
جام جم آنلاین- در کشور ما وقتی روزی بنام روز سالمند، پلیس، خبرنگار و... تعیین میشود، متأسفانه مسئولین این عناوین را تنها در یک روز گرامی میدارند و تاکنون هیچ گام مثبتی برای آنان برداشته نشده است. به عبارتی سادهتر در هفته سالمند جلسات و همایشهای متعددی برگزارشده اما تمام مواردی که در جلسات ذکر میشود فقط در کلام باقی میماند و هیچکدام به مرحله اجرایی نمیرسند، این معضل هرساله تکرار و تکرار میشود.
دولت و مسئولین برای سالمندان چهکاری انجام دادهاند؟ وقتی روز سالمند تعیین میکنیم باید کاری برای آنها انجام دهیم و سال آینده هم اعلام کنیم که چهکارهایی انجام شد و چهکارهایی به سرانجام نرسید.
متأسفانه ما در کشوری زندگی میکنیم که حتی وزیر بهداشت آنهم برای سلامت مردم ارزشی قائل نیست. زمانی که به آقای وزیر بهداشت گفته میشود بودجهای برای بیماران خاص در نظر بگیرد و او پاسخ میدهد ما نمیتوانیم میلیاردها پول را به بیمارانی که چند روز دیگر میمیرند اختصاص دهیم، حال در این وضعیت برنامهای برای افراد سالمند در نظر میگیرند؟ زمانی که نام یک سالمند را میآوریم باید به خاطر داشته باشیم که ما هم به این دوره از چرخه زندگانی میرسیم.
در ایران سن امید به زندگی در زنان 73 و در مردان 70 سال اعلامشده است و فردی که به سن 60 میرسد سالمند بهحساب میآید.
گذشتهها وقتی پدری از دنیا میرفت مادر آن خانواده در کنار فرزندانش ارجوقرب داشت و دیگر آن مادر احساس بیهودگی و اضافی بودن نمیکرد. متأسفانه از زمانی که جامعه ایرانی سبک زندگی مدرن را انتخاب کرد دیگر شاهد رسیدگی فرزندان به والدینشان نیستیم. جامعه ما اغلب به اینجا رسیده که سالمند، فردی است که پیر شده و باید بمیرد و فرزندان از اموال او استفاده کنند. در بسیاری موارد، آن مادر یا پدر سالمند میداند که بچههایش اموالش را میخواهند اما شکایتی نمیکند چون مادر و پدر هستند.
ما زندگی خانوادگی را متلاشی کردیم و فکر نکردیم عاقبت این کارها به کجا میرسد. خواستیم مشکل را حل کنیم اما به سراغ علت نرفتیم بلکه در پی حل معلول بودیم.
در کشور ما خانه ای بنام خانه سالمندان وجود ندارد بلکه نام صحیح آن کاروان سرای سالمندان است، سالمند از روزی که پایش را آنجا می گذارد دیگر مرده است. بدین معنا که یک مکان بزرگ تهیه شده و تمام افراد سالمند در یک جا زندگی می کنند در صورتی که این سالمند سرشار از تجربه، مدیریت و احترام است و باید یک اتاق مجزا برای خود داشته باشد.
سالمندی که به خانه سالمندان فرستاده می شود آنقدر از نظر روحی و روانی آسیب می بیند که آنجا را محل مرگ خود می پندارد و البته حقیقت هم همین هست، چرا که فرزندان والدین خود را در خانه سالمندان رها می کنند تا مرگ آنان فرا برسد. فقط برای دقایقی تصور کنید عزیزترین انسان های زندگیتان شما را در مکانی رها کنند و حال به شما بگویند باید اینجا بدون داشتن کار و تفریحی زندگی کنید تا بمیرید، چه حالی به شما دست می دهد؟
آمارها نشان می دهد، 40درصد از افرادی که بازنشسته می شوند در سال های اول از دنیا می روند. این مرگ ناگهانی به دلیل کهولت سن نیست بلکه به دلیل بیهودی، تردشدگی ، تنهایی و عدم داشتن امید به زندگی است. اما افراد بازنشسته ای که در جامعه مشغول کار و فعالیت هستند طول عمر بیشتری دارند.
در کشور های غربی تمام افراد بازنشسته کسب و کار کوچکی برای خود دارند و هیچ سالمندی در خانه تنها رها نمی شود. متاسفانه تفاوتی که مردم ایران با مردم کشور های دیگر در رابطه با برخورد با سالمند دارند بسیار متفاوت است، ما بر این عقیده هستیم که فرد سالمند به هیچ کاری نمی آید و هر روز منتظر مرگ آنان هستیم اما مردم کشور های دیگر سالمند را کوله باری از تجربه و مدیریت می بینند.
بررسی ها نشان داده است، سالمندان زیادی هر روزه نزد پزشک رفته و خواستار انواع داروها برای بی خوابی، اعصاب و... هستند. انجمن علمی مددکاران اجتماعی طی تحقیقاتی گسترده متوجه شد، سالمندان به روانپزشک و روانشناس نیاز ندارند بلکه به یک مددکار برای ادامه حیات نیازمند است. سالمند بیمار نیست بلکه تنهایی، بیهودگی و ناامیدی او را از پای در می آورد.
اشکال ما این است که فقط حرف می زنیم. هر وقت به یکی از مسئولین گفتیم فکری برای سالمندان کنید می گویند ١٠ میلیون جوان بیکار داریم که باید اول برای آنها فکری شود. سالمند عمرش را کرده و بگذار بمیرد. وقتی سلسله مراتب و زیرساخت ها خراب می شود سالمند هم آسیب می بیند. جوان هم آسیب می بیند. مسائل اجتماعی متاسفانه قابل تبدیل به یکدیگر است.
مصطفی اقلیما
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
جامجم» در گفت وگو با دکترسید محمد مرندی،مهمترین چالشهای پیشرو در دستیابی تهران و واشنگتن به توافق را بررسی کرد
سیدعبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران: