البته همه این سختیها را اگر حرفهای باشید و اخلاق همکاری را رعایت کنید، میتوانید بهراحتی به بهترین خاطراتتان در سینمای ایران تبدیل و روزهای خوبی را با او در پشت صحنه تولید فیلمهایش سپری کنید؛ کارگردانی که سه دهه است انبوهی از آثار سینمایی درخشان و نیز لحظههای نابی را به بدنه سینمای ایران الصاق کرده است.
حالا او موی سپید کرده، اما حرارتش در پیگیری آرمانها نشان از جوانی دارد هرچند 58 سالگی را سپری کرده است.
دیروز اول مهر، سالرزو تولد او بود. از همین رو، سراغ یکی از همکارانش رفتیم و خواستیم مرد خوشچهره پشت دوربین را از زاویه نگاه او تماشا کنیم.
محمد خزاعی در این گفتوگو از مناسبات همکاری با ابراهیم حاتمی کیا برای ما گفته است. کسی که تهیهکننده واپسین فیلم بهنمایشدرآمده حاتمیکیا یعنی «به وقت شام» بوده؛ پروژهای که از همان لحظه تولید تا روزهای اکران، پر سر و صدا بود و هر خبری دربارهاش به صدر اخبار سینمای ایران میرسید.
حرفهای خزاعی با جامجم، ما را چند گام دیگر به شناخت کارگردان خوشفکر سینمای ایران نزدیکتر میکند.
به عنوان تهیهکننده فیلم به وقت شام فکر میکنید چرا فضای این فیلم آنقدر با فیلم قبلیشان بادیگارد متفاوت بود؟ آیا نگاه و نظر و فکر ایشان تغییر کرده بود؟
نگاه ایشان هیچ تفاوتی نکرده. در تمام آثار ایشان از ابتدای انقلاب تا به الان یکسری دغدغههای مشترک میبینید که در هر زمانی به یک شکل متبلور میشود. حاتمیکیا آدم سفارشپذیری نیست. بارها دیدهام که نهادها و سازمانهای مختلف تماس میگیرند و به ایشان سفارش کارهای مختلفی میدهند، اما ایشان میگویند تا وقتی خود من به نظر و باور خودم نرسم به هیچ عنوان پیشنهادی را نمیپذیرم. حاتمیکیا فیلمی را میسازد که دغدغهاش است. اگر ببیند ضرورت دارد سوژهای در یک بازه زمانی خاص ساخته شود حتما این کار را انجام میدهد.
بنابراین به وقت شام ضرورت این دوره بود؟
میخواهم بگویم اصلا اینطور نیست که نگاه حاتمیکیا از بادیگارد تا به وقت شام دچار چرخش شده. به نظر من حاتمیکیا مسیری مشخص را در فیلمسازی طی میکند و به هر کاری که میکند، معتقد است. لحظاتی در فیلمهای ایشان میبینیم که در تاریخ سینمای ایران ماندگار است و دلیل ماندگاریاش هم این است که شعار نیست. او با تمام وجودش در فیلمهایش حرف میزند و دغدغههایش را به تصویر میکشد. به همین دلیل هم است که وقتی کاری را شروع میکند تا آن را به نتیجه نرساند، آرام نمیگیرد. انگار وقتی فیلمی را به پایان میرساند از آن دغدغهای که در ذهنش بوده فارغ میشود و دیگر میتواند به زندگی شخصیاش بپردازد. او تمام انرژیاش را برای کارش میگذارد و به همین خاطر است که از تمام عوامل فیلمش توقع دارد که تمام آنچه دارند را برای فیلم بگذارند.
یعنی زمان کار سختگیر و بداخلاق میشوند؟
اصلا بحث سختگیری نیست. او خواستههای معقولی دارد که بنا بر آنها توقع دارد از تمام ظرفیتهای موجود عوامل کارش بهره بگیرد. بعضیها میگویند برخی دیالوگهای فیلمهای حاتمیکیا باور شخصیاش نیست و حتما از جایی به او سفارش شده! اصلا اینطور نیست. حاتمیکیا هر آنچه به نظرش درست بیاید را انجام میدهد. اگر حاجکاظم را در آژانس شیشهای به تصویر میکشد، حتما دغدغهاش را دارد، اگر به پدیده داعش میپردازد، حتما دغدغهاش را دارد و همینطور بادیگارد، موج مرده، از کرخه تا راین و... . او مضامین روز را در فیلمهایش مطرح میکند و به همین دلیل است که حاتمیکیا را فرزند زمانهاش میدانند.
هدف خود شما از تهیه و تولید فیلم به وقت شام چه بود؟
به وقت شام برآیند مجموعه تحقیقاتی بود که حاتمیکیا راجع به داعش در منطقه انجام داده بود. به لحاظ پروداکشن و تولید بدون تردید این کار از سختترین کارهای سالهای اخیر بوده. ما باید برای خلق چنین اثری تلاش میکردیم؛ چرا که سینمای ما نسبت به جریانات منطقه خیلی غفلت کرده. حالا این غفلت در حیطه مدیریت فرهنگی بوده یا دغدغه فیلمسازان نبوده یا حمایتهای لازم انجام نشده یا هر چیز دیگر، به هر حال سینما نسبت به آنچه در منطقه ما میگذرد، بیتفاوت بوده! برای خیلیها سوال بود که ایران در سوریه چه کار میکند که ما ضرورت دیدیم به این سوال تا جایی که در توانمان بود در این فیلم پاسخ بدهیم.
و قطعا تولید چنین فیلمی سختیهای بسیاری داشته!
من شنیده بودم که حاتمیکیا روحیه خاصی در فیلمسازی دارند و این به معنای بدی نیست. به این معنی است که ایشان همانطور که گفتم روی کارشان بسیار حساس هستند. برای او بسیار مهم بود که جلوی تمام هزینههای اضافی در تولید فیلم را بگیرد. اولین نفر سر صحنه میآمد و آخرین نفر میرفت و لحظه به لحظه فیلم برایش اهمیت داشت. در کنار تمام تجربیاتی که در سینمای ایران داشتم، به وقت شام چه به لحاظ تولید و چه تمامی مسائل، متفاوت بود از آنچه تا به آن روز دیده بودم. جنس فیلمسازی حاتمیکیا با خیلی از فیلمسازان سینما فرق میکند. نوع نگاه، تعاملش با گروه، دغدغههایش و تمام اینها باعث شد که بدانم چرا اثری متفاوت است، به طوریکه نمیتوان از کنار آن بهراحتی گذشت.
دقیقتر میتوانید بگویید که چرا فکر میکنید به وقت شام فیلمی متفاوت و خاص در سینمای ایران است؟
به وقت شام چه به لحاظ مضمونی و چه ساختاری باید در آن برهه زمانی راجع به اتفاقات سوریه ساخته میشد. در این فیلم برای اولین بار در سینمای ایران از ساختارهای تازه استفاده شد، تا حدی که وقتی در کشورهای دیگر اکران شد آن را با استانداردهای جهانی و به ساختاری شبیه آنچه در هالیوود تولید میشود تشبیه کردند. اینها ظرفیتهای جدیدی برای سینمای ایران است که حکایت از رشد سینمای ایران میدهد.
این فیلم را در کشورهای مختلفی به نمایش درآوردید. بازخورد مخاطب غیرایرانی در مواجهه با این فیلم چطور بود؟
این فیلم صرفا در کشورهای عربی به نمایش درنیامد. برای اکران گسترده آن برنامهریزی شد و حتی در ژاپن خریداری شد و در سینماهایشان به نمایش درآمد. استقبال از این فیلم در کشورهای دیگر بسیار خوب بود و در جشنواره کن مقبول واقع شد. البته این را هم بگویم که بعضی از کشورها نگاه ما در این فیلم را نمیپذیرفتند که برای ما طبیعی بود، اما مجموعا استقبال از به وقت شام در کشورهای دیگر خوب بود.
تا جایی که خاطرم هست چند سال پیش روز اول مهر همزمان با تولد ابراهیم حاتمیکیا بود که خانوادهشان برای تبریک تولد به یکی از محلهای فیلمبرداری به وقت شام آمدند. در آن زمان شما هم آنجا بودید؟
راستش را بخواهید خیلی پررنگ یادم نیست، اما خانواده شان با کیک سر صحنه آمدند و خب طبیعتا ایشان هم خوشحال شدند.
تمایل دارید یکبار دیگر با حاتمیکیا همکاری کنید؟
اگر زمان کافی برای من مهیا باشد، چرا که نه. چون برای همکاری با ایشان باید تمام کارهایتان را تعطیل کنید و فقط سر آن فیلم باشید و روی آن متمرکز باشید. من برای تهیهکنندگی به وقت شام تمام کارهای تولیدی و غیرتولیدیام را کنار گذاشتم، برای اینکه به این فیلم اعتقاد داشتم و البته وقتی خروجی کار را دیدم راضی بودم. کار با ابراهیم حاتمیکیا در عین تمام ناهمواریها و سختیها بسیار آموزنده است.
در روز تولد ابراهیم حاتمیکیا چه آرزویی برایشان دارید؟
آرزوی سلامت برای ایشان دارم. امیدوارم در مسیر فیلمسازیشان آثار ارزشمندی خلق کنند و سینمای ایران قدر ایشان را بدانند. حیف است، ما به لحاظ جنس دغدغه مثل حاتمیکیا نداشته یا کم داریم و باید تلاش کنیم از ایشان حمایت کنیم. تا جایی که من در کنار ایشان بودم، فکر میکنم آرزوی نهایی ایشان دنیوی نباشد و آرزو میکنم به آرزویشان برسند.
ساناز قنبری - سینما
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد