نقش شرم و حیا در ایجاد خانواده قرآنی

آیا حیای مذموم هم داریم؟

حیا و عفت

آثار دنیوی و اخروی حیا و عفت

حیا و عفت، صفات پسندیده نفسانی هستند که انسان را از ارتکاب به کارهای زشت و اعمال غیرانسانی باز می‌دارند. عفت حالتی باطنی است که آثار آن در چهره، رفتار و گفتار شخصِ باحیا خودنمایی می‌کند و تاثیرات فراوانی بر سلامت زندگی فردی و اجتماعی داشته و مورد توصیه، تاکید و سفارش شرع مقدس نیز قرار گرفته است.
کد خبر: ۱۲۷۷۵۰۲

آثار دنیوی و اخروی حیا و عفت

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری ایکنا؛ با استفاده از روایات به بررسی آثار و ثمرات دنیوی و اخروی حیا و عفت پرداخته و به ۱۷ ثمره آن اشاره شده است:

۱) تضعیف شهوت
بهترین راه مبارزه با عوامل متعدد تحریک کننده شهوت تمرین عفت و پاک دامنى است.
امام على(ع) مى‌فرمایند: «اَلْعِفَّةُ تُضَعِّفُ الشَّهْوَةَ»؛ عفت شهوت را تضعیف مى کند (و تحت کنترل در مى آورد).
عفّت یعنى نگاه داشتن شکم و شهوت. از این رو، اگر کسى خود را به آن عادت داد، به تدریج شهوت و خواهش هاى جنسىِ شیطانى او ضعیف مى شوند و به هواها و هوس ها بى رغبت مى گردد.

۲) عزّت و سربلندى
امام على(ع) مى‌فرمایند: «مَنْ اتُّحِفَ العِفّةَ وَ الْقَناعَةَ حالَفَهُ الْعِزُّ»؛ به هرکس عفت و قناعت هدیه داده شود، عزّت و سربلندى با او هم قسم مى شود.

۳) پاکدامنى زنان
بسیارى نمى دانند که تعدى به حریم دیگران و دست درازى به نوامیس مردم چه آثار زشتى دارد! امام صادق(ع) مى فرمایند: «... وَعِفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساوکُمْ»؛ به زنان مردم خیانت نکنید تا زنانتان خائن نشوند و با عفت بمانند.
پس، اگر عفت و پاکدامنى را رعایت نکنیم، ممکن است خانواده ى خودمان دچار آلودگى شوند!

۴) ترک خواهش‌هاى بى‌جا
امام على(ع) مى‌فرمایند: «لَمْ یَتَحُلَّ بِالْعِفَّةِ مَنِ اشْتَهى ما لایَجِدُ»؛ زیور نیافته به عفّت کسى که بخواهد چیزى را که نمى یابد.
مراد این است که شخص عفیف، کسى است که غیر از آنچه خود دارد و از راه حلال به دست آورده، نمى خواهد و نسبت به آنچه ندارد، حرص و طمعى ندارد.

۵) آمرزش گناهان
امام صادق(ع) نقل مى‌فرمایند که رسول خدا(ص) فرمود: «أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَکانَ مِنْ قَرِنِهِ إلى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللّهُ حَسَنات: الصِّدْقُ وَالْحَیاءُ وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَالشُّکْرُ»؛ اگر چهار صفت در کسى باشد و او از سر تا پا غرق در گناه باشد، خدا همه ى آن گناهان را تبدیل به نیکى مى کند: راست گویى، حیا، خوش اخلاقى و شکرگزارى.
به نظر مى رسد اگر کسى این چهار صفت را داشته باشد، مشکل است به گناه بیافتد. بهر حال براى نجات خودمان هم که شده، خوب است دنبال تقویت این صفات در خودمان باشیم.

۶) قناعت
امام على(ع) مى‌فرمایند: «ثمرةُ العفة القناعةُ»؛ قناعت از آثار عفت است.

۷) سبگى گناهان
امام على(ع) مى‌فرمایند: «مَنْ عَفّ خَفّ وِزْرُهُ وَعَظُمَ عِنَدَ اللّهِ قَدْرُهُ»؛ هر که از گناه عفت بورزد، وزر و بار گناه او سبک شده و ارزش و مقام او نزد خداوند بزرگ شود.

آثار دنیوی و اخروی حیا و عفت

۸) صفات نیکو
امام على(ع) مى‌فرمایند:«مَنْ عَفَّتْ اَطْرافُهُ حَسُنتْ أَوْصافُهُ؛ هر کس عفیف باشند اطراف (و اعضاى) او، نیکو باشد اوصاف او. یعنى هر که اعضا و جوارح ظاهرى او پاک باشند و به گناه آلوده نشوند و خود را نگاه دارد از افعال زشت، اخلاق و صفات او زیبا و نیکو مى شود.

۹) اول شدن در ورود به بهشت
پیامبر(ص) مى‌فرمایند: «...أوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ شَهیدٌ .....وَ رَجُلٌ عَفیفٌ مُتَعَفِّفٌ ذُو عَیال...»؛ اولین کسى که وارد بهشت مى شود، شهید است ....و پاکدامن خانواده دار و....

۱۰) پاکیزگى و رشد اعمال
امام على(ع) مى‌فرمایند: «بِالعِفافِ تُزَکُّوا الاْعْمال»؛ به وسیله عفت (و دورى از حرام) اعمال پاکیزه مى گردد.
یعنى: ارزشمندى و پاکیزگى اعمال انسان مرهون عفت و پاکدامنى است. از طرفى خداى متعال مى فرماید: «إنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقین؛ قبول نمى کند خدا مگر از پرهیزگاران.
پس، اصل قبولى اعمال منوط به عفت است.
«تزکوا» به معنى «افزوده شدن»، نیز آمده است. در این صورت معنا چنین مى شود: با پاکدامنى، اجر و ثواب عمل ها افزایش پیدا مى کند و زیاد مى گردد. یعنى: عبادت انسان با عفت، اجر و ثواب زیادتر دارد.

۱۱) قرار گرفتن در سایه خدا
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «چند طایفه را خداوند در سایه خود حفظ کند در روزى که سایه اى به جز سایه او نیست:
الف: امام عادل.
ب: جوانى که در طاعت و عبادت خداوند رشد و نمو کرده است.
پ: شخصى که اهل طاعت و سجده براى خداست.
ت: مردى که زن زیبا و دارى مقامى او را به گناه دعوت کند و او بگوید: از پروردگار عالم خوف دارم (وعفت خود را حفظ کند».
یعنى: شخص به خاطر عفّتى که دارد، عالم را محضر خدا مى بیند و در محضر او معصیت نمى کند و این عمل، سبب نجات او در روز قیامت مى‌شود.

۱۲) نجات از مرگ حتمى
پیامبر اکرم(ص) مى‌فرمایند: در اُمتهاى گذشته سه نفر به غارى پناه بردند ناگاه قطعه سنگى بزرگ بیامد و جلوى غار را گرفت، گفتند: هیچ راه نجاتى نداریم، مگر این که هر کدام به خاطر اعمال صالحى که انجام داده ایم، از خدا بخواهیم تا قطعه سنگ را کنار ببرد.
یکى از آنها دست به دعا برداشت و گفت: خدایا تو مى دانى که من به دختر عموى خود خیلى علاقه داشتم و از او تقاضا کردم تا خودش را در اختیار من بگذارد. او امتناع کرد، تا این که در سالى از سال ها به خاطر فقر شدید پیش من آمد و من به او نه دینار دادم، مشروط به این که خواسته مرا اجابت کند، وقتى که مى خواستم به او نزدیک شوم، گفت: اى بنده خدا تقوا پیشه کن! کلام او به گونه اى بود که در من اثر کرد و من از او صرف نظر کردم، در حالى که از همه بیشتر او را دوست داشتم و همه دینارها را به او بخشیدم، خدایا اگر این کار را براى تو انجام داده ام فرجى براى ما حاصل کن! در این هنگام سنگ عقب رفت.

۱۳) حفظ چشمان از آتش جهنّم
پیامبر اکرم(ص) مى‌فرمایند: «ثَلاثَةٌ لا تَرى أعْیُنُهُمَ النَّارَ: عَیْنٌ حَرَسَتْ فِی سَبیلِ اللّهِ، و عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَعَیْنٌ کَفَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللّهِ»؛ سه چشم آتش جهنّم را نمى‌بیند:
۱- چشمى که در راه خدا پاسدارى کرده باشد.
۲- چشمى که از خوف و خشیت خدا بگرید.
۳- چشمى که در مقابل محارم بسته شود.

۱۴) یارى و کمک خداوند
پیامبر بزرگوار اسلام(ص) فرمودند: «ثَلاثَةٌ کُلُّهُمْ حَقٌّ عَلَى اللّهِ عَوْنُهُ: الْغازِی فِى سَبیلِ اللّهِ و الْمُکاتَبُ الَّذِی یُریدُ الاْداءَ وَالنّاکِحُ الَّذِی یُریدُ التَّعَفُّف».؛ خداوند بر خود لازم مى داند که سه طایفه را یارى کند.
۱- کسى که در راه خدا مى جنگد.
۲- بنده مکاتبى که مى خواهد دین خود را ادا کن.
۳- کسى که به خاطر حفظ عفّت ازدواج مى‌کند.

۱۵) بهشت
امام على(ع) مى‌فرمایند: «کَما تَشْتَهى عَفِّ» ؛ آنقدر که اشتهاى (بهشت) دارى، عفت پیشه کن.

۱۶) جلب دوستى و محبت خدا
رسول اکرم(ص) فرمودند: «إنّ اللّهَ یُحِبُّ الحَیىَ الحَلِیمَ الْعَفِیفَ المُتِعَفِّف»؛ خداوند انسان بردبارِ با حیا و شرم عفیف مصرّ بر پاکدامنى را دوست دارد.
و نیز در همین مورد از امام على(ع) نقل شده: «إنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ یُحِبُّ الْمُتِعَفِّفَ اَلْحَیِىَ التَّقِى الرّاضِى» خداوند سبحان، عفیف با شرم و حیا و پرهیزگار راضى به داده‌هاى الهى را، دوست مى‌دارد.

۱۷) بهره‌مندى از پاداش به اندازه شهید
پاداش عفیف در حدّ پاداش شهید بیان شده است. وجود مبارک امیرالمؤمنین على(ع) مى‌فرمایند:
«مَا الْمُجاهِدُ الشَّهیدُ فِی سَبیلِ اللّهِ بِأعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَکادَ الْعَفیفُ اَنْ یَکُونَ مَلَکاً من الْملائِکَةِ».مجاهد شهید در راه خدا، از نظر اجر و پاداش، از کسى که قادر به «گناه» است و عفّت مىورزد، بالاتر نیست. انسان عفیف نزدیک است که فرشته اى از فرشتگان شود.
به نظر مى‌رسد که این پاداش بزرگ به خاطر دشوارى مبارزه با نفس است؛ آن هم در مقابل مسائل جنسى که کارى سختى آن فوق العاده است. به همین خاطر است که پیامبر عزیز اسلام(ص) مى‌فرمایند:
«اَکْثَرُ ما تَلِجُ به اُمَّتی النّارَ الاْجْوَفانِ: الْبَطْنُ و الْفَرْجُ»؛ بیشتر چیزى که امّتم را به دوزخ در آورد، دو میان خالى است: شکم و فَرْج. حال اگر کسى چنین توفیقى پیدا کند، باید از چنان اجرى برخوردار باشد که «اَفضَلُ الاَْعْمالِ أحْمَزُها»؛ برترین اعمال مشکل‌ترین آن‌هاست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها