سلام بر تو ای آینه حسن خداوندی!
ای کسی که همه زیباییهای زمین در اولین لبخند شیرینت جای گرفته است!
امروز گنجشکها و پرندههای آواز خوان، میلاد با شکوهت را جشن گرفتهاند. شمشادها دست افشانی میکنند و نخلهای خاموش مدینه، میوههایشان را به پای تو میریزند.
امروز زندگی زیباتر از هر روز جاری شده است و هیچ اندوهی نمیتواند سد راه شادمانی مردم باشد. امروز اگر اشکی هست، اشک شادمانی برای آمدن توست ای کریم اهل بیت (ع).
امروز حتی خورشید نیمه رمضان، با نشاطتر از همیشه طلوع کرده است تا در شادی خانه علی (ع) و فاطمه (س) شریک باشد.
در اولین لحظهای که چشمان آسمانیات به روی پاکترین بانوی عالم گشوده شد، درهای مهر و الطاف الهی نیز به روی مردم عالم باز شد و چقدر لحظه باشکوهی بود وقتی حضرت عشق تو را در آغوش گرفت و به نرمی آب، در گوشهایت اذان و اقامه زمزمه کرد.
ای آقای جوانان اهل بهشت!
آمدی و کهکشانها به وجد آمدند و ستارهها در آسمان نگاهت تکثیر شدند.
آمدی و دنیا در سرانگشت صبر و صلح و سخاوت تو جای گرفت.
آمدی و از خاک تا افلاک در جشن و شادمانی روز میلادت فرو رفت.
آمدی تا آفتاب امامت در زیر پوست ابرهای تغافل پنهان نماند.
آمدی تا ذوالفقار علی(ع) دچار زنگار بی تفاوتی روزگار نشود.
چقدر ناسپاس بودند آنها که میدانستند، تو فرزند ذوالفقاری و میوه دل حضرت رسول(ص)، اما باز ساز ناسازگاری نواختند و با تو به ستیز برخاستند و چقدر بیچارهاند آنها که تو را در حساسترین لحظات حضور، تنها گذشتند.
با این حال هنوز تاریخ شیعه بیدار است ومی تواند گواهی بدهد چرا پای آن صلحنامه را امضا کردی، که اگر این نبود آیین نبوی از روی زمین محو میشد.
حالا در روز میلادت هیچ ستارهای سرگردان نیست و چرخ روزگار به عشق شما و خاندان نورانی شما میچرخد.
میلادت مبارک ای تنهاترین سردار...!
عبدالرحیم سعیدیراد نویسنده/جام جم