به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از اندیشه قم؛ در این مقاله به جامعه مهدوی و ویژگی ها و خصوصیات آن اشاره می کند.
جامعه مهدوي، قبل از ظهور:
بارزترين خصوصيت جامعه قبل از ظهور امام عصر ـ عليه السلام ـ ، انتظار مي باشد. و بيشترين اثرگذاري انتظار در بعد تعهدها و مسؤوليت هاي اجتماعي و احساس ديگرخواهي و انسان دوستي، عينيّت مي يابد. امام موعود، غمگسار راستين غمزدگان و يار و ياور واقعي مظلومان و حامي حقيقي مستضعفان است. پس جامعه منتظِر و انسان هاي داراي خصلت انتظار بايد در زمينه خواست ها و هدف هاي امام شان عمل كنند و اگر چنين شد، در قلمرو جامعه منتظر، محروم تهي دست و بيمار بي درمان و دلتنگ و افسرده و اندوهگين و گرفتاري باقي نخواهند ماند.
ديگر از ويژگي هاي جامعه مهدويت قبل از ظهور، صبر و استقامت و پايداري مي باشد.
سيدالشهداء ـ عليه السلام ـ فرمود: «... آگاه باشيد كه صبركننده در غيبت او بر اذيّت و تكذيب (دشمنان) به منزله جهادبا شمشير است در پيش روي پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله ـ» صبر و ثابت قدم بودن، خصوصيتي مهم براي جامعه مهدوي، مي باشد، چرا كه به سبب طولاني شدن غيبت امام، بسياري ريزش كرده و دست از اعتقاد و دين خويش، مي شويند.
از ديگر خصوصيت هاي جامعه مهدوي، زمينه سازي براي ظهور، دعا براي حفظ ايمان و دعا براي تعجيل فرج مي باشد. از آنجا كه روز به روز هجمه دشمنان و شبهه افكني ها عليه مذهب تشيّع رو به افزايش است، چه بسيار از سست ايمان ها از اعتقاد خود برگشته، منحرف مي شوند. لذا در روايات، دعاهايي براي حفظ خود، از بلاهاي زمانه وارد شده، همچنين، جامعه مهدوي، بي صبرانه مشتاق حضور امام ـ عليه السلام ـ در جامعه مي باشد، چرا كه با ظهور آن حضرت، تمام خوبي ها و بركات از آسمان و زمين به سوي مردم، سرازير مي شود.
جامعه مهدوي، بعد از ظهور
1. رشد تربيت انساني: روشن است كه جزء اصلي در تشكيل اجتماع صالح انساني، خود انسان است. اصلاحات و تحولات و انقلاب ها، نخست بايد از درون انسان آغاز گردد و سپس به برون جامعه سرايت كند. اقتصاد، سياست، جنگ، صلح، اخلاق،... همه و همه به انسان برمي گردد. از اين رو، ساختن انسان و پرورش و رشد انسانيت انسان و تربيت اصولي افراد مقدمه اصلي تشكيل هر نظام صالح و انساني است. بنابراين يكي از مهم ترين اهداف امام مهدي ـ عليه السلام ـ تربيت انسان هاي صالح خواهد بود. بر اين اساس در جامعه مهدوي بعد از ظهور، سينه ها مالامال از صفا و صميميت شده و كينه ها از دل ها بيرون مي رود.
2. مساوات: از خصوصياتي كه جامعه مهدوي، بعد از ظهور برخوردار مي شود مساوات مي باشد. مساوات و برابري در نظام تكوين و آفرينش در هر رنگ، نژاد، زبان، شكل و... برابري در برابر قانون، برابري در بهره برداري از مواهب طبيعي (معادن، طبيعت، جنگلها،...) برابري در تقسيم بيت المال،به نحوي كه در همه زمينه ها، جامعه از تبعيض و بي عدالتي خالي شده و مساوات برقرار مي گردد.
3. عدالت اجتماعي: انسان ها، تشنه عدالت اند و خواهان آرمان و ايدئولوژي و مكتبي كه اين تشنگي را فرو بنشاند و آتش بيدادگري را خاموش كند و عدالت را ـ در عينيّت و عمل ـ در جامعه حاكم سازد و گمشده بشريت را براي انسان ها به ارمغان آورد. بر اصل عدل، آسمان ها و زمين برپا شده است. عدالت، زمينه حيات اجتماعي تنها، در بخش ويژه اي از جامعه نيست، بلكه در همه ابعاد حيات فردي و اجتماعي، عامل اصلي حيات و زندگي انساني، اصل عدالت و عدل است و جامعه مهدوي از چنين اصل مهمي برخوردار مي گردد.
4. رفاه اقتصادي و معيشتي: جامعه مهدوي بعد از ظهور، از رفاه كامل اقتصادي برخوردار است. جامعه بشري واحدي، تشكيل مي گردد كه مانند خانواده اي زندگي مي كنند و مسئله ناهنجار دسته بندي جوامع به جامعه پيشرفته و ابرقدرت، و جامعه در حال رشد، و جامعه عقب مانده و محروم، از ميان مي رود و بشريت به طور كلي به رفاه اقتصادي و بي نيازي دست مي يابد و همين يگانگي زمينه رشد و تعالي معنوي و فكري انسان را مي سازد.
5. امنيت اجتماعي: امنيت اجتماعي، زمينه همه فعاليت هاي درست و مفيد اجتماعي است و شرط لازم رشد و تكامل فرد و جامعه. با امنيّت اجتماعي، منافع همه تأمين مي شود و حق هر حق داري تأمين مي گردد. تضاد و درگيري به حداقل مي رسد، و در صورت بروز تضاد و درگيري، هر كس در محدوده حقوق خويش محدود مي گردد و قانون مانع تجاوز و دست درازي اوست. جامعه مهدوي در اثر مديريت بي بديل امام معصوم ارواحنافداه پياده شدن اصول انساني و بر طرف شدن عوامل دلهره، نگراني و ترس از امنيت اجتماعي در همه عرصه ها بهره مند مي گردد.
6. سامان يابي زندگي: اجتماعات انساني پيش از ظهور، داراي چنين ويژگيهايي است: 1. انحراف در معيارها براي شناخت حق، 2. گسيختن روابط انساني. 3. گسستن روابط خانوادگي. 4. انگيزه هاي غيرانساني در روابط اجتماعي. 5. روابط سودجويانه و استثماري. 6. حاكميت معيارهاي سرمايه داري. 7. تضييع عبادات. 8. جدايي و تفرقه. 9. كنار گذاشتن اصول و چنگ زدن به فروع. در چنين دوره و زمانه ناهنجار و آشفته، زندگي سراسر درد و رنج است كه به دست امام منجي، همه اين علل و عوامل و راه و روش هاي مرگ آور و ويرانگر، نابود مي گردد، و جامعه از اصول و آرمان هاي حيات بخش بهره مند مي گردد.
7. رشد عقلي و تكامل علم: در روزگار رستاخيز امام مهدي ـ عليه السلام ـ نقطه هاي ابهام و ترديد و سرگرداني، محو مي شود و انسان، دوران تكرار اشتباه ها و تجربه هاي پياپي را پشت سر مي گذارد. هر روز به شناخت هاي تازه و اصيل، دست پيدا مي كند و بدينسان، هر روز او و هر گام او در همه مسائل حيات و ابعاد زندگي، گامي به پيش است و واپس گرايي و تكرار در آن راه ندارد و در آن زمان است كه بشر به مرز نهايي و آرماني تكامل شناخت و خردورزي، دست مي يابد.
8. وحدت عقيدتي و مرامي: جهان بيني هاي گوناگون و متضاد، بطور قطع تفرقه و دوگانگي و ناسازگاري اجتماعي پديد مي آورد، و از وحدت و يگانگي مردمان مانع مي گردد. اما در دوران ظهور امام ـ عليه السلام ـ ، جهان بيني واحدي بر جهان حاكم مي گردد، و يكپارچگي و يگانگي واقعي در عقيده و مرام مردم، پديد مي آيد. و مردمان همه يك دل و يك زبان به سوي سعادت و صلاح، حركت مي كنند.
9. حكومت مستضعفان: براي اجراي عدالت راستين، حاكميت فرودستان محروم، ضرورت دارد، زيرا كه در تمامي دوران گذشته تاريخ، مورد اصلي ظلم و بي عدالتي، طبقات محروم بوده اند و سرانجام بايد پديده ناهنجار و ضدبشري «استضعاف» از ميان برود. روشن است كه زورمندان و زر به دستان، دو عامل اصلي استضعاف بخش هاي عظيم انساني در گذشته و اكنون بوده اند و هستند. دفاع از حقوق پايمال شده فرودستان و مستضعفان آنگاه امكان دارد كه حاكميت به دست آنان سپرده شود. از اين رو، حاكميت مستضعفان، از شاخه هاي اصلي اجراي عدالت مطلق است و از ويژگي هاي جامعه مهدوي، حاكميت مستضعفان مي باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد