دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
با اینكه اجرای همین تفاسیر شخصی، فقط به خود آنها آسیب نمیزند و در واقع آنها با به تعویق انداختن انجام مسؤولیتهای اجتماعی خویش، جان دیگران را هم به خطر میاندازند. ماجرا آنجا پیچیده و بغرنجتر میشود كه این عده، تزهای خود را صرفا نزد خود نگاه نمیدارند، بلكه دیگران را هم توصیه و نیز به درپیش گرفتن چنین رفتاری دعوت میكنند، حتی مسؤولان و كارشناسان پزشكی و بهداشتی را! در این میان بدیهی است از این عده، هر یك گستره نفود بیشتری داشته باشد، حرفش به گوش تعداد بیشتری میرسد و به همین فراخور آسیب بیشتری نیز میتواند به اردوگاه كنترل شیوع ویروس كرونا وارد آورد و تلاشهای دهماهه مردم و مسؤولان برای قطع زنجیره انتقال را تباه كند. از این كسانی كه مجهز به گستره نفوذ بیشتری در جامعه هستند، یكیشان هم اعضای خانواده سینماست.
در این مدت، اظهارنظر غیركارشناسانه درباره كرونا كم نشنیدهایم، از برخی سینماگران. این در حالی است كه خانواده سینما، در همین چند مدت اخیر سه نفر از اعضای مهم، كاربلد و محبوب خود را از دست داده و جزو داغدارترین گروههای جامعه است.
غائله افخمی - نمكی
درست است كه از همین امروز اعمال برخی محدودیت های اجتماعی برای مشاغل حذف میشود و حتی برخی كارشناسان گفتهاند زنجیره انتقال ویروس قطع شده و تهران نیز پس از ماهها به وضع نارنجی بازگشته است، اما هیچ كارشناسی در این میان نگفته كه دیگر خیالتان راحت باشد! هنوز همهشان، همگان را به رعایت پروتكلها توصیه میكنند. ازجمله اینكه دولت نیز محدودیت رفتوآمد شبانه را با وجود كاهش آمار ابتلا و مرگ و میر، برنداشته است.
با این حال، كمی پیشتر از این تغییر وضع، در روزهایی كه آمار مرگ و میر و ابتلا در توفانیترین روزهای خود بود، بهروز افخمی، كارگردان طی اظهارنظرهایی عجیب درباره عملكرد مسؤولان سلامت كشور در بحران ویروس كرونا، شهر را بههم ریخت.
او ابتدا خطاب به سعید نمكی وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشكی نامهای انتقادی نوشت سپس با خبرگزاری خبرآنلاین دوباره مباحث مطرحشده در نامه را تحلیل كرد. خلاصه كلام او این بود كه اینهمه محدودیت لازم نیست، مرگ 400 تا 600 نفر روزانه فاجعه نیست و چون به هرحال كرونا عدهای را میكشد و نمیتوان با كندكردن شیوع ویروس مردم را نجات داد، از كجا معلوم اینها كه با كرونا میمیرند، با دیگر امراض نمیمردند و ...
افخمی در بخشی از نامهاش نوشته چرا باید به كسانی كه مبتلا شده و آن را از سر گذراندهاند، محدودیتها را تحمیل كرد و از این رو مثال زده كه چنین افرادی نباید مغازههاشان بسته شود، چون بابت مصونیتشان نمیتوانند ویروس را به كسی منتقل كنند.
جدای از اینكه هنوز كارشناسان حوزه سلامت به قطع و یقین نگفتهاند كسانی كه یكبار مبتلا میشوند، دیگر در حاشیه امن قرار میگیرند و نیازی به رعایتكردن پروتكلها ندارند، باید گفت مگر اعمال محدودیتهای اجتماعی و بهویژه در اینجا تعطیلی برخی مراكز فروش، بابت این است كه فروشندگان زنجیره را به خریداران منتقل نكنند؟! خب اصلا آقای فروشنده و صاحب مغازه مصون! دیگرانی كه آنجا رفتوآمد میكنند، اگر مبتلا باشند، نمیتوانند ویروس را به دیگران منتقل كنند؟ مشخص است كه میتوانند.
بهروز افخمی سعی كرده در نامهای كه به وزیر بهداشت نوشته و در دیگر اظهارنظرهایش در رابطه با پروتكلهای بهداشتی، برای جلوگیری از شیوع ویروس، خود را منتقدی نشان بدهد كه در رابطه با مسائل سلامت، تحقیق و جستوجو كرده و مستدل حرف میزند. اما همین مطالبه او درباره آن دسته از صاحبان مشاغلی كه ظاهرا مصون از ابتلای دوباره یا انتقال ویروس به دیگران هستند، نشان میدهد كه آقای كارگردان به برخی ظرایف مطلقا اشراف ندارد و صرفا تنور را غیركارشناسانه داغ كردهاند.
افخمی در بخشی دیگر از نامهاش، سوالی از وزیر بهداشت پرسیده و البته چون میدانسته این پرسش، بسیار مورد توجه قرار خواهد گرفت و جنجال به پا خواهد كرد، در متن نامه آن را «پرسش بیملاحظه» نامیده است. البته چنین اطلاقی مطلقا نمیتواند از سویههای غیرانسانی این اظهارنظر كم كند.
خلاصه ادعای او این بوده است كه هیچ معلوم نیست كسانی كه بر اثر ابتلا به بر كرونا میمیرند، در غیر این صورت نیز میتوانستند بابت سالمندی زنده بمانند یا نه! او حتی بعدها كه نامهاش سر و صدا بهپا كرد، با خبرگزاری خبرآنلاین به گفتوگو نشست و این ادعا را اینبار اینطور مطرح كرد: «امسال ما، بین ۴۱۰ تا ۴۲۰ هزار مرگ خواهیم داشت كه ۸۵ درصدشان سالمند هستند. با این محدودیتها، حداكثر میتوان جلوی مرگ ۲۰ هزار نفر را گرفت كه معلوم نیست بدون كرونا هم زنده بمانند». آیا با اتكا به گزارهای چون «معلوم نیست سالمندان بدون ابتلا به كرونا هم زنده بمانند!» باید از صیانت جان مردم دست كشید؟ این از آن حرفهاست.
آقای كارگردان در گفتوگوی اخیرش، باز هم با برخی اظهارنظرها سر و صدا بهپا كرده است. مثلا گفته: «تعطیلی مملكت و نجات جان یك سالمند، شاید منجر به مرگ سه یا چهار جوان شود. مثلا یك جوان اگر به دلیل بیكاری یا ورشكستگی ناشی از تعطیلات، خودكشی كند، مرگش برابر است با فوت
پنج سالمند كه جانشان را نجات دادهایم». با این حال، انتقادهای افخمی سراسر هم مبتنی بر اظهارنظرهای غیركارشناسانه نیست.
او در رابطه با آمار و ارقام تجهیزات پزشكی كشور، هشدارهای بهینه و انتقادهای سازندهای را خطاب به مجموعه درمان كشور مطرح كرده است.
افخمی تنها نیست!
خب خیلی از پزشكان و متخصصان و كارشناسان در شبكههای اجتماعی، پاسخهایی به افخمی منتشر كردهاند. اما در این میان، یكی از منتقدان فیلم كه از قضا پزشك متخصص هم هست، وارد ماجرا شده و افخمی را متهم به نادانی در علم كرده است. او در متنش كه تلویحا و آشكارا افخمی را به عادت در بهپا كردن جنجال با اظهارنظرهای عجیب متهم كرده، خطاب به او نوشته: «فرآیند تولید علم، زمانبر و پیچیده است و همینطور الكی نمیتوان نظر داد. مشكل افرادی مثل آقای افخمی كه در حوزه تخصصی پزشكی نظر میدهند، این است كه اصلا نمیدانند علم چیست.
آقای افخمی چطور میتواند بهراحتی بگوید ۴۰۰ تا ۶۰۰ كشته در روز، فاجعه نیست؟ ایشان فیلمساز است، یك پلان را تصور كند كه ۶۰۰ جنازه كنار هم، ردیف شده باشد. مثل این است كه هر روز یكی دو هواپیمای مسافربری در كشور سقوط كند».
با اینحال بهروز افخمی، تنها سینماگری نبوده كه در این مدت، با اظهارنظرهای غیركارشناسانه شهر را بههم ریخته است.
پیش از این، به طور مثال افسانه بایگان هم حرفهایی زده بود كه سر و صدا بهپا كرد. او در اظهارنظری آمیخته با گرایشهای كاذب معنوی كه ناظر بر قرائتهای اشتباه او از مقولات عرفانی است، گفته بود كه انرژی منفی نداشته باشیم و به كرونا كه الفش رو به بالاست بگوییم «كروناز» چون «ز» مثل سرسره میآید پایین و اینطوری دیگر كاری از دست ویروس ساخته نیست!
هنگامه قاضیانی هم چندی پیش گفته بود در رعایت پروتكلها كاری از ما برنمیآید. او گفته بود كرونا را جدی نمیگیرد، چون دچار اضطرابش میكند.
البته جز چند مورد از این دست، باقی سینماگران در این مدت با كادر درمان و مردم همراه بوده و سعی كردهاند در این مسیر همراهی كنند.
حداقل از اشكهای پیرمرد شرم كنید
لابد دیدهاید آن ویدئوی كوتاه را كه زندهیاد پرویز پورحسینی، چند وقتی پیش از درگذشتش، با ماسك جلوی دوربین قرار میگیرد و التماس میكند از مردم كه رعایت كنند و بعد بغضش میتركد و میگوید: «ما داریم عزیزترین كسانمان را از دست میدهیم.» ما با خجالت این روزها این ویدئو را میبینیم. آیا همكاران پورحسینی كه چنین سهلانگارانه و غیركارشناسانه درباره لزوم كاهش محدودیتها سخن میگویند، از حضور غایب پرویز پورحسینی در این ویدیو خجالت نمیكشند؟ شرم نمیكنند وقتی میبینند پیرمرد محبوب سینمای ایران با بغض التماس میكند و حالا جان خودش را هم در این میان از دست داده است؟
صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد