از سوی دیگر رسانه ملی هم در این شرایط وظیفه سختی بر عهده داشت، زیرا باید بیشتر از هر نوروزی امسال مردم را سرگرم کرد، زیرا دیگر کسی قرار نبود به عید دیدنی برود و تمام وقت خودش را در خانه میگذراند. بنابراین همه در رسانه ملی، از مدیران گرفته تا هنرمندان و بقیه تلاش خودشان را کردند تا با ساخت آثار دیدنی و تماشایی نظر مخاطبان را جلب کنند.
گرچه ساخت برخی از کارها هم به اسفند رسیده بود، اما ویروس کرونا باعث کم کاری دوستان رسانهای نشد که کارشان را زمین بگذارند و بخواهند خودشان را در خانهها قرنطینه کنند، بلکه در همه این روزهای کرونایی آنها خطر را به جان خود خریدند و با رعایت مسائل بهداشتی به کارشان ادامه دادند.
علاوه بر آن هریک از گروهها چه برنامه سازی، مسابقات و چه سریال سازی از کادر پزشکی استفاده کردند و با آوردن آنها به سر صحنه سعی کردند بدون آنکه ویروس کرونا اختلالی در کارشان به وجود بیاورد، بقیه ضبط را انجام بدهند. حتی در ایام پایانی اسفند ماه تعدادی از بازیگران با تهیه یک ویدئو و انتشار آن در فضای مجازی اعلام میکردند که با وجود کرونا به کارشان ادامه میدهند که یکی از این ویدئوها مربوط به ریما رامین فر میشد که هنگام ضبط سریال پایتخت به این موضوع اشاره کرده بود.
در مجموع زحمات همه منجر به یک نتیجه درخشان شد و امسال تلویزیون و رادیو توانستند یک نوروز دیدنی و شنیدنی را برای بینندگان به تصویر بکشند.
نوروزی که رنگین کمان آثار را در دل خودش داشت، سریالهای طنز، برنامههای گفت و گو محور جذاب و دیدنی و مسابقاتی که هم سرگرم کننده بود و هم اینکه به معلومات مردم اضافه میکرد. در این ایام رسانه ملی فقط صرفاً آثار سرگرم کننده نساخته بود، بلکه تلاش کرده بود به معلومات مردم هم اضافه کند، ضمن اینکه به مسائل اجتماعی که مبتلا به جامعه هست و مردم با آن سر و کله میزنند هم پرداخته بود، حتی نقدهای اجتماعی و سیاسی را در قالب چهار سریال نوروزی هم میدیدیم و رسانه ملی با این رویکرد سعی کرد به این مساله اشاره کند که در همه شرایط نقش مطالبه گری خودش را حفظ میکند و برایش اهمیت دارد. البته شبکههای استانی هم در این ایام بسیار قدرتمندانه حضور داشتند و در قالب سریالها و برنامههای متنوع توانستند نظرات مردم را جلب کنند و نظرسنجیها نشان میدهد که شبکههای استانی هم در این ایام پر فروغ بودند. به همین دلیل در این گزارش به رصد برنامهها و سریالهای نوروزی پرداخته ایم.
قیمت بنزین صبح جمعه ای!
پایتختیهای امسال و در فصل ششم که از شبکه یک پخش شده، باز هم توانستند نظر مردم را جلب کنند.
تلنگر: اولین قسمت از این مجموعه با نقد مسائل اجتماعی و سیاسی شروع شد و در نخستین صحنههای این سریال مردم با چهره نقی معمولی رو به رو شدند که سوار بر ماشین لیموزین و در حالی که راننده نماینده مجلس بود، وارد پمپ بنزین شد و وقتی نرخ بنزین را شنید خطاب به پرسنل جایگاه بنزین گفت که صبح جمعه قیمت بنزین را شنیده است! این دیالوگ نقی به محض شنیده شدن در سریال، دستمایه کاربران فضای مجازی قرار گرفت و خیلی سریع این بخش از سریال تدوین و در فضای مجازی بارگذاری شد. حتی باعث خشنودی کاربران شد که امسال پایتختیها اتفاق تازه ای را رقم میزنند. به مرور که سریال جلوتر رفت مردم بیشتر متوجه دقت نظر سیروس مقدم و یارانش در ساخت فصل ششم سریال پایتخت شدند، چرا که نسبت به مسائل اجتماعی نقد زیادی داشت.
نقدهای گسترده : اگر چه پایتخت بر اساس نظر سنجی ها پس از عصر جدید پرمخاطب ترین برنامه نوروزی بود اما به همان اندازه هم نقدهای زیادی متوجه این مجموعه شد.چه منتقدان همیشگی تلویزیون و چه گروهی از کارشناسانی که عمدتا در ردیف حامیان و همراهان سیما قرار می گیرند نقدهای مختلفی به این مجموعه داشتند که عمده آنها در حوزه اخلاق و خانواده بود.برای نمونه رحمان و رحیم که در فصل های قبل شخصیت های سر به زیر و معمولی بودند در این فصل تبدیل به دو شخصیت منفی درگیر مواد مخدر و بدون احترام به بزرگ تر هستند که حتی برادر بزرگ شان را کتک می زنند.سارا و نیکا هم با پنهان کاری از والدین الگوی نامناسبی را تصویر می کنند.به اینها اضافه کنید ماجرای احتمال ازدواج فهیمه و بازگشت همسر اولش که از سوی بسیاری تقبیح شد. « لوده بازی بیهوده و رواج رفتار غیر اخلاقی» نیز دغدغه دیگر منتقدان این مجموعه بود.علاوه بر این گروهی از منتقدان اعتقاد دارند مشکل اصلی پایتخت 6 ضعف فیلم نامه و تیم نویسندگی است که سرپرستی آن بر عهده محسن تنابنده بوده است.در مجموع می توان برآیند این نقد و نظرها را در این جمله خلاصه کرد:« پایتخت امسال ضعیف و گاهی بی اخلاق بود.با محتوای مجموعه های قبلی تفاوت معنی داری داشت و می شود جای خالی مرحوم الوند را به خوبی حس کرد.»
نمک های بی مورد: مقدم در این فصل از سریال بازیگران جدیدی اضافه کرد که می توان به نقش های طاهره دختر محمود نقاش یا همسر جدید رحمت اشاره کرد ، اما نقش آنها خیلی پررنگ نیست، ضمن اینکه خیلی هم تاثیری در سریال ندارد. یکی دیگر از شخصیت هایی که در سریال افزوده شده، شخصیت بهروز، پسر کوچک فهیمه است که اتفاقاً دستمایه شوخیهای مجازی شد.
نوع و جنس حرف زدن بهروز، نگاه همه را جلب کرد و البته نه نگاه خوب، بلکه همه نقدهای زیادی داشتند که چرا این پسر بچه تا این میزان به بزرگترهای خانواده بی احترامی می کند. گرچه نویسندگان سریال خواسته اند بهچنین آسیبی که این روزها به خانواده ها لطمه می زند، اشاره کنند، اما خیلی در این حوزه نتوانسته موفق باشند و همین نقدهای بسیاری را به دنبال داشته است.
پدیده: میتوان یکی از پدیدههای سریال را مهران احمدی نام برد که در برخی از فصلها بازی داشت و بعد دیگر از گروه جدا شده بود که به تکرار نیفتاد. او در فصل ششم قدرتمند حاضر شد و با بازی متفاوت سعی کرده تا نظر مردم را جلب کند. او در فصلهای گذشته نقش بهبود را با چشمانی که چپ بود، بازی کرد که بسیار هم سخت و دشوار بود و این بار هم سندرم دست بی قرار به او اضافه شده بود و بی آنکه اغراق آمیز به نظر برسد به خوبی از عهده این ماجرا بر آمد.
همچنین دیگر پدیده این سریال بهرام افشاری بود که بعد از دیدن پدرش که فکر میکرد فوت شده، دچار لکنت زبان شد و او بسیار خوب این ویژگی را در آورد و مخاطب با دیدنش حس میکند که کاملاً با یک فرد با لکنت زبان رو به رو است.
میانبر شبکه 5
شبکه پنج هم امسال با سریال میانبر سعی کرد بینندگان خودش را پای شبکه بنشاند.
اتفاق نو: شبکه پنج سالها بود که دیگر برای نوروز سریال پخش نمیکرد، اما امسال تصمیم جدیدی گرفت
و قرار بر این شد که سریالی پخش کند. گرچه این تصمیم شبکه خوب بود، اما از آنجایی که سالهاست در این عرصه کار شاخصی انجام نداده به همین دلیل ادامه سریال میانبر که پخش آن از قبل از نوروز شروع شده بود در این ایام ادامه پیدا کرد. البته این را باید به فال نیک گرفت، اما خیلی قصه نتوانست چنگی بر دل مخاطب بزند.
قصه و بازیگران معمولی: «میانبر» داستان ساکنین یک ساختمان و ماجراهایی بود که اهالی این ساختمان خلق میکردند. با توجه به آپارتمان نشینی در کلان شهرها و به خصوص تهران و مشکلاتی که به دلیل عدم فرهنگ سازی، اغلب بین ساکنین ایجاد میشود، این مجموعه در قالب طنز نکات مهمی را به مخاطبان یادآور شد. همچنین تلنگری هم برای مخاطبان بود. گرچه چنین نکات مثبتی داشت، اما قصهها و بازیها بسیار معمولی بود و خیلی مورد توجه مردم قرار نگرفت.
مسابقه بهار ایران
«مسابقه ایران» از دیگر برنامههایی بود که در شبهای نوروز به صورت ویژه روی آنتن شبکه یک سیما رفت. این مسابقه با اجرای سام درخشانی برای مخاطبان جذابیتهایی داشت که آن را به یکی از برنامههای پربیننده بدل کرد.
بله گفتن به ایران: یکی از نخستین ویژگیهای مسابقه ایران که آن را برای بسیاری متفاوت میکند، مجریگری یک بازیگر در آن است. سام درخشانی به گفته خودش تا کنون پیشنهادهای زیادی برای اجرا داشته، اما به مسابقه ایران بله گفته است چون آن را یک رقابت کاملا ایرانی میداند.
جنس کاملا ایرانی: مسابقه ایران، فقط نامش ایران نیست بلکه سعی کرده از پرسشها گرفته تا شیوه اجرا همه ایرانی باشد. اگر مخاطب این برنامه هستید، حتما میدانید که سوالات مطرح شده در این مسابقه گرچه در شاخههای مختلف هستند، ولی همگی بر سر یک موضوع کلی اشتراک دارند و آن همان ایران و ایرانی است. از این جهت «مسابقه ایران» با برنامههای مشابه خود که سوالهایی درباره اشخاص و موضوعهایی خارجی هم مطرح میکنند، تفاوت چشمگیری دارد.
لِی لِی بازی: ساختار کلی مسابقه گرچه برگرفته از مسابقهای خارجی است اما همچون نام این برنامه ایرانیزه شده است. در واقع چه پرسشها و چه اجرای کلی برنامه حال و هوای کاملا ایرانی دارد.
نیروی خارق العاده دو جوان در دوپینگ
رضا مقصودی با به تصویر کشیدن یک اثر فانتزی و طنز با نام دوپینگ که از شبکه سه در ایام نوروز روانه آنتن شد، توانست رتبه دوم نظرسنجیها را از آن خود کند.
اتفاقات با نمک: قصه با یک اتفاق غیر منتظره شروع شد، دو نوزادی که بنا به دلایلی شیر مادر نمیخورند و از قرصی مصرف میکنند که زکریا یک دانشمند گمنام و هم محلی فریدون و حسن درست کرده و به خانوادههایشان میدهد. آنها بزرگ میشوند و به طور اتفاقی قرصهای گمشده را پیدا میکنند و شروع به خوردن آن میکنند. شیوای قصه با خوردن این قرص به نیرویی دست پیدا میکند که هر چیزی میخواهد، طرف در اختیارش میگذارد و نیما شعبان نژاد که نقش کامران را بازی میکند، با خوردن این قرص، زورش زیاد میشود و میتواند همه چیز را بلند کند.
پدیده ای که دیده نشد: یکی از اتفاقات عجیب و غریب در فهرست بازیگران سریال دوپینگ، حضور هادی حجازی فر برای نقش پدر کامران بود. وقتی رسانهها این مورد را شنیدند، بسیار تعجب کردند و انتظار یک حضور بسیار پر فروغ را داشتند، گرچه نقش هادی حجازی فر خاص بود و تا به امروز به این شکل حضور در تلویزیون نداشت و این اتفاق جالبی بود، اما خیلی در این سریال دیده نشد و به قول معروف نقش او نگرفت که حال باید این مقوله را مورد بررسی قرار داد که چرا این اتفاق نیفتاد.
پدیده ای که دیده شد: محمد بحرانی که همه بیشتر به عنوان صداپیشه نقش ببعی مجموعه کلاه قرمزی میشناسند، این بار نقش جالبی را در سریال دوپینگ به عهده داشت و نقش پدر شیوا را بازی میکرد که اتفاقا این نقش را بسیار هم با نمک در آورد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. همچنین الناز حبیبی و نیما شعبان نژاد هم سعی کردند بازی متفاوتی نسبت به دیگر کارهایشان ارائه بدهند.
گل درشت: شبنم مقدمی که جزو بازیگران با سابقه و خوب تلویزیون محسوب میشود، این بار در سریال دوپینگ نقش کمدی توران را به عهده داشت. او گرچه بازیگری هست که هم نقش جدی را خوب بازی میکند و هم طنز را، اما در این سریال بازی به قول معروف گل درشتی دارد که گاهی مورد نقد در فضای مجازی و حتی منتقدان قرار گرفت .
بهترینهای 2019 در شبکههای سیما
یکی از اتفاقات خوب تلویزیون در ایام نوروز آن هم در شرایطی که کرونا باعث خانه نشینی مردم شده بودند، پخش فیلمهای سینمایی تولید شده در سال 2019 بود که از شبکههای سیما پخش شد. به خصوص شبکه نمایش که در این میان پیشتاز بود و اغلب این آثار روی آنتن این شبکه رفت. ضمن اینکه رنگین کمانی از ژانرهای سینمایی را در پخش این آثار شاهد بودیم. از کمدی گرفته تا درام، اکشن و...
البته در این میان فیلمهایی چون: قصر رویایی، آسمانخراش، ماموریت غیرممکن و تبدیل شوندگان نیز که تولید سال 2018 است به دلیل پربیننده بودن نیز روی آنتن شبکههای سیما رفت. اما نکته مهم پخش فیلمهایی بود که در سال گذشته تولید شده بودند که بالغ بر دهها فیلم تولید شده در سال 2019 روی آنتن شبکههای مختلف سیما رفت که در ذیل به تعدادی از آنها اشاره خواهیم کرد.
فیلم «مردان سیاه پوش» به کارگردانی اف گری گری که در ژانر علمی تخیلی و اکشن تولید شده و از شبکه نمایش پخش شد و داستان مامور اچ پیراسته و خوشپوش به همراه ماموری تازهکار اما فوقالعاده مصمم تیمی تشکیل میدهند تا به یک ماجراجویی در سرتاسر دنیا بروند و بتوانند اول از همه سازمان خود و در نهایت کل دنیا را نجات دهند.
فیلم «دامبو» به کارگردانی تیم برتون در ژانر فانتزی فیلم دیگری بود که از شبکه دو پخش شد و داستان یک خانواده را دنبال میکرد که در یک سیرک مشغول به کار هستند و مواجه با یک بچه فیل عجیب که گوشهای بسیار بزرگ دارد باعث میشود تا زندگی آنها دچار دگرگونی شود.
سکوت فیلم ترسناک تولید کشور آلمان به کارگردانی جان آر لئونتی است که روی آنتن شبکه چهار رفت و داستان یک خانواده را روایت میکرد که در تلاش برای زنده ماندن در جهان وحشت زده هستند.
فیلم «فورد در برابر فراری» به کارگردانی جیمز منگولد تولید سال 2019 است که از شبکه سه پخش شد و داستان زندگی و رفاقت پیچیده کن مایلز و کرول شلبی را به تصویر میکشد که در اوایل دهه ۶۰ توسط شرکت فورد استخدام میشوند تا ماشین مسابقهای قدرتمند بسازند که بتواند ماشین شرکت فراری را شکست دهد.
در کنار اینکه مخاطبان تلویزیون بیننده فیلمهای خارجی جدیدی بودند، دو فیلم «سرخ پوست» و «شبی که ماه کامل شد» برای نخستین بار روی آنتن رفت. فیلمهایی که جزو برگزیدگان جشنواره فجر بودند و بسیار هم مورد توجه قرار گرفتند.
بهار برنامههای نوروزی شبکههای استانی
شبکههای استانی صدا و سیما که از مدتها پیش برنامههای ویژهای را برای عید نوروز تدارک دیده بودند، تغییراتی در کنداکتور به وجود آوردند تا بتوانند در پُر کردن اوقات فراغت دانشآموزان و دانشجویان، خانوادهها و نیز کسانی که به خاطر شیوع بیماری ترجیح دادهاند در خانه بمانند یا اینکه دورکاری میکنند، نقش مهمی داشته باشند.با توجه به اینکه تعطیلات نوروز عملاً از آغاز تعطیلات مدارس، سیمای مرکز استانها با در نظر گرفتن شعار «در خانه میمانیم» اقدامات رسانهای متنوعی را تدارک دیدند که در قالب سه ساختار نمایشی، مستند و برنامههای ترکیبی در حال انجام است.رادیوهای استانی هم نوروز امسال را با ویژه برنامههای متنوعی آغاز کردند و در طول این مدت با پخش گزارشهای مختلف، برنامههای نمایشی، مستند و ... سعی در ارائه محتوای رسانهای متنوعی به مخاطبان داشتهاند. بر این اساس پخش انیمیشن، فیلمهای بلند و کوتاه تلویزیونی، مستند و برنامههای صبحگاهی، شبانگاهی، کودک و نوجوان و مسابقات تلویزیونی و رادیویی که در نوروز امسال روی آنتن رفتند، همچنان و تا شروع ماه مبارک رمضان تولید و پخش خواهند شد. برنامههای زنده شبکههای صدا و سیمای استانی هم طبق کنداکتور نوروزی روی آنتن میروند.
غوغای عصر جدید
فصل دوم برنامه عصر جدید مدتی پیش از شروع سال نو روی آنتن رفت و در نوروز به صورت ویژه هر شب از شبکه سه پخش شد و شبهایی هم مخاطبان هشتگ عصر جدید را دنبال کردند.
پدیده که بود؟در این فصل که داوران همان داوران دور قبل هستند و در سیاست و شیوه رایدهی آنها تفاوت چندانی دیده نمیشود، تمایز شرکتکنندههاست که به عصر جدید تازگی میدهد. نمیشود تا اینجا برنامه گفت چه کسی پدیده این برنامه است.
عصر جدید در فصل دوم همان قدر شرکتکنندههای متفاوت و کاربلد دارد که در فصل اول شاهدش بودیم. استعدادهایی که با اختلاف کمی هر کدام در رشته خود میتوانند یک پدیده باشند. اجرای دلهرهآور محمد بازوپیشه که قامت کوتاهش هم مانع آن نشد، اجرای پسران لک گروه گلونی که مخاطبان را از این پس در معنای معلولیت به شک میاندازند، بازیگری سجاد رضایی و انتخاب سوژه تلخ و تاثیرگذار کولبران و... هر کدام نمونههایی است که در این فصل و بهخصوص در شبهای نوروز حسابی دیده شد و در شبکههای اجتماعی هم مورد توجه قرار گرفت.
زنگ طلایی زده شد: از اتفاقات جذاب این فصل به صدا درآمدن زودهنگام زنگ طلایی دو داور این برنامه بود. تا اینجای کار امین حیایی و سیدبشیر حسینی، زنگهای طلایی خود را خرج کردند و دو گروه را مستقیما به نیمه نهایی فرستادند. رضا پورجوان با اجرای عجیب شعبدهبازی خود اولین کسی بود که زنگ طلایی گرفت و بعد از آن گروه فرشتههای نینجا، دختران وشوکار سه تا پنج سال بودند که اجرایشان چنان بشیر حسینی را به وجد آورد که زنگ طلایی را برایشان به صدا درآورد.
قهوه فامیلی: خالو مجتبی، شرکتکننده خوش انرژی عصر جدید گرچه اجرای همه چیز تمامی در آواز نداشت، اما خونگرمی جنوبی او یکی از قسمتهای متفاوت عصر جدید را رقم زد. او پس از پایان داوری اجرایش، داوران و احسان علیخانی را به قهوه عربی دعوت و مخاطبان را با شیوه خاص سرو آن آشنا کرد.
دورهمی بهارانه
فصل چهارم برنامه دورهمی که پیش از نوروز روی آنتن شبکه نسیم رفته بود، در این ایام هم با اجرای مهران مدیری ادامه داشت و جزو برنامههای پرمخاطب سیما در تعطیلات بود.
بدون تماشاگر: با شایع شدن ویروس کرونا در کشور، برخی از برنامههایی که با حضور تماشاگر تصویربرداری میشدند یا ضبط خود را متوقف کردند یا با تمهیدات بهداشتی بدون حضور تماشاگر به کار خود ادامه دادند.
«دورهمی» اما جزو برنامههایی بود که بهره بردن از پزشکان متخصص، رعایت موارد ایمنی و... با حضور تماشاگر تا 24 اسفند به کار خود ادامه داد و بعد از این تاریخ مهران مدیری بیان کرد: با وجود رعایت تمامی این موارد، به جهت حفظ سلامت مردم و تیم سازنده، تصمیم گرفتم از روز شنبه ۲۴ اسفند ماه ضبط برنامه بدون حضور تماشاگر انجام شود.
تکهاندازیهای مدیرانه: در این سری از برنامه هم همچنان بخش پرطرفدار تکگوییهای طنازانه مدیری ادامه داشت. بخشی که در طول تمام فصول دورهمی با بیشترین انتقادات از سوی برخی مسؤولان همراه بوده است که خود را مخاطب تکهاندازیهای این مجری میدانستند. در سری چهارم هم مدیری با لحن خاص خودش به عملکرد مردم و مسؤولان بهویژه در شرایط کرونا انتقاد کرد و یکی از جالبترین آنها که به سال دوستنداشتنی 98 و ادامه دردسرهای آن اشاره داشت این بود که او در یکی از قسمتهای برنامهاش جملاتی با این مضمون گفت: اگر در حال دیدن دورهمی هستید و بلای دیگری آمده است که ما از آن نمیگوییم، بدانید از آن بیاطلاعیم چون این برنامه در زمانی که ویروس کرونا آخرین بلا بوده، ضبط شده است!
کُند و تخت: به نظر میرسد پرسشهای مدیری در گفتوگوها تکراری شده است و به همین خاطر اگر مهمان برنامه چندان جذابیتبخشی به مکالمه را بلد نباشد و حرف تازهای نزند، این قسمت از برنامه حسابی کلیت آن را از ریتم میاندازد. در میان گفتوگوهای برنامه که این مدت روی آنتن رفت، از این مصاحبههای تخت چند موردی داشتیم که به نظر میرسد پخش آنها در ایام نوروز تنها به خاطر چهره بودن مهمان بود نهجذابیت و تفاوتی که گفتوگوی او دارد.
تلخگوییهای شاد: در میان گفتوگوهای برنامه مواردی هم بود که طرفداران زیادی پیدا کرد و بخشهایی از آن در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. حضور ریما رامینفر در این برنامه هم از دیگر قسمتهایی بود که مورد توجه واقع شد.
کامیونی پر از اتفاقات ریز و درشت
سریال طنز کامیون به کارگردانی مسعود اطیابی نوروز شبکه دو را دیدنی کرد، گرچه این سریال خیلی در نظرسنجیها نتوانست موفقیت کسب کند، اما نکات قابل تامل داشت.
هِد سریال: به قول نقی معمولی که هِد فامیل محسوب میشد، میتوان گفت که هِد سریال کامیون، مهدی هاشمی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون است. مسعود اطیابی کارگردان این سریال طنز تلاش کرد با حضور مهدی هاشمی رنگ و لعاب خوبی به سریالش بدهد. هاشمی در این سریال نقش یک پیشکسوت فوتبال را بازی میکرد که آدم سالمی بود و حاضر نبود تن به هر کاری بدهد، به همین دلیل روی کامیون باربری خودش کار میکرد. البته نقشی که برای مهدی هاشمی در نظر گرفته شده، خیلی با فراز و فرود رو به رو نبود که هاشمی نقشآفرینی زیادی داشته باشد.
به همین دلیل چون فراز و فرود نداشت، هاشمی سعی کرده بود که نقشش را بی آنکه اغراق آمیز به تصویر بکشد، بسیار روان بازی کرد تا برای مردم قابل لمس باشد. همچنین حضور لعیا زنگنه هم جزو اتفاقات خوب بود، اما نقش خیلی پررنگی در سریال نداشت. در مجموع حضور این دو بازیگر خیلی به رونق سریال کمک نکرد و نتوانست خیلی نظر مردم را جلب کند.
پدیده: شاید کمتر کسی به این نکته از سریال توجه کرده باشد، اما ما در قالب شغل بیتا سحرخیز که نقش دختر مهدی هاشمی را بازی میکرد، متوجه برخی تبلیغات پوچ شرکتهایی در حوزه پوشاک، کفش، مواد غذایی و ... شده ایم که چگونه آگهی تلویزیونی میسازند و تلاش دارند از این طریق به فروش برسانند.
در یکی از قسمتها بازیگری که نقش بازی میکرد خطاب به دختر هاشمی گفت این کفشها واقعا باعث کمردرد میشود و بنده خدا مردم که قرار است چنین کفشهایی را بخرند. چنین شغلی تا به امروز در سریالهای رسانه ملی پرداخت نشده بود و تماشای آن حتماً برای مخاطبان جالب بود.
جوانان جویای نام: اطیابی برای جوانان سریال کامیون به سراغ نسل جوان رفت تا فرصتی برای آنها فراهم کند تا خودشان را نشان بدهند. به همین دلیل برای یکی از نقش جوانان به سراغ هادی مرتضی زاده رفت که سال گذشته یکی از شرکت کنندههای برنامه «عصر جدید» بود که حاشیههای زیادی را در فضای مجازی به دنبال داشت. همچنین بهنام شرفی و علی عامل هاشمی دیگر بازیگرانی بودند که کنار مرتضیزاده نقش جوانان قصه را بازی میکرد که هر کدام ویژگیهای رفتاری خودشان را داشتند. گرچه کارگردان این فرصت را در اختیار جوانان قصه گذاشت، اما بازیهای چندان خوبی نداشتند.
فاطمه عودباشی - زینب علیپور - نوشین مجلسی / رسانه روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد