نمایشگاهی از نقاشیهای حسنروحالامین كه از ۱۲ دیماه به نمایش درآمده و بناست تا پایان همین هفته در معرض تماشا بماند.
در این نمایشگاه ۱۳ تابلو به بهانه میلاد امیر مؤمنان كه در سیزدهمین روز ماه رجب است، با اندازههای مختلف دیده میشود؛ «رایت الحق»، «نفس رسول»، «معركه آب»، «اصحاب كساء»، «دیر راهب»، «ابد وا...» و «معراج» برخی از این آثار است.
آنچه این روزها روی دیوارهای گالری شماره یك فرهنگسرای نیاوران، جلوهگری میكند، محصول دو سال فعالیت مستمر روحالامین است كه به قصد ارائه یك كیفیت هنری قابل تاكید خلق نشده و صرفا بهانههایی است برای توسل و تبلیغ.
این توضیحات نقاش است در روز آغازین نمایشگاه، البته او این بار هم مثل همیشه توضیح داده هیچكدام از این تابلوها با تصمیم قبلی خلق نشده و خودش تا ثانیههای آغازین نمیدانسته قرار است كدام تصویر از رخ نادیده یار از زیر دستانش بیرون بیاید. آنچه در ادامه میخوانید، روایتی است از آنچه در این نمایشگاه میشود دید و باید تماشا كرد.
حسن روحالامین، استاد نقاشیهای آیینی و مذهبی است؛ مقتل و روضه را به رنگ و نور و نقاشی در مقابل چشم مخاطبش زنده میكند.
تازهترین نمایشگاه او مجموعهای است از آثار خلقشده با همان سبك همیشگی كه از روحالامین میشناسیم، با تكنیك رنگ روغن، اما در ابعاد متفاوت؛ اندازه برخی تابلوها به چهار متر در سه متر میرسد و جز مضمون در اندازه هم عظمتی را پیش روی تماشاگر قرار میدهد.
نقاش پیش از این هم گفته بود كه گاهی اندازه قابها نگاهش را محدود کرده و احساس میكند باید به قابهای بزرگ و بزرگتر پناه ببرد تا شكوه مدنظرش را تصویر كند، اما دیدن تابلوهای ابد و ا... و «معركه در آب» كه در همان ابتدای گالری در دو سوی راست و چپ محاصره و مسحورت میكنند، وقتی میسر است كه در یك سوی گالری در نزدیكترین فاصله به معركه در آب بایستی و ابد و ا... را تماشا كنی. بعد قدمزنان به سمت ابد و ا... بروی و در نزدیكترین فاصه با یك چرخش كامل به پشتسرت نگاه كنی و تابلوی معركه در آب را ببینی.
تابلوهای بعدی در انتظار هستند؛ چند پله بالاتر دسترسی به فضای اصلی نمایشگاه فراهم میشود؛ چند تابلوی بزرگ روی دیوارها دیده میشود، البته به بزرگی دوتای اول نیست، اما در ابعاد، اندازه و نیز در مضمون و تكنیك دستكمی از اولیها ندارد. از كنار معركه در آب كه بالا بروی به دیر راهب میرسی؛ همان دیری كه در راه كوفه به شام قرار داشت و این تابلو درست كمی قبل از آن است كه راهبش مسلمان شود. راهب بر سر صندوق نشسته و عكس رخ یار در آن میبیند. ما تماشاگر حیرت او هستیم، او در حال تماشای رخ یار و سر بریدهاش كه در صندوق پنهان بوده، اما نورش بیرون تابیده و حالا كه در صندوق گشوده شده، نور به تاریكی دیر نفوذ كرده است، همچنان كه به جان راهب هم.
چند قدم آنطرفتر جامه خونین حسین (ع) است كه فرشتگان در عرش به آن سجده میكنند. جامهای پاره و خونین، اما ایستاده و صاف، چنانكه گویی جسمی نادیدنی آن را پیش پای فرشتگان افراشته نگاه داشته است. آنسوتر اصحاب كسا و معراج را میتوان با قدرت قلم روحالامین تماشا كرد.
فرشتهای اصحاب كسا را به دو بال خویش نگاه داشته و مرز بین زمین و آسمان این تابلو طوری روشن است كه هرگز مرز بین زمین و آسمان چنین روشن نبوده است. در «معراج» نیز فرشتگان با اندامهای انسانی و بالهای روشن و ابریشمی چنان رسول خدا(ص) را در بر گرفتهاند كه گویی گنجینهای را به ساحت بلند آسمان تقدیم میكنند.
در پایین پلهها، قابهای دیگری از داستان آل علی(ع) در انتظار تماشاست، از جمله قابی كه قصه شجاعت را روایت میكند. داستان همان شب است كه دشمنان به خانه رسول خدا(ص) حمله كردهاند، اما آنكس كه در بستر خوابیده و رخ زیر آرنج پنهان كرده، كسی نیست جز «نفس رسول».
«امیرالمومنین» اثری است از تاریكی كوچهها، سنگینی باری كه بر دوش مولاست و سری كه در گریبان فرو برده تا ناشناس بماند.
«راسالحسین» ثانیهای پر درد است از چهرهای پیچیده در حریر و خون كه در ظرف طلا پیش رویت قرار گرفته، «بعد عباس» تنهایی حسین(ع) است بعد از شهادت عباس(ع)، با یك دست افسار اسب برادر و ذوالجناح را میكشد و با دست دیگر چهره را پوشانده، شاید كه اشك و اندوه بیبرادری را اهالی خیمهها نبینند.
«وداع» تصویری است از امام حسین(ع) كه حضرت زینب (س) را پیش از رفتن به میدان در آغوش میكشد. شاید چیزهایی در گوش خواهر زمزمه میكند و شاید این لحظه كمی طولانیتر از چیزی باشد كه تصویر میكنیم.
در قابی كه حسنروحالامین از لحظه وداع ساخته، این وداع آخرین تا ابدیت ادامه پیدا میكند، اما در این طولانیترین زمان، گویی مركب نجیب امام نیز تاب تماشا نداشته و رخ برگردانده باشد از این وداع آخرین.
گشت و گذار در نمایشگاه روحالامین به قدم زدن در كوچه پسكوچههای تاریخ میماند و با هر بار ایستادن، فرصت همراه شدن با تاریخسازان فراهم میشود، آن هم نه فقط برای تماشا، بلكه برای همراهی، همدلی، درك، تجسم و تصور موقعیت.
آنچه در نیاوران پیش روی مخاطبان است، مثل تمام نقاشیهای حسن روحالامین، بزنگاههای دردناك و تعیینكننده تاریخ اسلام است كه در قاب نقاشی جاودان شده است.
«آقازاده» هم سهم دارد
حسن روحالامین سالهاست نقاشی میكشد، سالهاست نمایشگاه برگزار میكند، اما گاهی مثل این روزها به هیچ سلام و در كوفتنی پاسخ نمیدهد. شاید از اظهارنظر درباره آثارش پرهیز میكند.
روحالامین معمولا در خلوت و بیهیاهو كار میكند، چنانكه وقتی هنوز شهرت امروز را نداشت، كمتر موفق میشد نمایشگاهی برگزار كند.
كمتر آثارش به چشم میآمد و كمتر سرها به سمت او بر میگشت تا اینكه ادارهكل تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یكی از آثارش را خرید.
ناگهان نگاهها به حسن روحالامین افتاد و چشمها آثارش را دیدند و تماشا كردند. آثار روحالامین یكی بعد از دیگری، توجهها را به خود جلب كرد، دیوارنگارهها مفتخر به نمایش آثار او شد، با «كشتی نجات» راهی سفر شد و به شهرهای شهیر در زمینه هنر سفر كرد.
همچنین فرصت خلق اثر در حرم حضرترضا(ع) برای روحالامین و چند هنرمند دیگر در روزگار قرنطینه فراهم شد.
در این سالهای اخیر، نقاشیهای روحالامین حتی جریانساز بوده است. احتمالا از همین دستاوردها بود كه سریال «آقازاده» نگاهی به این نقاش و آثارش داشت و در یكی از داستانهای فرعی، اثرش را به تماشا گذاشت و نامش را ذكر كرد.
نام لیلی را مشق میكند
حسن روحالامین روضهها را نقاشی میكند، راوی روح تاریخ است و توصیفاتی دیگر از این دست دربارهاش شنیدهایم، اما نخواست كه درباره آل علی (ع) با ما گفتوگو كند.
هیچ تلاشی به پاسخ نرسید و این است كه نگاهی كردهایم به حرفها و اظهاراتش در معدود گفتوگوهایی كه داشته.
او خرداد امسال در گفتوگویی به جامجم گفته بود: «نام لیلی را مشق میكنم.» در این گفتوگو روحالامین درباره نقاشیهایش حرفهایی زده كه خواندن بخشهایی از آن خالی از لطف نیست:
برایم اهمیتی ندارد كه كجا ایستادهام و هنر چه جایگاهی دارد. به تنها چیزی كه فكر میكنم این است كه اثرم صداقت داشته باشد.
برای من نقاشی یعنی تجسم ذهنیات. آنچه فكر میكنم را به تصویر میكشم تا دیگران هم ببینند.
میخواهم مخاطب هم در لذتی كه من بردهام شریك شود.
ممكن است واقعهای كه نقاشی میكنم، یك جنگ خونین باشد. عیبی ندارد، نتیجهای كه از آن حاصل میشود، به نظر من نتیجهای نورانی و زیباست.
وقتی از زیبایی حرف میزنیم، مقصود یك گل است یا پرنده، اما یك غروب خاكستری هم میتواند زیبا باشد.
یك هنرمند باید كمی از سطحی بودن و عامی بودن فاصله بگیرد و مخاطبش را هم با خودش ببرد.
كسانی كه داستانها و حماسهها را خلق كردهاند، صاحبان اصلی معنا و تاثیر هستند.
مردم داستانهایی را كه من به تصویر كشیدهام قبلا شنیدهاند، فقط تصور مرا از آن داستانها میبینند.
هیچكسی نمیتواند ادعا كند كه عین واقعیت را به تصویر كشیده، هیچ دست و چشمی توان تصویر كردن تمام واقعیت را ندارد، مگر اینكه هنرمند به درجات معنوی رسیده باشد.
برای كسانی چون من، هر تابلو یك تمثیل است و نقاشی برایم شبیه به توسل است، مثل مداحی كه زبان حال خودش را میگوید.
نقاشی میكشم تا ذكر دوست را گفته باشم. میگویم دلبر من این شكلی است، بیایید ببینید. اما نمیگویم این است و جز این نیست. این فقط مشق كردن نام لیلی است.
چیزهایی كه مثل همیشه نیست
تابلوهای حسن روحالامین معمولا ابعاد بزرگی دارند؛ تماشای آنها میسر نیست، مگر روی دیوارهای وسیع و سقفهای بلند.
همین بوده كه آثارش معمولا به خانههای مردم راهی نداشته و در عوض روی دیوار مراكز، نهادها، مجتمعها، مجموعهها و هیاتهای مذهبی نصب شده است. اما این بار نقاش به فكر افتاده كه آثاری كوچكتر یا حتی تابلوهای چاپی به مخاطبانش ارائه كند.
در نمایشگاه آل علی (ع) میشود تابلوهایی با ابعاد كوچكتر را دید كه شاید كسان بیشتری بتوانند این آثار را داشته باشند و جایی در اتاق كار یا دفتر پیش چشم قرار دهند.
بهجز اینها برای اولین بار حسن روحالامین تابلوهای چاپ دستی تدارك دیده و برخی نقاشیهایش را با این تكنیك در ۱۵ نسخه ارائه كرده است. تعدادی از این تابلوها به همراه توضیحاتی درباره تكنیكهای چاپ در مجموعه آثار آل علی(ع) پیش روی علاقهمندان قرار گرفته است.
چه كسانی به تماشا میآیند
نقاشی های روحالامین مخاطبان خاص كم ندارد، اما یكی از آنها دیگر در میان ما نیست و در نمایشگاه آل علی (ع) كه با اولین سال عروجش همزمان شده، دستخطی از او دیده میشود.
روی دیوار سمت چپ كنار در ورودی، تابلویی از دستنوشته حاجقاسم سلیمانی را میتوان دید كه خطاب به حسن روحالامین نوشته: «بسمهتعالی/ دوست و برادر عزیز، هنرمند متعهدم حسنآقای عزیز، آنچه از هنر خدادادی جنابعالی در ترسیم مصائب اهل بیت علیهمالسلام مشاهده كردهام، هر یك فراتر از چند منبر عالم برجسته و با اخلاص بود. برادر بزرگوارم این هدیه الهی را همانند خونها، دستها، سرها و پاهایی كه در این راه قلم شد، وقف این راه كن و خطی و راهی را برای دیگر متعهدان توانمند ترسیم بفرما. از خداوند منان خواهانم به این دستان بابركت توانمندی بیش از پیش بدهد و قلب و دل شما را در این راه منورتر بگرداند. برادرت قاسم سلیمانی»
نمایشگاه آل علی (ع) در اولین سالگرد عروج سردار دلها برگزار میشود. او نیست، اما دوستدارانش هر روز به دیدار نقاشیهای حسن روحالامین میآیند.
نیاوران این روزها میزبان هنردوستانی است كه از دور و نزدیك میآیند، بیصدا و در سكوت بزنگاههای تاریخ به روایت روحالامین را به تماشا میایستند و میروند. گاهی یكی دو نفری سراغ مرد نقاش را میگیرند، اما معمولا سكوت است یا پچپچهای گنگ و مبهم و رفت و برگشتهای بسیار در مقابل تابلوها.
نه فقط در روزی كه مهمان نمایشگاه حسن روحالامین هستیم، بلكه براساس شنیدهها در تمام روزهای برگزاری جشنواره استقبال قابل اعتنا بوده است. مسوول گالری میگوید هر روز همین قدر شلوغ بوده و خیلیها برای دیدن تابلوها آمدهاند.
تابلوهای آقای روحالامین مشتریهای خاص خودش را دارد، مردم معمولی نمیتوانند آنها را با توجه به ابعادی كه دارند، بخرند و به دیوار خانههایشان نصب كنند، اما خیلیها آمدند و كارهایش را دیدند و همچنان استقبال از نمایشگاه ادامه دارد؛ آن هم در این روزها كه به دلیل شیوع ویروس كرونا، خیلیها ترجیح میدهند یا نمیتوانند از خانه خارج شوند، سفرهای شهری به حداقل رسیده و به سفرهای ضروری محدود شده است.
از روز اول برگزاری نمایشگاه استقبال به همین اندازه غیرقابل پیشبینی بوده است. در افتتاحیه بود كه حسن روحالامین به خبرنگاران گفته بود: «خود ما هم توقع این حجم از بازدیدكنندگان و استقبال خوب از افتتاح نمایشگاه در شرایط كرونایی را نداشتیم.»
ناگهان سرخ، ناگهان سبز
نقاشی های روحالامین قابهایی غبارآلود، مهگرفته، پرخون و سوخته هستند. چه بسیار رنگهای تیره كه در آثارش دیده میشود، از طیفهای قهوهای و خاكی یا خاكستریهای سرد. انبوه تابلوها را همین رنگها فراگرفته و ناگهان از میان این همه تیرگی و غبار، طیفهای سرخ و سبز، با صلابت و قدرتمند ظهور میكنند و چشمهای را به سوی خویش میكشند البته گاهی در برخی آثارش آبیها و سفیدها و روشنیهای نرم و نازك نشان از ملكوت دارند، اما روحالامین معمولا از جهان خاكی حتی در ملكوت و میان روشنی بال فرشتگان هم نشانههایی به دست میدهد.
نقاش، آناتومی را خوب میشناسد، دستان قدرتمندی در ترسیم خطوط دارد و فرمهایی كه روی بوم برجا میگذارد، در عین نرمی، قدرتمند و موثر هستند.
روحالامین برای تصویر كردن بزنگاههای تاریخ سراغ زوایا و دریچههایی میرود كه شكوه و عظمت رویدادها را به نمایش بگذارد و بغض و اندوه را با رد قلممو و رنگها انتقال میدهد.
از دریچه نگاه او و زاویهای كه انتخاب میكند، چهرهها پوشیده میمانند و اگر روحالامین منظری با این منظور پیدا نكند، حتما بهانهای و راهی معنادار برای پوشیده ماندن چهره معصوم پیدا میكند.
چراكه نقاشی روحالامین به لحاظ سبك و ساختار، تابع قوانین رئالیسم یا واقعگرایی است، حتی اگر گاهی به لحاظ مضمونی فراواقعگرایانه به نظر برسد یا آبیهای معنوی و فرشتگان ملكوتی را به تماشا بكشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد