حادثه خونین ۱۶ آذر دو روز پیش از سفر ریچارد نیکسون و دیدار با شاه (چهارشنبه، ۱۸ آذر/ ۹ دسامبر) و دو هفته پیش از سفر دنیس رایت، کاردار تازه منصوب شده بریتانیا، به ایران (دوشنبه، ۳۰ آذر/ ۲۱ دسامبر) رخ داد. از آن پس ۱۶آذر، بهعنوان «روز دانشجو»، به نماد اعتراض مردم ایران به دخالت آمریکا و سایر قدرتهای خارجی در امور داخلی ایران بدل شد.
تا پیش از کودتا، شاید بجز در نزد برخی خبرگان آشنا با سیاست جهانی، و نیز در نزد کمونیستها که رقیب ایدئولوژیک «بلوک غرب» بودند، آمریکا در چشم عامه ایرانیان بهعنوان قدرتی سلطهگر و متجاوز مشهور نبود. احزاب سیاسی ناسیونالیست، که عضو جبهه ملی ایران بودند، آمریکا را «قدرت سومی» معرفی میکردند که تحکیم پیوند با او میتواند ایران را از نفوذ دو قدرت بزرگ سنتی، بریتانیا و روسیه، برهاند. این تداوم نگاهی است که از دوران متأخر قاجاریه در میان بخشی از تجددگرایان مدعی اصلاحات، برخی بدنام و وابسته و برخی خوشنام و دارای حسننیت، هم به آمریکا و هم به فرانسه، وجود داشت.
در دو دهه اخیر برخی مقامات بلندپایه ایالات متحده آمریکا با نظر غالب مورخین همرأی شدند که یکی از مهمترین عواملی که نفرت از نظام سیاسی حاکم بر آمریکا را در مردم ایران پدید آورد، و ثمره آن در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و تحولات پسین آن نمایان شد، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. به این دلیل، در ۲۸ اسفند ۱۳۷۸/ ۱۷ مارس ۲۰۰۰ مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون، و سپس باراک اوباما، رئیسجمهور وقت، اولین بار در سخنرانی ۱۴ خرداد ۸۸/ ۴ژوئن ۲۰۰۹ در قاهره، و سپس هیلاری کلینتون، وزیر خارجه اوباما، در ۴ آبان ۱۳۹۰/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱ نقش مداخلهگرانه دولت آمریکا را در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پذیرفتند. این سخنان، صرفنظر از بینتیجه بودن تأثیر آن بر ایرانیان، دستاویزهای حقوقی محکم و قابل استنادی برای ایران فراهم آورد.
کودتای ۲۸ مرداد بهعنوان اولین عملیات کودتایی سازمان تازه تأسیس اطلاعاتی آمریکا (سیا) شهرت یافته که چنین نیست.
اول، اسناد و تحقیقات منتشرشده در دهه اخیر روشن میکند که سیا یک سال پیش در کودتای اول مرداد ۱۳۳۱/ ۲۳ ژوئیه ۱۹۵۲ ژنرال محمد نجیب و سرهنگ جمال عبدالناصر در مصر (ساقط کردن ملک فاروق و پایان دادن به سلطنت خاندان محمدعلی پاشا) نقش جدی داشت. در این کودتا نیز، همچون کودتای مرداد سال بعد در ایران، مسئولیت منطقه جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا در سیا با کرمیت روزولت بود. پس از کودتای مصر، روزولت از اکتبر ۱۹۵۲ در قاهره مستقر شد و با جمال عبدالناصر رابطه نزدیک دوستانه برقرار کرد. ولی، با رشد فزاینده گرایشهای ضداسرائیلی در ناصر، تحول فوق به پیدایش «ناسیونالیسم عربی» و پیامدهای ضد آمریکایی- ضد انگلیسی آن انجامید و بدانجا کشید که از سال ۱۹۵۶/ ۱۳۳۵ سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام. آی. سیکس) سناریوهای مشترکی را برای پایان دادن به حکومت ناصر آغاز کردند. به هر روی، برخی محققین سرآغاز پیوند ارتش مصر با آمریکا و استقرار نظام سیاسی- اقتصادی میلیتاریزه در این کشور را، که تاکنون تداوم یافته، از کودتای فوق میدانند.
دوم، دستکاری در فرآیندهای سیاسی جامعه ایرانی در سالهای اولیه پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضا شاه، که به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ انجامید، تنها کار سیا نبود. کانونهای متعدد در آن نقش داشتند؛ از سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام. آی. سیکس)، که مربی و متحد سازمان سیا بهشمار میرفت، تا کارگزاران «کارتل نفت» آمریکا، که
در پی دور زدن «قانون ضد انحصار» در آمریکا و ایجاد پیوند استوار با سیاست رسمی دولت فوق در منطقه خاورمیانه و نیز سهیم شدن در نفت ایران بودند، تا عوامل دو کمپانی نفتی رویال داچ شل و توتال (شرکت نفت فرانسه آن روز). این کمپانیهای خصوصی آمریکایی و غیرآمریکایی در سال ۱۳۳۳/ ۱۹۵۴ قرارداد کنسرسیوم را با ایران منعقد کردند و کارتل نفتی جدید و فراملیتی عظیمی پدید آوردند که تا اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی بر ۸۵ درصد ذخایر نفت جهان تسلط داشت.
دیدار ۱۸ آذر ۱۳۳۲ در تهران نخستین ملاقات ریچارد نیکسون و محمدرضا پهلوی و سرآغاز پیوندی طولانی میان این دو بود.
نیکسون، آنگونه که در کتاب «جنگ واقعی» (۱۹۸۰) بیان کرده، شاه را در آذر ۱۳۳۲ «فاقد اعتماد بنفس کافی» مییابد. او پس از بازگشت به واشنگتن در گزارش به شورای امنیت ملی آمریکا شاه را فردی توصیف کرد که تازه در حال به دست آوردن جسارت خویش است.
نیکسون بعدها، از ۲۰ ژانویه ۱۹۶۹/ ۳۰ دی ۱۳۴۷ تا استعفایش در ۹ اوت ۱۹۷۴/ ۱۸ مرداد ۱۳۵۳، به دلیل «رسوایی واترگیت»، رئیسجمهور آمریکا بود. در این سالها دولت ادوارد هیث در بریتانیا به قدرت رسید (۱۹ژوئن ۱۹۷۰/ ۲۹ خرداد ۱۳۴۹- ۴ مارس ۱۹۷۴/ ۱۳ اسفند ۱۳۵۲) و شاه به دلیل برخورداری از حمایت این کانون بههمپیوسته سیاسی- مالی و دو چهره دیگر مقتدر در دولتهای فوق، هنری کیسینجر (مشاور امنیت ملی و سپس وزیر خارجه دولت نیکسون) و لرد ویکتور روچیلد (مشاور پسپرده ادوارد هیث)، توانست به اوج «اعتماد بنفس» خود دست یابد.
این سالها اوج غرور و خودکامگی محمدرضا پهلوی است که در سالهای ۱۳۲۰- ۱۳۳۲ حتی به تصورش نمیآمد.
برخی محققان «شوک نفتی ۱۹۷۳»، یعنی افزایش ناگهانی و چشمگیر قیمت نفت در سال فوق را طرح دولت نیکسون میدانند.
پس از جنگ جهانی دوم، برنامههای جاهطلبانه آمریکا برای سلطه بر جهان گسترش چشمگیر یافت و به استقرار انبوهی از نیروهای نظامی آمریکایی در سایر کشورها انجامید. این امر از اوائل دهه ۱۹۶۰ به افزایش شدید دلارهای خارج از آمریکاو کاهش ارزش دلار در مقابل طلا انجامید. دولتهای اروپایی دلارهای فراوانی را که در اختیار داشتند به طلا تبدیل میکردند و این امر اقتصاد آمریکا را با بحران مواجه میکرد. بدینسان، در آغاز دهه ۱۹۷۰ موجودی طلای آمریکا به نصف کاهش یافت و موجودی طلای اروپا چند برابر شد. دولت نیکسون برای مقابله با این بحران و جلوگیری از تبدیل دلار به طلا و خروج ذخایر طلای آمریکا از این کشور طی قانون جدیدی وابستگی دلار به طلا را قطع کرد و تضمین تبدیل را از میان برد.
این سیاستهای مالی، که از سال ۱۹۷۱ آغاز شد،«شوک نیکسون» خوانده میشود. در مرحله بعد، قیمت نفت را افزایش دادند تا از اینطریق دلارهای فراوانی را که به اروپای غربی و ژاپن رفته بود به آمریکا بازگردانند.
آمریکا ذخایر عظیم نفت در اختیار داشت ولی کشورهایی چون ژاپن و آلمان غربی خریداران نفت بودند.
بدینسان، در فاصلهای کوتاه (از اکتبر ۱۹۷۳ تا مارس ۱۹۷۴/ مهر- اسفند ۱۳۵۲) قیمت نفت از بشکهای حدود ۳دلار به حدود ۱۲ دلار رسید و کشورهای اروپای غربی و ژاپن مجبور شدند سالیانه حدود ۶۰ میلیارد دلار بیش از گذشته به دولتهای نفتی خاورمیانه بپردازند. این پول هنگفت از طریق این دولتها، در مقابل فروش اسلحه و سایر کالاهای آمریکایی، به آمریکا بازمیگشت.
با افزایش چشمگیر درآمد نفتی ایران، جنون خودکامگی و خودنمایی محمدرضا پهلوی به اوج رسید و بریزوبپاشهای او شروع شد. شاه مغرور در فروردین ۱۳۵۳ اعلام کرد که ایران به بانک جهانی ۲۰۰ میلیون دلار وام داده است و اندکی بعد،در ۱۴ فروردین ۱۳۵۳، اعلام کرد که تا ده سال دیگر قدرت نظامی ایران همطراز قدرت نظامی بریتانیا خواهد شد. بدینسان، میزان خرید اسلحه آمریکایی و انگلیسی از حدود ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۵۱ به ۵٫۵ میلیارد دلار در سال ۱۹۷۷ رسید. در ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۸ مجله آمریکایی تایم اعلام کرد که ایران طی بیست سال اخیر ۳۶ میلیارد دلار اسلحه از غرب خریداری کرده است. به این ترتیب، تهران به بزرگترین بازار اسلحه در منطقه و کانون فعالیت و رقابت دلالان بینالمللی اسلحه تبدیل شد.
ویلیام شوکراس، نویسنده انگلیسی کتاب پرفروش «آخرین سفر شاه»، مینویسد:
«از سرازیر شدن پول نفت به ایران هیچ کس بیشتر از فروشندگان اسلحه در غرب استفاده نکرد... رؤسای سابق سیا در ایران، رؤسای سابق گروه کمک نظامی و مستشاران آمریکایی و ده دوازده تن از مقامات سابق آمریکایی به دلالان اسلحه تبدیل شدند تا از این معاملات پرسود سهمی برند. حتی دریاسالار توماس مورر، رئیس سابق کمیته مشترک رؤسای ستاد آمریکا که اخیراً بازنشسته شده بود، نقش دلالی اسلحه را در تهران بر عهده گرفت.» امیرعباس هویدا، رئیس دولت در این دوران مهم و سرنوشتساز (۶ بهمن ۱۳۴۳- ۱۶ مرداد ۱۳۵۶)، تمامی ابزارها و بسترهای لازم را برای تشدید جنون خودکامگی و خودنمایی شاه فراهم نمود و، برخلاف قانون اساسی مشروطه،دخالت محمدرضا پهلوی و خویشان و دوستان او را در امور اجرایی تسهیل و تشویق کرد. در این سالها فساد سیاسی و مالی اوجی بیسابقه یافت، منابع ملی به دست دلالان بینالمللی به تاراج رفت، مصرفگرایی و شیادیهای مالی حیات اقتصادی را مختل کرد، و سلطه خشن و خونین سازمان امنیت رژیم پهلوی، موسوم به ساواک، به پیدایش خفقانی شبیه به دوران دیکتاتوری رضا شاه انجامید.
خروش مردم ایران علیه سلطه آمریکا و متحدانش که در فاجعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشگاه تهران برای نخستین بار پژواک پرخروش یافت، در سالهای ۱۳۴۱- ۱۳۴۲ با نهضت امام خمینی وارد مرحله جدیدی شد و در سال ۱۳۵۷ به پیروزی انقلابی انجامید که به دلیل مشارکت اکثریت مطلق جامعه مردمیترین انقلاب تاریخ جدید جهان بود.
مولود این انقلاب استقرار نظام سیاسی نوینی بود که پیام اصلی آن نفی وابستگی و بازگشت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به هویت اصیل بومی، در انطباق با مقتضیات زمانه، بود.
نظام جمهوری اسلامی در چهل سال موجودیت خود بتدریج استوارتر و باتجربهتر شد و با گذر از توفانهای سهمگین ایران ذلیل و تحقیرشده سده بیستم میلادی را به قدرت بزرگ منطقهای امروز بدل کرد. این هنوز آغاز راه آن، بر بنیاد تجربههایگرانسنگ چهل ساله،است.
عبدالله شهبازی
مورخ و پژوهشگر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با علی کاظمی، از ورودش به بازیگری تا نقشهای مورد علاقهاش
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»: