گفتگو با سردار غلام‌پور، فرمانده حاج قاسم سلیمانی در ابتدای جنگ تحمیلی

پیش بینی حاج قاسم از آینده داعش / جزئیاتی از نحوه مذاکره سردار سلیمانی با روس ها

یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت

کد خبر: ۱۲۹۹۰۰۴
۱- لعنت به خبرهای سحرگاهی! نفرین به خبرهای اول صبح! حالا درست یک سال می‌شود که صبح‌ها پس از چشم باز کردن، خبرها را چک نمی‌کنم. چه عادت بدی است این سر زدن به گوشی بعد از بیداری؟ اصلا شما به یاد دارید از خبرهای سحرگاهی و صبحگاهی خیری به کسی رسیده‌باشد؟ نه که نقل امسال و پارسال باشد، مخصوص روزگار ما نیست که تقصیر را بیندازیم گردن گوشی‌های هوشمند و کانال‌های خبری. تاریخ می‌گوید تا بوده همین بوده! از سحر ۱۹رمضان سال ۴۰هجری بگیرید تا ۱۴خرداد ۶۸ و... آه از جمعه ۱۳ دی ماه ۹۸، این صبح تیره...

۲- «ملت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد» پیام آقا که می‌رسد راه می‌افتم سمت روزنامه. اوضاع تحریریه عادی نیست، همه ساکتند و در لاک خود فرورفته‌اند، حامد عسکری در بالکن مچاله شده، انگار حیدر خمسه برایش روضه گودال خوانده. می‌روم دفتر مدیرمسؤول، می‌دانم عشقش به حاجی مال دیروز و امروز نیست، زخم قدیمی است. چشمانش داد می‌زند امروز بیشتر از همه ما زخمی است و پیشتر از همه ما داغ‌دار، اولین نفر خودش دم نماز صبح خبر را رسانده‌بود. اما تا بقیه بچه‌ها برسند به خودش مسلط شده و نقشه راه فردا و فرداهای روزنامه را کشیده. فرداهای بی‌سلیمانی!


۳- تردیدی نمانده و تیتر فردا معلوم است: # انتقام. آقا در پیامشان حرف از قطعی بودن انتقام قاتلان حاج قاسم زده‌اند. روز بعد حاجی و همراهان شهیدش در نجف اشرف و کربلای معلی بدرقه می‌شوند. مدافعان حرم به پابوس مولا و اربابشان رفته‌اند. دل ما آنجا بود و تیتر ما «زیارت وداع». پیکر مطهر قرار است دوشنبه به تهران برسد، گرچه تعطیل رسمی اعلام شده اما ویژه‌نامه جام‌جم در راه است با تصویر بزرگی از سپهبد نامی ایران. روز بدرقه در پایتخت، ویژه‌نامه ما را بسیاری از عشاق فرمانده سردست گرفته‌اند، همان‌ها که برایشان تیتر زدیم «لشکر قاسمیون».


۴- آقا دارند نماز را بر پیکر سردار می‌خوانند که ناگهان بغض و اشکشان با اذکار نماز می‌آمیزد، جمعیت میلیونی در دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف انگار که منتظر باشند، همگی بغضشان می‌ترکد. نماز که تمام می‌شود لشکر سوگوار ایرانیان با خشم علیه آمریکای جانی شعار می‌دهند. «قیام خونخواهان» به‌پا شده و تیتر فردای ما درآمده. روز بعد مجاهد کبیر اسلام و ایران سرانجام پس از عمری ایستادگی و نبرد در گلزار شهدای کرمان در کنار یاران شهیدش آرام می‌گیرد و تیتر می‌زنیم «روز وصال یاران».


۵- تیترهای پارسال یک به یک از جلوی چشمم رژه می‌روند. در این یک سال ما ایرانی‌ها خیلی داغ دیده‌ایم. از حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی و فقدان غریبانه ده‌ها نفر از هموطنان‌مان در آن صبح تلخ تا داغ‌هایی که کرونا بر دلمان گذاشت، و برای ما جام‌جمی‌ها باز هم در یک صبح شوم دیگر، داغ سردبیرمان روح ا... . داریم در تیترهای مصیبت زدن کارکشته می‌شویم! امان از مصیبت‌های صبحگاهی!


۶- بگذریم! برای حاج قاسم تیتر زدن سخت بود اما نوشتن برای او سخت‌تر و البته ناگفته‌ها از گفته‌ها بسیار بیشتر. در سالگرد سردار و سرباز کبیر جمهوری‌اسلامی ایران، تلاش کردیم یکی از یادگارهای ماندگار او یعنی عملیات شگرف و شگفت آزادی بوکمال را به نقل از همراهان او روایت کنیم. در ویژه‌نامه امروز جام‌جم خواهیددید چگونه هیولای داعش در مقابل اخلاص ، عقلانیت و شجاعت قاسم سلیمانی و سپاهش به زانو درآمد. «روایت نصر» تنها پرده کوچکی از داستان پهلوان پرآوازه ایرانیان را بالا زده وگرنه گفتنی‌ها بسیار است.  یک عمر می‌توان سخن از زلف یار گفت، در بند آن نباش که مضمون نمانده‌است.
 
عبدالله گلباف عضو شورای سردبیری / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها