهش میدهد.
3 ـ تراز سرمایهگذاری: معنی این تراز این است که تولید کالای صادراتی، چقدر به سرمایهگذاری نیاز دارد و در مقابل واردات کالای خارجی چقدر نیاز سرمایهگذاری در داخل کشور را کاهش داده است.
4 ـ تراز علمی و فناوری: این تراز هم بیانگر سطح محصولات صادراتی و وارداتی است.
ما صادرکننده نفت خام، محصولات پتروشیمی، گاز و مواد معدنی هستیم؛ دقیقا کالاهایی که سرمایهگذاری کلان، اشتغالزایی پایین و ارزش افزوده کم دارند، اما معمولا در بررسی تجارت خارجی، فقط تراز مبلغی در نظر گرفته میشود که صحیح نیست. ما باید به دنبال صادراتی باشیم که سرمایهگذاری کم، اشتغال بالا و فناوری بالا داشته باشد، ولی برعکس عمل میکنیم.
عماد عزتی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد