به گزارش جامجم، روزهای پایانی هفته گذشته زنی با حضور در شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از مرد و زنی به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد.
شاکی به قاضی قریب احمدزاده گفت: در خیابان منتظر تاکسی بودم که راننده پرایدی در حالی که زنی در صندلی جلو به عنوان مسافر نشسته بود، مقابلم توقف کرد. با گفتن مقصدم به راننده سوار شدم و او حرکت کرد. در میانه راه راننده تغییر مسیر دادکه به وی اعتراض کردم، اما توجهی نکرد و در محلهای خلوت خودرو را متوقف کرد. بعد چاقویی را سمتم گرفت و با تهدید از من خواست هر چه پول و اموال قیمتی دارم به زنی که کنارش نشسته تحویل دهم در غیر این صورت مرا با ضربههای چاقو میکشد و جسدم را در بیابان دفن میکند تا هیچ وقت خانوادهام جسدم را پیدا نکنند. از ترس جانم پول، طلا، گوشی و کارت بانکیام را به آن زن دادم. آنها سپس مرا از خودرو بیرون انداختند.
با تشکیل پرونده، تحقیقات برای دستگیری زن و مرد سارق ادامه داشت تا این که زن دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایتی مشابه مطرح کرد. بررسیهای پلیسی نشان میداد، سارقان فراری همان دو نفری هستند که پلیس در تعقیبشان است.
جستوجوها ادامه داشت تا این که دو روز پیش ماموران هنگام گشتزنی سارق زن را شناسایی کردند که او هنگام فرار با چند خودرو تصادف کرد و سرانجام متوقف شد.
متهم پس از دستگیری با انتقال به پلیس آگاهی گفت: من 16 سال پیش با مردی که 30 سال از خودم بزرگتر بود و همسری بیمار داشت، ازدواج کردم. او مدام مرا اذیت میکرد حتی با به دنیا آمدن دخترمان اخلاق و رفتارش تغییر نکرد. شش سال پیش هوویم که تحت درمان بود حالش خوب شد و شوهرم مرا طلاق داد. بعد از این ماجرا گرفتار اعتیاد و مصرف شیشه شدم. پنج سال پیش، یک روزکه برای مصرف شیشه به خانه دوستم رفته بودم با مردی معتاد که سارق بود، آشنا شدم و بعد از مدتی او مرا به عقد موقت خود درآورد. هزینه زندگیمان را با همان پساندازی که از زندگی گذشتهام داشتم، تامین میکردیم. اعتیاد شوهرم بیشتر شده بود تا این که به زورگیری رو آورد. او مرا هم مجبور میکرد در خودرو بنشینم تا طعمهها راحتتر سوار شوند.
با اعتراف این زن، تحقیقات برای دستگیری شوهرش و رازگشایی از دزدیهایشان ادامه دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد