نقض رویه روسای جمهور آمریکا
به گزارش جام جم آنلاین، از 17 سپتامبر 1978 (27 شهریور 1357) که پیمان کمپ دیوید به میانجیگری جیمی کارتر، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا به امضای انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر و مناخیم بگین، رئیس وقت رژیم صهیونیستی رسید، روسای جمهوری آمریکا تلاش کردند خود را حامی روند صلح و ادامه مذاکرات سازش نشان دهند.
بعلاوه شعار انتقال سفارت ایالات متحده آمریکا از تل آویو به شهر بیت المقدس از جمله شعارهایی بوده که اغلب روسای جمهوری آمریکا در برنامه های انتخاباتی خود در میان گروه های صهیونیستی و در جمع لابی آیپک مطرح کرده اند، اما در عمل از اجرای این وعده خودداری کرده و ترجیح داده اند، از پیامدهای اجرای چنین تصمیمی شانه خالی کنند.
اما این بار دونالد ترامپ با نقض رویه عملی روسای جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا دستور اجرایی انتقال سفارت به بیت المقدس را صادر کرد. دستوری که با مخالفت یکپارچه جامعه جهانی مواجه شد و به جز بنیامین نتانیاهو، رئیس کابینه صهیونیستی، هیچ استقبال کننده ای در جهان نداشت.
دونالد ترامپ در حدود یک سال ریاست جمهوری خود بر آمریکا نشان داد که به روش ریسک پذیری بالا در حرفه اصلی خود یعنی تجارت، تمایل زیادی به تجربه ریسک در حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی در عرصه جهانی دارد.
فرمان خروج از پیمان اقتصادی ترانس پاسیفیک، دستور خروج از توافق نامه آب و هوایی پاریس، زمزمه های خروج از توافق بین المللی برجام (برنامه اقدام مشترک)، امضای طرح جنجالی مهاجرتی علیه اتباع چندین کشور، و پرده برداری از اختلاف با متحدان اروپایی آمریکا بخشی از تصمیمهای غیرمتعارف دونالد ترامپ در یک سال گذشته است، که خارج از عرف و رویه روسای جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا به شمار می آید و علاوه بر مخالفت های گسترده در جامعه بین المللی، واکنش های تند سیاستمداران آمریکایی از هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات را در پی داشته است.
در واقع دونالد ترامپ - که رئیس جمهوری سلف خود، باراک اوباما را به سستی و تعلل در استفاده از قدرت قاهره آمریکا و تضعیف اقتدار داخلی و بین المللی ایالات متحده متهم می کند - شعار احیای اقتدار آمریکا را سرلوحه شعارهای خود قرار داده، و تلاش کرده است با تصمیم های خارج از عرف و رویه در کاخ سفید، استقلال و قدرت تصمیم سازی خود را در سطوح داخلی و بین المللی به رخ بکشد، و به جای راه حل های معمول و مرسوم جمعی و سیاسی، مسیر حذف و تقابل را در پیش بگیرد.
و یا به عبارتی به جای پیچیده کردن موضوعات و تصمیم سازی ها، به شکل آشکار و یکجانبه اهداف مورد نظر خود را پیگیری کند.
اهداف ترامپ در ماجرای قدس
انتقال سفارت ایالات متحده آمریکا از تل آویو به شهر قدس در مقطع کنونی اهداف متعددی را دنبال می کند.
نخستین واکنشی که رئیس جمهور آمریکا بعد از اعلام تصمیم درباره قدس اتخاذ کرده است، در کنار سخنان وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر طولانی شدن فرایند انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس این گمانه را تقویت می کند که ترامپ در صدد اعمال فشار بر طرف های فلسطینی جهت پذیرش شروط رژیم صهیونیستی در فرایند مذاکرات است.
به گفته سخنگوی کاخ سفید، دونالد ترامپ در پی اعلام تصمیمش برای انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس تاکید کرد که هنوز به توافق صلح خاورمیانه متعهد است.
رکس تیلرسون هم در یک نشست خبری در محل وزارت خارجه فرانسه تصریح کرد که انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس به سال ها زمان نیاز دارد، و هر تصمیم نهایی درباره قدس مبتنی بر مذاکرات بین اسرائیلیها و فلسطینیها خواهد بود.
آنچه از این دو گزاره مستفاد است، اینکه اقدام دونالد ترامپ در اعلام تصمیمش برای انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به شهر قدس، اتخاذ موضعی ریسکی جدید برای تحرک بخشی به مذاکرات سازش است، و این انتقال در عمل به زمان زیادی نیاز دارد. زمانی که شاید فراتر از دوره ریاست جمهوری ترامپ در این دوره باشد.
از این منظر هدف واقعی ترامپ در موضوع قدس، وادار کردن طرف فلسطینی به نشستن پای میز مذاکره و پذیرش شروط طرف صهیونیستی ارزیابی می شود.
حمایت از متحدان منطقه ای
هدف راهبردی دیگر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا از اعلام انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به شهر قدس، تقویت موضع متزلزل رژیم صهیونیستی و متحدان منطقه ای کاخ سفید و نشان دادن قدرت تعیین کنندگی آمریکا در تحولات خاورمیانه است.
قدر مسلم اینکه تحولات خاورمیانه در ماه های اخیر مسیری متفاوت با خواسته ها و منافع آمریکا و متحدانش را پیمود، و جبهه مقاومت با همسویی روسیه و ترکیه توانسته است اهداف خود را در حل بحران های منطقه ای محقق سازد.
فروپاشی حکومت پوشالی داعش در عراق و سوریه، ناکامی تروریسم تکفیری در براندازی دولت های مستقر در سوریه، عراق و لبنان، و بن بست راهبردی عربستان در جنگ یمن و بحران قطر نشان داد که جبهه آمریکایی – سعودی – صهیونیستی، موازنه قدرت در منطقه را به جریان مقاومت با حمایت روسیه و ایران واگذار کرده است.
در چنین شرایطی دونالد ترامپ با حمایت غیر متعارف از رژیم صهیونیستی در مساله حساس و چالش برانگیز قدس اشغالی تلاش کرد توجهات بین المللی را به سمت موضوعی جدید سوق دهد و با تقویت موقعیت رژیم صهیونیستی، و به زعم خود قدرت تعیین کنندگی آمریکا در خاورمیانه را بار دیگر احیا کند.
در این میان باید توجه داشت که پیش از اعلام این تصمیم، توافقات پشت پرده ای میان آمریکا با رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی صورت گرفته است که مطابق این توافق ائتلاف سعودی – صهیونیستی درباره نحوه مقابله با عناصر اصلی جبهه مقاومت در مساله فلسطین اعم از حزب الله لبنان و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس به نتیجه قطعی رسیده است.
تحلیل گران منطقه ای بر این باورند که اقدام محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی در احضار محمود عباس ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاض که یک ماه پیش در پانزدهم آبان ماه صورت گرفت، در واقع برای تفهیم تصمیمات جدید به وی از جمله پذیرش واگذاری شهر قدس به رژیم صهیونیستی و آمادگی برای سرکوب گروه های مقاومت در فلسطین بوده است.
به هر تقدیر رئیس جمهوری آمریکا با طرح تصمیم جنجالی خود برای انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس، برگ جدیدی را در حمایت از متحدان منطقه ای آمریکا در خاورمیانه رو کرد و نشان داد که برای دستیابی به اهداف خود آمادگی لازم برای ریسک های بسیار خطرناک را دارد.
به گونه ای که با این تصمیم نه تنها خشم مردم فلسطین و کشورهای مسلمان بلکه مخالفت یکپارچه سازمان های بین المللی و جامعه جهانی را برانگیخته است، و در ماجراجویی جدید وارد شده است، که می تواند به قیمت برانگیختن فتنه ای جدید در خاورمیانه و آغاز جنگی دوباره در فلسطین اشغالی تمام شود.
یوسف اسماعیلی / جام جم آنلاین
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد