96 سال حوادث تلخ

صفحه حوادث روزنامه‌ها در سالی که گذشت را که مرور کنیم با اخبار بیشماری از حوادث و اتفاقات تلخ و شیرینی روبه‌رو می‌شویم.
کد خبر: ۱۱۳۰۰۳۹
96 سال حوادث تلخ

در این میان اما حوادثی هستند که نه‌تنها با خواندن آنها ناراحت می‌شویم بلکه دردی است ملی که تمام کشور را داغدار می‌کند.

حوادث دردناکی که تعداد آنها کمتر از انگشتان دست است اما عمق و درد آنها ملی است و باعث شده تا تمام ایران بسیج شوند تا گره‌ای باز شود و مرهمی شود بر زخم‌های به جا مانده.

زلزله کرمانشاه، آتش گرفتن سانچی، سقوط هواپیمای آسمان و گرفتاری در معدن یورت، حوادث تلخی بودند که ایران را داغدار کرد و تسلیت و همدردی دیگر کشورها را در پی داشت.

انفجار در معدن یورت

گلستان، معدن یورت آزاد شهر، ساعت 11:30 دقیقه 13 اردیبهشت.

دفن معدنچیان زیر خروارها خاک، تلاش برای زنده ماندن در کنار گازهای مسموم و خفه‌کننده، هراس و دلهره برای نجات وشمارش معکوس برای بیرون‌آوردن مردانی که به اعماق زمین می‌روند تا با کندن دل زمین، نانی برای خود دست و پا کنند، حوادثی است که سریالی در معادن تکرار می‌شود. انفجار معدن یورت، یکی از آن حوادث تلخی بود که ایران را داغدار و ده‌ها کارگر معدن زغال‌سنگ را در زیرزمین گرفتار کرد.

معدنچیان در عمق 1300 متری در فضایی مملو از گاز مونواکسید کربن و متان گرفتار شده بودند. انفجار و بعد از آن ریزش معدن، نیروهای امدادی را به محل حادثه کشاند و روز نخست نیروهای امدادی تنها توانستند به عمق 800‌متری راه پیدا کنند. در همان ساعات اولیه اعلام شد که 19 کارگر زخمی شده و ده‌هاکارگر زیر خروارها خاک حبس شده‌اند. با تلاش امدادگران روز اول 35 جسد و روز دوم هشت جسد محبوس از زیر آوارهای معدن یورت بیرون کشیده شد. درنهایت شمار قربانیان این فاجعه ملی به 43 نفر رسید.

رئیس کل دادگستری گلستان، درباره شناسایی مقصران این حادثه تلخ گفت: در بررسی‌های صورت گرفته، بازرس این پرونده شرکت صنعتی و معدنی شمال‌شرق را به‌عنوان کارفرمای کارگاه به علل نبود سیستم تهویه مناسب و کافی در تونل، نبود مسیر‌های کمکی برای کمک به تهویه تونل، ارائه ندادن آموزش‌های لازم و کافی نبودن نظارت بر کارگران به منظور جلوگیری از ایجاد هرگونه شعله یا جرقه داخل تونل، مجهز نبودن لکوموتیوها به تجهیزات رادیاتور اگزوز و نبود تشکیلات امداد و نجات و مدیریت بحران در معدن، صددرصد مقصر شناخت.

جـان بر‌کـف

سیستان‌وبلوچستان، ارومیه و مرز چالدران

مردان بی‌ادعایی که تنها برای حفاظت و دفاع از میهن جانشان را کف دستشان می‌گذارند و در سرمای زیر صفر و گرمای بالای 40 درجه، در بیابان‌ها و نوک کوه‌ها و... به دفاع از مرزها می‌پردازند؛ مرزهایی که برای رسیدن به آنها ساعت‌ها باید از شهر و آبادی فاصله گرفت. حوادث تلخ و تروریست‌ها همیشه این مردان را تهدید می‌کند و امسال نیز این حوادث سراغ مرزبانان ایران آمد.

شهادت 10 مرزبان میرجاوه و دو نفر از مرزبانان ارومیه و هشت مرزبان دیگر در چالدران، از جمله حوادث تلخی بود که برای این مردان رخ داد. حادثه تلخی که برای ده مرزبان میرجاوه رخ داد در زمان تعویض شیفت بین میل مرزی 99 و 100 رخ داد، تروریست‌ها در کمین بودند و درحالی که مرزبانان از این کمین بی‌خبر بودند 11 نفر از آنها را با شلیک گرینف به رگبار بستند.

عاملان این رگبار شبانه بلافاصله از محل متواری شده و به پاکستان پناه بردند. در این حادثه تلخ ده مرزبان به شهادت رسیدند و یکی از آنها راهی بیمارستان شد. ساعتی پس از این اقدام گروهک تروریستی جیش الظلم با صدور بیانیه‌ای مسئولیت این حادثه را برعهده گرفت. تروریست‌ها یکی از مرزبانان را هم با خود بردند که از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست.

دومین حادثه تلخی که برای مرزبانان رخ داد عصر ششم خرداد 96 بود. مرزبانان هنگ مرزی ارومیه هنگام گشت در نقطه صفر مرزی با یک گروهک تروریستی درگیر شدند که این درگیری 45 دقیقه طول کشید و دو نفر از مرزبانان به شهادت رسیدند و چهار نفر مجروح شدند.

در دوازدهم آبان در نبرد بین مرزبانان آذربایجان غربی و گروهک تروریستی پژاک، هشت نفر از مرزبانان غیور کشورمان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. مرزبانان طی درگیری با تروریست‌های مزدور در عصر 12 آبان ماه، جان خود را در دفاع از حریم میهن عزیزمان فدا کردند.

آخرین ماموریت

دریای چین شرقی، شنبه 16 دی

انفجار کشتی، پیدا نشدن جسد 29 خدمه و سرنشین این کشتی باری، سفر ناتمام کارکنان کشتی و اشک و آه‌هایی که با اعلام این حادثه ریخته شد و در نهایت اعلام مرگ 32 نفر هم نمی‌تواند حادثه سانچی را توصیف کند.

حادثه تلخی که بار دیگر ایران را عزادار کرد. هفت روز هراس و درنهایت غرق شدن کشتی با 29 سرنشین و بیرون آوردن سه جسد.

ماجرا از این قرار بود که کشتی سانچی متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران که از عسلویه حرکت کرده بود برای تحویل میعانات گازی عازم داسان کره جنوبی شد اما 300 کیلومتری بندر شانگهای در دریای چین شرقی با یک کشتی فله‌بر چینی با 64 هزار تن بار غله به نام «کریستال» در سواحل چین برخورد کرد.

کشتی نفتکش سانچی به خاطر محموله‌ای که حمل می‌کرد خیلی زود دچار حریق شد. این حادثه تلخ باعث ناپدید شدن 32 خدمه و سرنشین کشتی شد و جست‌وجوها برای یافتن آنها در میان تکه‌های آهن شعله‌ور کشتی سانچی ادامه یافت.

سه روز جست و جو؛ امدادگران را به سه جسد ایرانی رساند. اما شدت شعله‌های آتش به قدری بود که هیچ گروهی حتی گروه‌هایی که از ایران به آنجا اعزام شده بودند، نتوانستند وارد کشتی شوند و درنهایت ساعت 10 و 30 دقیقه صبح یکشنبه 24 دی تیم جست‌وجوی بندر شانگهای چین اعلام کرد که کشتی سانچی پس از یک هفته آتش‌سوزی به‌طور کامل غرق شد. به گفته رئیس سازمان دریانوردی شانگهای تمام خدمه بر اثر انفجار اولیه جان خود را از دست داده بودند.

سقوط آسمان

سمیرم، رشته کوه‌های دنا، 8:50 دقیقه صبح 29 بهمن

شاید سقوط هواپیمای پرواز شماره 3704 هواپیمایی آسمان، مدل ای تی آر را بتوان آخرین حادثه ملی ایران در سال 96 نامید، البته خدا کند این روزهای پایانی آرام سپری شود. 66 سرنشین و خدمه ساعت 8 صبح یکشنبه 29 بهمن سوار هواپیما شدند تا از تهران به یاسوج بروند.

هواپیمای ای‌تی‌آر‌72 درحال پرواز بود که در نزدیکی‌ فرودگاه یاسوج و درست بعد از 50 دقیقه پرواز به‌طور ناگهانی از رادار محو شد.

بلافاصله وضعیت اضطراری اعلام و بررسی‌ها برای مشخص شدن سرنوشت نامعلوم هواپیما آغاز شد تا این‌که ساعاتی بعد اعلام شد هواپیما در حوالی سمیرم با کوه دنا در جنوب روستای نقل از توابع پادنا برخورد کرده است.

هواپیماها و پهبادها و هلی‌کوپترها وارد عمل شدند تا محل دقیق اصابت هواپیما را پیدا کنند و درنهایت با کمک اطلاعات پهپادها محل دقیق حادثه مشخص شد و این اعلام خبر حدود 48 ساعت بعد از سانحه هوایی رخ داد.

با کشف قسمتی از لاشه هواپیما، اعلام شد 32 جسد پیدا شده اما این موضوع تکذیب شد. با گذشت روزها از این حادثه، قسمت‌هایی از اجساد قربانیان توسط کوهنوردان و اسکی بازان به پایین کوه منتقل شد.

با وجود وضعیت هوای بد کوه دنا، ساعات و گاهی روزهایی عملیات متوقف و دوباره شروع می‌شد و تلاش برای یافتن قسمت‌های دیگر اجساد ادامه داشت. 13 روز پس از این حادثه درنهایت ماموران امداد و نجات موفق شدند جعبه سیاه هواپیما را پیدا کنند و آن را به پایین کوه انتقال دهند تا بررسی‌ها برای مشخص شدن علت اصلی این حادثه آغاز شود.

البته کارشناسان معتقد بودند شرایط جوی علت اصلی این سانحه بود، علتی که نه تائید و نه تکذیب شد.

مرگ در بهمن

لرستان، اشترانکوه، ساعت 3:15 بامداد 17 آذر

چهاردهم آذر امسال، 14 کوهنورد همراه راهنمایشان راهی اشترانکوه شدند تا قله را فتح کنند؛ سفری که برای 9 نفر از آنها بی بازگشت بود.

زمانی که آنها به نوک قله «کول جنون» رسیدند و عکس‌ها و فیلم‌های یادگاری شان را انداختند، هیچ کدامشان تصور هم نمی‌کرد که 9 نفر از آنها به پایین قله نمی‌رسند و این آخرین تصویر و فیلمی است که از آن 9 نفر گرفته می‌شود. بعد از فتح، کوهنوردان کوله هایشان را بستند و راهی دامنه شدند اما بخت با آنها یار نبود و در راه بازگشت، هوا با آنها سر ناسازگاری گذاشت. برف و کولاک شروع شد و 12 مرد و دو زن در میان کوه و هوای نامساعد گرفتار شدند.

اما چه شد که 9 نفر جان باختند و 6 نفر زنده مانند و آن روز بر کوهنوردان چه گذشت؟ یکی از آنها اینطور گفته بود: پس از بازگشت گرفتار برف و کولاک شدیم، تنها امید ما رسیدن به پناهگاهی بود که 4 نفر از بچه‌ها به توصیه سرپرست تیم در آن‌جا مانده بودند، اما در مسیر رسیدن به آن چند آبشار یخی وجود داشت که عبور از آن نیاز به امکانات و ایجاد کارگاه داشت. به همین دلیل ما دو گروه شدیم. من و سه نفر دیگر و یک گروه هشت نفره. وقتی به پناهگاه رسیدیم متوجه شدیم که یکی از ما گمشده است.

با اعلام خبر ناپدید شدن کوهنوردان، بلافاصله گروه‌های امداد و نجات وارد عمل شدند، هلی کوپترها به پرواز درآمد و مردم محلی راهی کوهستان شدند. اسکی بازها و کوهنوردان خود را به محلی رساندند که درنهایت این عملیات با نجات 6 نفر و مرگ 9 کوهنورد پایان یافت.

غرش زمین در دیار مردان

کرمانشاه، سرپل ذهاب، ساعت 21:48 دقیقه 21 آبان امسال

7.3 ریشتر بزرگی زلزله‌ای بود و در عمق 11 متری زمین. زمانی که زلزله رخ داد، خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها اعلام کردند که زمین لرزه در سلیمانیه عراق بوده و شدت زمین لرزه به حدی بوده که به ایران هم رسیده است. اما خیلی زود این خبر تکذیب شد و نه‌تنها سایت زلزله‌نگاری بلکه فجایعی که این حادثه به وجود آورد، ثابت کرد مرکز زلزله سرپل ذهاب بوده است.

حادثه تلخی که نه تنها روستاهای سرپل ذهاب بلکه روستاهای اطراف آن را نیز به تلی از خاک تبدیل کرد. زمین لرزه به قصر شیرین و اسلام‌آباد غرب هم رسید و ویرانی‌های زیادی در این مناطق به بار آورد. با وقوع زلزله علاوه بر نیروهای امداد و نجات و سپاه وارتش، مردم نیز با کمک‌های خود راهی منطقه شدند. مردم به صورت خودخواسته و خودجوش وسایل جمع می‌کردند و برای زلزله زده‌ها می‌بردند.

خرابی‌ها به حدی بود که بعضی از روستاهای اطراف سرپل ذهاب با خاک یکسان شده بودند و تلفات جانی این روستاها به مراتب خیلی بیشتر از شهرهای استان کرمانشاه بود. مردم دست به کار شدند و شروع به برداشتن آوارها کردند تا شاید مصدومی را نجات دهند.

با تلاش‌های آنها تعدادی نجات یافتند اما به خاطر نبود تجهیزات و امکانات خیلی‌ها زیر آوار جانشان را از دست دادند و جنازه هایشان بیرون آورده شد. گورهای دسته جمعی توسط روستاییان کنده شد و اجساد هر خانواده در یک گور جای گرفت تا دچار تعفن نشوند. مردم در اوج داغداری و غصه در میان خرابه‌ها به‌دنبال وسایلی بودند تا بتوانند با آنها روزگارشان را سپری کنند. بیمارستان اصلی شهر سرپل ذهاب ویران شد.

در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد، کانون زمین‌لرزه5 کیلومتری منطقه ازگله کرمانشاه بود 574 نفر کشته و نزدیک 10 هزار نفر نیز زخمی شدند. با گذشت چند ماه از این حادثه تلخ، هنوز مردم این سرزمین سکنی نگرفته‌اند و شرایط سختی را در آستانه نوروز 97 می‌گذرانند.

ضمیمه تپش جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها