چهارمین سال از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هم گذشت و وارد سال پنجم شدیم. حرکت اقتصاد مقاومتی را در طول سالهای گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
اقتصاد مقاومتی یک برنامه و سیاستی کلی برای حرکت اقتصاد مشخص میکند. از این رو بهجای اینکه ابتدا بگوییم چه اقداماتی انجامشده باید به تشریح موضوعاتی که اقتصاد مقاومتی از ما خواسته بپردازیم. اقتصاد مقاومتی پنج محور اصلی را دنبال میکند که عبارتند از: مردمی کردن اقتصاد، درونزا شدن با تکیه بر قابلیتها و حوزههای دارای ارزش افزوده داخلی، گسترش اقتصاد دانشبنیان و بهرهمندی از نیروی انسانی دانشپژوه، توسعه اقتصاد عدالتمحور به گونهای که همه اقشار از آن منتفع شوند و برونگرایی به منظور صادرات کالاهای تولید داخل و همچنین بهرهمندی از فناوری و سرمایههای خارجی.
مقاومت اقتصادی به این معناست که نوسانات خارجی روی محورهای داخلی ایران تأثیر نداشته باشد. البته اگر بگوییم هیچ کاری انجام نشده بیانصافی است و کارهایی در این حوزه صورت گرفته که شرط لازم بوده اما کافی نیست. به عنوان مثال در کشور سرمایهگذاریهای زیادی انجامشده، اما این حجم پسانداز و سرمایهگذاری منجر به رشد اقتصادی باثبات نشده است. رشد اقتصادی همواره در طول یک دهه گذشته با نوسان همراه بود. از سوی دیگر سرمایهگذاریهای صورت گرفته کشور را از نظر اقتصادی خودکفا نکرد و همچنان وابستگی اقتصادی وجود دارد.
برای رسیدن به اهدافی که به آن اشاره میکنید چه اقداماتی لازم است؟
در بخش کلان اقتصاد باید سه 8 را در نظر بگیریم. 8 درصد نرخ رشد اقتصاد، 8 درصد نرخ بیکاری و 8 درصد تورم. در مورد نرخ رشد، 8 درصد حداقل است و در مورد نرخ بیکاری و تورم حداکثر. برای اینکه به هدف اصلی اقتصاد و این سه 8 برسیم باید سرمایهگذاریهایی را که بهرهور نیستند و میزان آن هم بسیار زیاد است به سمت بهرهوری سوق دهیم. اگر از سرمایههای موجود کشور در راستای پروژههای بهرهور استفاده کنیم یکسوم رشد اقتصادی را تشکیل میدهد.
مرکز آمار و بانک مرکزی گزارش دادند رشد اقتصادی سال گذشته دورقمی شد. آیا این به آن معناست که بهرهوری اقتصادی انجامشده یا نیاز به کارهای بیشتر در این حوزه است؟
خیر. یکی از موضوعاتی که بسیار اهمیت دارد پایداری رشد اقتصادی است که این موضوع را شاهد نبودیم. سرمایهگذاری و تخصیص منابع باید بهگونهای اتفاق بیفتد که دائما این رشد را شاهد باشیم. رشد اقتصادی پرنوسان هیچ فایدهای برای کشور ندارد. از سوی دیگر رشد اقتصادی باید به صورتی باشد که همه اقشار از آن منتفع شوند و بهرهمندی فقط بخشی از جامعه موجب نارضایتی خواهد شد. برای رسیدن به این هدف باید تورم کنترل شود تا نوسانات ناشی از این بخش به حداقل برسد. نکته قابل توجه اینجاست که رشد اقتصادی باید منجر به ایجاد اشتغال شود. رشد بدون اشتغال برای جامعه مفید نیست و مردم اعتماد خود را به دولت از دست میدهند. زمانی رشد اقتصادی به چشم میآید که اشتغال ایجاد شود و بازار اشتغال، نیروهای باسواد دانشگاهی را تأمین کند. برای دستیابی به این هدف بزرگ، اقتصاد باید دانشبنیان شود تا بازدهی لازم را داشته باشد و در این صورت است که نیروی انسانی دانشگاهی به کار گرفته میشود.
یکی از بندهای اقتصاد مقاومتی به درونزایی اقتصاد تاکید دارد. نظر شما در مورد اقدامات انجامشده در این حوزه در طول سالهای گذشته چیست؟
وقتی اقتصاد را به منابع داخلی تکیه دهیم به معنای درونزا کردن اقتصاد است. اقتصاد باید طوری توسعه پیدا کند که بر منابع داخلی خودش تکیه کند تا در صورت نوسانات خارجی، رشد اقتصادی متوقف نشود. از سوی دیگر باید توجه داشت که با تکیه کردن به منابع داخلی باید بازارهای مناسب در خارج از مرزهای جغرافیایی در نظر داشته باشیم و بازار کالاها محدود به داخل نشود که لازمه این کار، برونگرا بودن اقتصاد است؛ به این معنا که قیمت تمامشده کالا و کیفیت آن باید جهانی شود و بتواند با رقبای خود در کشورهای دیگر رقابت کند، همچنین در مبادلات فناوری و بهرهمندی از سرمایهگذاری خارجی کوتاهی نشود تا کارها معطل نماند.
دولت معتقد است مجری خوبی برای اقتصاد مقاومتی بوده است. آیا شما هم همین نظر را دارید؟
دولت در زمینه دانشبنیان کردن اقتصاد، گامهای مؤثر و مفیدی برداشته است. به عنوان مثال، وزارت نفت در حوزه دانشبنیان اقداماتی را انجام داده که درست است. چه از لحاظ ساخت تجهیزات و نگاه به سرمایهگذاری و چه از لحاظ دانشی عمل کردن. به نظر میرسد وزارت نفت باید بخشی از تصدیهای خود را در اختیار بخشخصوصی بگذارد و خود به صورت متمرکز روی این موضوع فعالیت کند. بالاخره ما در عصر ارتباطات و اطلاعات زندگی میکنیم و هر میزان که اقتصاد ما وارد حوزههای دیجیتالی شود، میتوانیم سرعت گردش اطلاعات و مبادلات جهانی خود را بالا ببریم. کارهای انجامشده خوب است، اما سرعت لازم را ندارد. در برنامه ششم توسعه رشد در این حوزه باید به 19 درصد برسد که فاصله زیادی با آن داریم. برای رسیدن به این هدف باید فعالیت بخشخصوصی و همچنین حمایت دولت را از این بخش شاهد باشیم.
پس میتوان گفت که در دولت تدبیر و امید این موضوع را شاهد نخواهیم بود. شواهد نشان میدهد دولت 300 شرکت را از فهرست واگذاری خارج کرده و دوباره ماهیت دولتی به آنها داده است. در این صورت بخشخصوصی چه پیشرفتی میتواند داشته باشد؟
این درست است که وزرای ما بیشتر از وزیر بودن به شرکتداری علاقه دارند، اما برای رسیدن به شرایط مطلوب اقتصادی باید از این پلها عبور کرد. ما در مردمی کردن اقتصاد موفق نبودیم و همانطور که شما اشاره کردید برخلاف تاکیدات شخص رئیسجمهور و وزارت اقتصاد مبنی بر اجرای کامل اصل 44 قانون اساسی، همچنان مقاومتهایی را در بدنه دولت شاهد هستیم که همین موضوع باعث چاق و فربه شدن دولت شده است. در اقتصادی که بخشخصوصی توانمند نباشد و دولت وارد حوزههایی شود که بودجه کافی در اختیار نداشته، اما اصرار به انجام آن دارد نمیتوان توقعی از رشد و اشتغال پایدار داشت. اکنون شرکتهای خصوصی که در حوزه برق فعالیت دارند مشکلاتی دارند. یکی از این معضلات پرداخت نشدن مطالبات آنها توسط دولت است. زمانی که شرکت توانیر پول را برای پرداخت به شرکتها دریافت میکند ابتدا به شرکتهای دولتی پرداخت میکند و بخشخصوصی را همچنان طلبکار نگه میدارد. از این مسامحهکاریها باید جلوگیری شود و دولت فعالیتش را براساس توان مالی خود انجام دهد. اکنون فعالیتهای دولت جلوی حرکت بخشخصوصی را گرفته است و همین موضوعات اصل 44 و اقتصاد مقاومتی را به چالش میکشد.
اشتغال پایدار یکی از موضوعات تحقق اقتصاد مقاومتی بود که به آن اشاره کردید. همه این موضوعات زیر سایه از بین بردن فقر قرار میگیرد و دولت پیش از انتخابات بهمنظور فقرزدایی، مستمری افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی را سه برابر کرد. اکنون برای ایجاد اشتغال معتقد است که باید حاملهای انرژی گران شود و در این صورت باز هم این قشر آسیب خواهند دید. راهکار شما برای از بین بردن فقر و ایجاد اشتغال پایدار چیست؟
به یک نکته توجه داشته باشید که 60 درصد فقرا شاغل هستند، در نتیجه نحوه اداره مشاغل و درآمدها مهم است. بیشتر فقرای ما کارگرانی هستند که در بخشخصوصی فعالیت دارند و تبعیض بین کارمندان دولت و کارگران بخشخصوصی به صورت محسوس مشاهده میشود. در قدم اول باید این تبعیض برداشته شود.
بعد از برجام بهترین فرصت برای اجرای برونگرایی اقتصاد مقاومتی بود، اما هر سال میزان واردات بیشتر از گذشته میشود. نظر شما در این باره چیست؟ آیا از فرصتهای اقتصادی که در اختیار کشور بوده بدرستی بهره بردهایم؟
سال گذشته میزان صادرات و واردات کشور به نقطه سربهسر رسیده بود، اما اکنون عقبگرد داشتیم. اکنون بازارهای ترکیه، روسیه و هند برای صادرات کالاهای ایرانی مناسب هستند، اما از ظرفیتهای موجود بهره گرفته نمیشود. باید در تعرفه ترجیحی با ترکیه تجدیدنظر شود و کالاهای ایرانی نیز در این فهرست قرار بگیرند. همچنین همکاری با دیگر کشورهای همسایه میتواند بخشی از برونگرایی اقتصاد مقاومتی را شامل شود. اکنون وزارت امورخارجه، معاونت اقتصادی تعیین کرده و این به آن معناست که دولت قصد دارد این بند را با جدیت بیشتری دنبال کند. اکنون که چهار سال از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی میگذرد و وزارت امور خارجه معاونت اقتصادی تشکیل داده، باید برنامههای مربوط به این بخش بدرستی تشریح و نحوه ارتباط با کشورها مشخص شود.
ممکن است ایران دوباره تحت تحریمهای غربیها قرار بگیرد. در این صورت کشورهای همسایه یا کشورهای دیگر حاضر به مبادله با ایران هستند ؟
همه کشورها به تحریمهای شورای امنیت مقید هستند و کاری به تحریمهای دوجانبه ندارند. اکنون آمریکا، چین و روسیه را نیز تحریم کرده، اما مراوده این دو کشور با کشورهای دیگر قطع نشده است. ضمن اینکه سیاستهای اقتصادی ایران باید طوری تدوین شود که گویی کشور اکنون در تحریم قرار دارد و اگر این سیاست بر پایه رفتارهای آمریکا تعیین شود خطای استراتژیک است. ایران همیشه در تحریم آمریکا قرار دارد و دشمنی با این کشور ادامهدار خواهد بود. آمریکا دشمن ایران است و سعی میکند هر روز کشور ما را به چالش بکشد و اکنون از بخش اقتصاد ورود کرده که باید راه نفوذ را کور کنیم. زمانی که اقتصاد ایران قوی باشد دیگر تحریمهای آمریکا تأثیر نخواهد داشت و حتما از لغو آن صحبت خواهند کرد.
محمدحسین علیاکبری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد