به گزارش جام جم آنلاین، سروده حمیدرضا برقعی به مناسبت عید غدیر را در زیر بخوانید.
می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
با جهاز شتران کوه احد برپا شد
و از آن آینه با آینه بالا می رفت
دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت
تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا می رفت
گفت: اینبار به پایان سفر می گویم
«بارها گفته ام و بار دگر می گویم»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است
واژه در واژه شنیدند صدا را اما...
گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
می رود قصه ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد